کلمه جو
صفحه اصلی

vertebrate


معنی : بندها، استوی
معانی دیگر : دارای ستون مهره، دارای ستون فقرات، وابسته به مهره داران، vertebra استوی، مهره، فقره، استخوانهای مهره

انگلیسی به فارسی

( vertebral ، vertebra ) استوی، مهره، فقره، (کالبدشناسی)استخوانهای مهره، بندها


انگلیسی به انگلیسی

• having a spinal column, belonging to the class of vertebrates
something which has a spinal column, something which belongs to the class of vertebrates
a vertebrate is a creature such as a mammal or bird which has a backbone; a technical term.

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a backbone.
متضاد: spineless

(2) تعریف: of, relating to, or being a vertebrate.
اسم ( noun )
• : تعریف: a member of the large group of animals that have a backbone or spinal column, including mammals, birds, amphibians, reptiles, and fishes.

مترادف و متضاد

بندها (صفت)
vertebral, vertebrate

استوی (صفت)
vertebral, vertebrate

جملات نمونه

1. Mosquitoes will feed on any vertebrate blood.
[ترجمه ترگمان]پشه ها با خون vertebrate تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]پشه ها بر روی هر خون مهره دار تغذیه می کنند

2. Like some small vertebrate that lived outside.
[ترجمه ترگمان]مثل یه vertebrate کوچیک که بیرون زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]مثل برخی از مهره های کوچک که در خارج زندگی می کردند

3. What undoubtedly stimulated great evolutionary changes in vertebrate history was the emergence of the first amniote egg.
[ترجمه ترگمان]چیزی که بدون شک باعث تغییرات بزرگ تکاملی در تاریخ مهره داران شد ظهور اولین تخم amniote بود
[ترجمه گوگل]آنچه که بدون شک تغییرات تکاملی بزرگ را در تاریخ مهره دار تحریک کرد، ظهور اولین تخم مرغ است

4. Because of his interests in vertebrate palaeontology, bones were his especial interest.
[ترجمه ترگمان]به خاطر منافع او در vertebrate، استخوان ها مورد علاقه او بودند
[ترجمه گوگل]با توجه به منافع خود در ستون فقرات ستون فقرات، استخوانها علاقه خاصی به آن داشتند

5. They hope to achieve the functionality of the vertebrate brain in a silicon machine.
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که به عملکرد مغز مهره داران در یک دستگاه سیلیکونی برسند
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند که عملکرد مغز مهره دار را در یک ماشین سیلیکون به دست آورند

6. The only other vertebrate animals to show an efficient form of self-mutilation are certain amphibians, especially salamanders.
[ترجمه ترگمان]تنها دیگر حیوانات مهره داران برای نشان دادن شکلی موثر از ضرب و جرح خود، بعضی از دوزیستان، بویژه سمندرها، هستند
[ترجمه گوگل]تنها حیوانات دیگر مهره دار برای نشان دادن یک شکل کارآمد از خودکشی، برخی از دوزیستان، به ویژه salamanders هستند

7. Neither type corresponds precisely to that seen in vertebrate enamel, and the extreme variation in crystal orientation is puzzling.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از این نوع دقیقا مطابق با چیزی که در مینای vertebrate دیده می شود مطابقت ندارند، و تغییرات شدید در جهت گیری بلور گیج کننده است
[ترجمه گوگل]این نوع دقیقا همان چیزی است که در مینای مهره دار دیده می شود و تنوع شدید در جهت گیری کریستال گیج کننده است

8. The snake belongs to chordate phyla, vertebrate, reptile, squamata, serpents, in the animal kingdom.
[ترجمه ترگمان]مار متعلق به chordate phyla و خزندگان و خزندگان و squamata و serpents است
[ترجمه گوگل]این مار متعلق به کوهی فلیله، مهره دار، خزنده، اسکاتا، مارها، در ملک حیوانات است

9. Thus the anaerobic energy reserves of a vertebrate are proportional to the size of the animal.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ذخیره انرژی غیر هوازی یک مهره داران با اندازه حیوان متناسب است
[ترجمه گوگل]بنابراین ذخایر انرژی بی هوازی مهره دار متناسب با اندازه حیوان است

10. Four women at the Institute of Vertebrate Paleontology and Paleoanthropology in Beijing, China, underscore a 19-foot ( 7-meter), 200-million-year-old ichthyosaur fossil from southern China.
[ترجمه ترگمان]چهار زن در موسسه of Paleontology و paleoanthropology در پکن، چین، بر یک فسیل ۱۹ ۱۹ فوتی (۷ متر)، فسیل ichthyosaur ۲۰۰ میلیون ساله از جنوب چین تاکید دارند
[ترجمه گوگل]چهار زن در مؤسسهی Paleontology و Paleoanthropology در چین، پایتخت چین، فسیل 19 متری (7 متر) 200 میلیون ساله از اقیانوس آرام از جنوب چین را برجسته کرده است

11. Quite unexpectedly, vertebrate physiologists and microbial biochemists had found a common ground.
[ترجمه ترگمان]به طور غیر منتظره، vertebrate و microbial biochemists یک زمین معمولی پیدا کرده بودند
[ترجمه گوگل]کاملا غیر منتظره، فیزیولوژیست های مهره دار و بیوشیمی های میکروبی زمین های مشترک پیدا کرده اند

12. This part of the vertebrate brain has two divisions, the medulla and the cerebellum.
[ترجمه ترگمان]این بخش از مغز مهره داران دارای دو بخش است: مغز medulla و مخچه
[ترجمه گوگل]این بخش مغز مهره دار دو بخش دارد: مدولا و مخچه

13. Fetus: Unborn young of any vertebrate, particularly mammals after it has acquired its Basic form.
[ترجمه ترگمان]Fetus: Unborn جوان از هر گونه مهره داران (به خصوص پستانداران)بعد از این که فرم اولیه خود را بدست آورد
[ترجمه گوگل]جنین ناشی از جوانان هر مهره دار، به خصوص پستانداران پس از آن فرم پایه خود را به دست آورد

14. Pufferfish stand to be the second most poisonous vertebrate in the world.
[ترجمه ترگمان]Pufferfish دومین مهره داران سمی در جهان هستند
[ترجمه گوگل]Pufferfish قرار است که دومین مهره دار ترین سم در دنیا باشد

15. Floor Tongkuangyu sites are now ancient vertebrate fossils for the provincial protection units.
[ترجمه ترگمان]اکنون در حال حاضر sites Tongkuangyu باستان برای واحدهای حفاظت از استان، فسیل مهره داران باستان هستند
[ترجمه گوگل]سایت های Tongkuangyu طبقه در حال حاضر فسیل های باله مهره دار باستان برای واحدهای حفاظت از استانی

پیشنهاد کاربران

مهره داران

مهره دار


کلمات دیگر: