1. unemployed workers walked the streets
کارگران بیکار در خیابان ها پرسه می زدند.
2. his is currently unemployed
او فعلا بیکار است.
3. presently he is unemployed
فعلا بیکار است.
4. the army of the unemployed
گروه عظیم بیکاران
5. the number of the unemployed has increased
شمار بیکاران زیاد شده است.
6. at the moment i am unemployed
فعلا بیکارم
7. the aggregate number of the unemployed
جمع تعداد بیکاران
8. they are setting up a special fund to help the unemployed
دارند صندوق ویژه ای برای کمک به بیکاران ایجاد می کنند.
9. How long have you been unemployed?
[ترجمه ترگمان]چند وقته که بیکاری؟
[ترجمه گوگل]چقدر بیکار هستید؟
10. A new training scheme to help the long-term unemployed is expected.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود یک برنامه آموزشی جدید برای کمک به بیکاران بلند مدت پیش بینی شود
[ترجمه گوگل]یک برنامه آموزشی جدید برای کمک به بیکاران بلند مدت انتظار می رود
11. This workshop helps young unemployed people in Grimsby.
[ترجمه ترگمان]این کارگاه به جوانان بی کار در Grimsby کمک می کند
[ترجمه گوگل]این کارگاه آموزشی به جوانان بیکار در گریمزبی کمک می کند
12. Unemployed workers have a thin time.
[ترجمه ترگمان]کارگران بی کار زمان حساسی دارند
[ترجمه گوگل]کارگران بیکار زمان نازک دارند
13. One solution is to retrain the long-term unemployed.
[ترجمه ترگمان]یک راه حل این است که بیکاران بلند مدت را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]یک راه حل این است که بیکاران بلند مدت را دوباره آموزش دهیم
14. If you are unemployed you can claim social security.
[ترجمه ترگمان]اگر بی کار هستید می توانید ادعای امنیت اجتماعی بکنید
[ترجمه گوگل]اگر بیکار هستید می توانید از تامین اجتماعی حمایت کنید
15. Being unemployed entitles you to free medical treatment.
[ترجمه ترگمان]بی کار بودن به شما این امکان را می دهد که درمان پزشکی را رها کنید
[ترجمه گوگل]بیکاری شما را مجبور به درمان رایگان می کند
16. I've got loads of friends who're unemployed.
[ترجمه ترگمان]کلی دوست دارم که بی کار هستن
[ترجمه گوگل]من تعداد زیادی دوستانی دارم که بیکار هستند