1. an unbelievable story
یک داستان باور نکردنی
2. the painter's unbelievable skill
مهارت شگفت انگیز آن نقاش
3. His guitar solos are just unbelievable.
[ترجمه ترگمان]solos گیتار او غیرقابل باور است
[ترجمه گوگل]آهنگ های گیتار او فقط باور نکردنی است
4. It may be unbelievable, but it's the truth.
[ترجمه ترگمان]شاید باور نکردنی باشد، اما حقیقت دارد
[ترجمه گوگل]ممکن است باور نکردنی باشد، اما حقیقت است
5. Even the prices of small bachelor flats are unbelievable.
[ترجمه ترگمان]حتی قیمت آپارتمان های bachelor کوچک باور نکردنی است
[ترجمه گوگل]حتی قیمت آپارتمان های کوچک کارشناسی باور نکردنی است
6. It's unbelievable that they have permitted this trial to go ahead.
[ترجمه ترگمان]باور نکردنی است که آن ها اجازه داده بودند این محاکمه ادامه پیدا کند
[ترجمه گوگل]باور نکردنی است که آنها اجازه دادند این محاکمه ادامه یابد
7. We had an unbelievable time in Paris.
[ترجمه ترگمان]ما یه زمان باور نکردنی تو پاریس داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در پاریس زمان باورنکردنی داشتیم
8. She eats an unbelievable amount of food.
[ترجمه ترگمان]او مقدار زیادی غذا می خورد
[ترجمه گوگل]او مقدار باور نکردنی غذا را می خورد
9. Conditions in the prison camp were unbelievable .
[ترجمه ترگمان]شرایط اردوگاه زندان باور نکردنی بود
[ترجمه گوگل]شرایط در اردوگاه زندان باور نکردنی بود
10. I know it sounds unbelievable but I never wanted to cheat.
[ترجمه ترگمان]می دونم به نظر باور نکردنی میاد ولی من هیچ وقت نمی خواستم تقلب کنم
[ترجمه گوگل]من می دانم آن را برای تلفن های موبایل باور نکردنی است، اما من هرگز نمی خواستم تقلب کنم
11. I find this quite unbelievable.
[ترجمه ترگمان] این کاملا باور نکردنی بود
[ترجمه گوگل]من این را کاملا باور نکردنی پیدا کردم
12. Pandemonium reigned in the hall as the unbelievable election results were read out.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نتایج باور نکردنی انتخابات از بین رفتند، Pandemonium در سالن حکمفرما بود
[ترجمه گوگل]پانداونیم در سالن حاکم بود، زیرا نتایج انتخابات باور نکردنی خوانده شد
13. The opportunities are unbelievable.
[ترجمه ترگمان]فرصت ها باور نکردنی هستند
[ترجمه گوگل]فرصت ها باور نکردنی هستند
14. It was unbelievable that we were expected to pay twice.
[ترجمه ترگمان]باور کردنی نبود که ما دو بار حقوق بگیریم
[ترجمه گوگل]باور نکردنی بود که انتظار میرفتیم دو بار هزینه کنیم
15. It would be unbelievable that such an honest fellow should have betrayed his friends!
[ترجمه ترگمان]باور نکردنی بود که این مرد شریف باید به دوستانش خیانت کرده باشد!
[ترجمه گوگل]این باور نادرست است که چنین شخص صادقی باید دوستانش را خیانت کند!