کلمه جو
صفحه اصلی

taxidermy


معنی : پوست ارایی
معانی دیگر : پوست پیرایی، پوست آرایی، آکنده سازی، پوست آکنی، پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره

انگلیسی به فارسی

پرکردن پوست حیوانات با کاه و غیره، پوست‌آرایی، آکنده‌سازی


Taxidermy، پوست ارایی، پرکردنپوست حیوانات با کاه وغیره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: taxidermic (adj.), taxidermist (n.)
• : تعریف: the art of preserving dead animals by stuffing and mounting their skins in order to retain a lifelike appearance.

• art of preparing stuffing and mounting the skins of animals
taxidermy is the craft of stuffing dead animals and birds so that they look lifelike and can be displayed.

مترادف و متضاد

پوست ارایی (اسم)
taxidermy

جملات نمونه

1. Herman's taxidermy was inexpert, but Ma Katz was desiccated rather than rotten.
[ترجمه ترگمان]بدن taxidermy فاقد تجربه بود، اما مادر Katz خشک و خشک بود تا فاسد شدن
[ترجمه گوگل]Taxersermy هرمان بی تجربه بود، اما Ma Katz به جای فاسد خشک شده بود

2. Taxidermy Began with the ancient custom of keeping trophies of the hunt.
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به the های قدیمی که برای شکار و شکار از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]Taxidermy با آداب و رسوم قدیم از نگه داشتن غنائم شکار شروع شد

3. Taxidermy began with the ancient custom of keeping trophies of the hunt.
[ترجمه ترگمان]Taxidermy از عادت دیرین شکار شروع به خشک شدن می کرد
[ترجمه گوگل]Taxidermy با آداب و رسوم قدیم نگه داشتن غنائم شکار شروع شد

4. For example. subtopics include: animal grooming. taxidermy. embalming. electrolysis. nail technician. culinary arts. wine steward and server. among others.
[ترجمه ترگمان]برای مثال subtopics شامل: پرورش حیوانات taxidermy embalming الکترولیز تکنیسین میخ هنرهای culinary پیشکار و کارگزار در میان دیگران
[ترجمه گوگل]مثلا زیرمجموعه ها شامل مراقبت از حیوانات است Taxidermy شامپو کردن الکترولیز تکنسین ناخن هنر آشپزی شراب و سرور بین دیگران

5. This was actually good news for Darwin, as it gave him more time to wander around the museums, seeking advice from the various experts in botany, taxidermy, geology and animal anatomy.
[ترجمه ترگمان]این واقعا خبر خوبی برای داروین بود، چون زمان بیشتری برای گردش در موزه ها به او داد، به دنبال مشاوره از متخصصان مختلف گیاه شناسی، گیاه شناسی، زمین شناسی و آناتومی حیوانات بود
[ترجمه گوگل]این در واقع خبر خوبی برای داروین بود، زیرا او زمان بیشتری برای غرق شدن در اطراف موزه ها، به دنبال مشاوره از متخصصان مختلف در زمینه گیاه شناسی، تاکیدرمی، زمین شناسی و آناتومی حیوانات به او داد

6. Taking an extracurricular class such as knitting, dance, or taxidermy forces you to be in a room full of strangers.
[ترجمه ترگمان]یک کلاس زیست شناسی هم به عنوان بافتن، رقص یا taxidermy تو باید در یک اتاق پر از غریبه ها باشی
[ترجمه گوگل]در کلاس های فوق العاده ای مانند درختکاری، رقص یا تاکیدرمی، شما باید در یک اتاق پر از غریبه باشید

7. Not only that, but you'll probably even have enough time to organize your own event, whether it be for taxidermy or building paper cup pyramids. Odds are, someone is interested.
[ترجمه ترگمان]نه تنها این، بلکه احتمالا زمان کافی برای سازماندهی رویداد خود داشته باشید، چه برای taxidermy و یا ساختن هرم های کاغذی باشد احتمال وجود دارد که فرد علاقمند است
[ترجمه گوگل]نه تنها این، اما احتمالا حتی زمان کافی برای سازماندهی رویداد خود، برای اینکه آیا برای taxidermy یا ساخت اهرامهای کاغذی کاغذی باشد، دارید شانس هستند، کسی علاقه مند است

8. Written and directed by Australian filmmaker Adam Elliot, the film spans 20 years as the two delve into subjects including psychiatry, autism, taxidermy, kleptomania and agoraphobia.
[ترجمه ترگمان]این فیلم به کارگردانی آدام الیوت، فیلمساز استرالیایی، طی ۲۰ سال به عنوان دو کاوش در موضوعاتی از جمله روان پزشکی، اوتیسم، taxidermy، kleptomania و agoraphobia ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این فیلم 20 ساله که توسط فیلمساز استرالیایی ادام الیوت نوشته شده و به کارگردانی آن به کار رفته است، به عنوان موضوعاتی مانند روانپزشکی، اوتیسم، تاکیدرمی، کتلتومیا و آگورافوبیا به وجود آمده است

9. Tanning. Tanned skin wasn't seen as a necessary beauty treatment in American society until the last 20 years or so, with the exception of the taxidermy community.
[ترجمه ترگمان]برنزه کردن پوست tanned به عنوان یک درمان زیبایی ضروری در جامعه آمریکا تا ۲۰ سال گذشته یا به همین ترتیب، به استثنای جامعه taxidermy دیده نشده است
[ترجمه گوگل]برنزه کردن پوست سالم پوست به عنوان یک درمان زیبایی در جامعه آمریکا تا 20 سال گذشته یا بیشتر، به استثنای انجمن تاکسیدرمی، دیده نمی شود

10. The main process of recreating a baby elephant is described, mainly focusing on how to sculpt the manikin, and showing a kind of simple modern taxidermy .
[ترجمه ترگمان]فرآیند اصلی بازسازی یک فیل بچه توضیح داده می شود و عمدتا بر روی نحوه شکل دادن manikin متمرکز می شود و نوعی of مدرن ساده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]فرآیند اصلی بازسازی یک فیل کودک، توصیف می شود، عمدتا تمرکز بر نحوه نقاشی کردن مانیکین و نشان دادن یک نوع ساده تکسیدرمی مدرن است

11. Benson's diet is a factor that Mr. Williams, who first started taxidermy at age 14 by mounting a rat, has already earmarked to examine.
[ترجمه ترگمان]رژیم بنسون یک عامل است که آقای ویلیامز که ابتدا با سوار کردن یک موش در سن ۱۴ سالگی شروع به کار کرد، پیش از این به بررسی آن اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]رژیم بنسون یک عامل است که آقای ویلیامز، که برای اولین بار تاکسیدهایی را در سن 14 سالگی با نصب یک موش آغاز کرد، پیش از این به بررسی آن پرداخت

12. Now by rights considered the archers' capital, it is the ideal place to get weapons, supplies, advice, guides, and quality taxidermy .
[ترجمه ترگمان]اکنون با توجه به حقوق the، این مکان ایده آل برای دستیابی به سلاح، تدارکات، مشاوره، راهنمای و کیفیت خدمات است
[ترجمه گوگل]اکنون با توجه به حقوق پایتخت آرکید، این مکان ایده آل برای دریافت اسلحه، لوازم، مشاوره، راهنماها و تاکید کردنی ها است


کلمات دیگر: