کلمه جو
صفحه اصلی

teem


معنی : فراوان بودن، زاییدن، بارور بودن
معانی دیگر : پر بودن (از)، مملو بودن، غوغا کردن، غلغله به پا کردن، (در اصل) بچه آوردن، کر کردن، ریختن، شرشر کردن

انگلیسی به فارسی

پر بودن، فراوان بودن، بارور بودن، زاییدن


مامان، فراوان بودن، بارور بودن، زاییدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: teems, teeming, teemed
• : تعریف: to have in abundance; swarm (usu. fol. by with).
مترادف: abound, overflow, pullulate, swarm
مشابه: brim, bristle, burst, bustle

- The lake teems with fish.
[ترجمه ترگمان] دریاچه پر از ماهی شد
[ترجمه گوگل] دریاچه با ماهی است

• be full of; swarm with
if a place is teeming with people, there are a lot of people moving around in it in an unorganized way.

مترادف و متضاد

فراوان بودن (فعل)
abound, teem, exuberate

زاییدن (فعل)
breed, bear, teem, litter, generate, calve, produce, bring out, farrow

بارور بودن (فعل)
teem, exuberate

be abundant, full


Synonyms: abound, bear, be crawling with, be full of, be numerous, be plentiful, be prolific, brim, bristle, burst, burst at seams, bustle, crawl, crowd, flow, grow, jam, overflow, overrun, pack, pour, pour out, produce, prosper, pullulate, rain, roll in, shower, superabound, swarm, swell, swim in, wallow in


Antonyms: lack, need, want


جملات نمونه

1. Fish teem in these waters.
[ترجمه حامد] ماهی در این آبها فراوان است
[ترجمه ترگمان]ماهی در این آب ها ماهی می گیرد
[ترجمه گوگل]ماهی در این آبها مشکوک است

2. Hippopotamuses teem in this river.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی توی این رودخونه هست
[ترجمه گوگل]Hippopotamuses در این رودخانه بحث می کند

3. His writings teem with satyr and a neatness of style.
[ترجمه ترگمان]نوشته های او با ساتیر و لطافت سبک حکاکی شده بود
[ترجمه گوگل]اشعار او با ساتیر و تمیز بودن سبک است

4. Fish teem in Chinese waters.
[ترجمه ترگمان]ماهی teem در آب های چین
[ترجمه گوگل]ماهی در آبهای چینی مشکوک است

5. Hells bells! they could not even spell teem!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! ! اونا حتی نمی تونن خودشون رو طلسم کنن
[ترجمه گوگل]زنگ های جهنمی! آنها حتی نمیتوانند حرف بزنند!

6. Fish teem in this river.
[ترجمه ترگمان]ماهی ها توی این رودخونه هستن
[ترجمه گوگل]ماهی در این رودخانه مسموم است

7. How many hydra per cubic centimetre teem in that pond?
[ترجمه ترگمان]چند تا hydra در هر سانتیمتر مکعب در آن برکه وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]چقدر هیدرا در سانتیمتر مکعب در این استخر؟

8. The coastal waters teem with fat crabs.
[ترجمه ترگمان]آب های ساحلی با خرچنگ های درشت پوشانده می شوند
[ترجمه گوگل]آبهای ساحلی با خرچنگ های چربی مشغول به کار می شوند

9. Good ideas teem in her head.
[ترجمه ترگمان]افکار خوب توی سرش دارند
[ترجمه گوگل]ایده های خوب در سر او

10. The earth's tropics teem with species.
[ترجمه ترگمان]مناطق استوایی پر از انواع مختلف است
[ترجمه گوگل]مناطق گرمسیری زمین با گونه ها مواجه هستند

11. This is to teem with absolute sincerity and lucky day.
[ترجمه ترگمان]این به teem با صداقت مطلق و روز شانس است
[ترجمه گوگل]این موضوع با صداقت کامل و روز خوش شانس است

12. Our woods teem with them both, and around every swamp may be seen the partridge or rabbit walk, beset with twiggy fences and horse-hair snares, which some cow-boy tends.
[ترجمه ترگمان]جنگل ما با هر دوی آن ها است، و دور هر باتلاق ممکن است دیده شود که کبک یا خرگوشی با حصارهای پوشیده از خار و horse که بعضی از آن ها شبیه گاو است در محاصره است
[ترجمه گوگل]جنگل های ما با هر دو آنها آشنا هستند، و در اطراف هر گونه باتلاق می توان از راه پودر یا خرگوش دیدن کرد، با حصار های پیچ و خم و مارهای اسب مویی، که برخی از گاو پسر تمایل دارد، دیده می شود

13. Teem Plaza is a great place for shopping.
[ترجمه ترگمان]teem پلازا یک مکان عالی برای خرید است
[ترجمه گوگل]Teem Plaza یک مکان عالی برای خرید است

14. The rivers here teem with fish.
[ترجمه ترگمان]روده ای اینجا پر از ماهی است
[ترجمه گوگل]رودخانه ها در اینجا با ماهی صحبت می کنند

15. The streets teem with cars, trucks and vans with all kinds of designs and colors running like a millpond, with no horns hooting .
[ترجمه ترگمان]خیابان ها پر از اتومبیل ها، کامیون ها و ون های با انواع طرح ها و رنگ های مختلف مانند a بودند که هیچ شاخ و شاخ در آن ایجاد نشده بود
[ترجمه گوگل]خیابان ها با اتومبیل ها، کامیون ها و کامیون ها با انواع طرح ها و رنگ ها مانند یک مهمانسار بدون هیچ گونه شاخ می چرخند

all those plans which were teeming in his mind

همه‌ی آن نقشه‌هایی که در کله‌اش غلغله به‌پا کرده بودند


The river is teeming with fish.

رودخانه پر از ماهی است.


a teeming rain

باران سیل‌آسا


پیشنهاد کاربران

شلوغ شدن/بودن


کلمات دیگر: