کلمه جو
صفحه اصلی

unchanged


معنی : عوض نشده
معانی دیگر : عو­ نشده

انگلیسی به فارسی

بدون تغییر، عوض نشده


عوض نشده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of changed.
مشابه: same

• without change, which has not been changed, unaltered
something that is unchanged has stayed the same during a period of time.

مترادف و متضاد

عوض نشده (صفت)
unchanged

جملات نمونه

1. Train fares are likely to remain unchanged.
[ترجمه ترگمان]کرایه های قطار احتمالا بدون تغییر باقی می مانند
[ترجمه گوگل]کرایه های قطار احتمالا بدون تغییر باقی خواهند ماند

2. But fundamentally the situation remained unchanged.
[ترجمه ترگمان]اما اساسا وضعیت بدون تغییر باقی ماند
[ترجمه گوگل]اما اساسا این وضعیت بدون تغییر باقی ماند

3. The school appeared essentially unchanged since my day.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه از روز من اساسا تغییر نکرده بود
[ترجمه گوگل]مدرسه از روز من به طور اساسا تغییر نکرده بود

4. The area has remained virtually unchanged in fifty years.
[ترجمه ترگمان]این منطقه در مدت پنجاه سال بدون تغییر باقی مانده است
[ترجمه گوگل]این منطقه در پنجاه سال گذشته عملا تغییر نکرده است

5. For many years prices have remained virtually unchanged.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از سال ها، قیمت تقریبا بدون تغییر باقی مانده است
[ترجمه گوگل]برای سال های بسیاری قیمت ها تقریبا بدون تغییر باقی مانده اند

6. They will play an unchanged team in Saturday's game.
[ترجمه ترگمان]آن ها در بازی روز شنبه یک تیم بدون تغییر بازی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها در بازی شنبه یک تیم بدون تغییر بازی خواهند کرد

7. On the surface, he appeared unchanged.
[ترجمه ترگمان]در سطح، او بدون تغییر ظاهر شد
[ترجمه گوگل]در سطح، او بدون تغییر ظاهر شد

8. She was the only one of us unchanged by events.
[ترجمه ترگمان]او تنها کسی بود که با حوادث تغییر نکرده بود
[ترجمه گوگل]او تنها یکی از ما بود توسط رویدادها بدون تغییر

9. Apart from the hair, he looked extraordinarily unchanged.
[ترجمه ترگمان]به جز موی سرش به طور عجیبی تغییر نکرده بود
[ترجمه گوگل]به غیر از مو، او به طور فوق العاده بدون تغییر نگاه کرد

10. In Paris and Milan, the dollar opened almost unchanged.
[ترجمه ترگمان]در پاریس و میلان، دلار تقریبا بدون تغییر باز شد
[ترجمه گوگل]در پاریس و میلان، دلار تقریبا بدون تغییر افتتاح شد

11. The 100 Share Index remained unchanged at 529
[ترجمه ترگمان]شاخص سهام ۱۰۰ سهم در سال ۵۲۹ بدون تغییر باقی ماند
[ترجمه گوگل]100 شاخص سهام در 529 بدون تغییر باقی ماند

12. It has remained virtually unchanged since time immemorial.
[ترجمه ترگمان]آن از زمان های بسیار دور تقریبا بدون تغییر باقی مانده است
[ترجمه گوگل]از زمان بسیار قدیم تقریبا باقی مانده است

13. Yesterday the pound was quoted at $ 828 unchanged from Monday.
[ترجمه ترگمان]دیروز آن پوند در ۸۲۸ دلار از دوشنبه به نقل از آن رسید
[ترجمه گوگل]دیروز پوند به 828 دلار رسید بدون تغییر از روز دوشنبه

14. Retail prices of staple foods remain unchanged.
[ترجمه ترگمان]قیمت خرده فروشی مواد غذایی اصلی بدون تغییر باقی می ماند
[ترجمه گوگل]قیمت خرده فروشی مواد غذایی اصلی بدون تغییر باقی می ماند

15. The diet should be maintained unchanged for about a year.
[ترجمه ترگمان]رژیم غذایی باید برای حدود یک سال بدون تغییر باقی بماند
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی باید حدود یک سال بدون تغییر باقی بماند

پیشنهاد کاربران

بدون تغییر

ثابت


کلمات دیگر: