کلمه جو
صفحه اصلی

vaulted


معنی : طاقی، طاقدار، طاقی شکل
معانی دیگر : دارای تاق ضربی

انگلیسی به فارسی

آویزان، طاقی، طاقدار، طاقی شکل


طاقدار


انگلیسی به انگلیسی

• arched; having an arched roof or ceiling, covered with a vault
a vaulted roof or ceiling, for example in a church, is made of several arches joined together at the top.

مترادف و متضاد

طاقی (صفت)
arched, vaulted, vaulty

طاقدار (صفت)
arched, vaulted, vaulty

طاقی شکل (صفت)
vaulted, fornicated

جملات نمونه

1. rustam vaulted into the saddle
رستم به روی زین جست.

2. they vaulted into the position of world leadership
آنان به سرعت به مقام رهبری جهان رسیدند.

3. peyman put his hands on the fence and vaulted over it
پیمان دستان خود را روی نرده گذاشت و از روی آن پرید.

4. The robber vaulted over the counter and took $200 in cash.
[ترجمه ترگمان]دزد از روی پیشخوان پرید و ۲۰۰ دلار نقد برداشت
[ترجمه گوگل]دزد طعنه شمرده شده و 200 دلار پول نقد گرفته است

5. He came to the gate and vaulted over.
[ترجمه ترگمان]به طرف دروازه رفت و با طاق پرید
[ترجمه گوگل]او به دروازه آمد و سرگردان شد

6. He put his hand on the gate and vaulted it easily.
[ترجمه ترگمان]دستش را روی دروازه گذاشت و به آسانی به آن اشاره کرد
[ترجمه گوگل]او دست خود را روی دروازه گذاشت و به راحتی آن را پیچید

7. She vaulted the wall and kept running.
[ترجمه ترگمان]از دیوار پرید و به دویدن ادامه داد
[ترجمه گوگل]او دیوار را فرو ریخت و در حال حرکت بود

8. She vaulted over the gate and ran up the path.
[ترجمه ترگمان]از دروازه پرید و راه را در پیش گرفت
[ترجمه گوگل]او بر دروازه سوار شد و مسیر را فرار کرد

9. Last week's changes vaulted the general to the top, over the heads of several of his seniors.
[ترجمه ترگمان]تغییرات هفته قبل به طور کلی از بالای سر تا بالای سر چندین سال آخریا تغییر شکل داد
[ترجمه گوگل]تغییرات هفته گذشته به طور کلی به سمت بالا، بیش از سر چند تن از سالمندان او fluvent

10. Ned vaulted over a fallen tree.
[ترجمه ترگمان]ند روی یک درخت سقوط کرد
[ترجمه گوگل]نادره بیش از یک درخت سقوط کرد

11. Under the vaulted ground floor was a guardroom and small prison.
[ترجمه ترگمان]زیر زمین طاق دار اتاق نگهبانی و زندان کوچک بود
[ترجمه گوگل]زیر کف مقبره ای یک قفسه نگهبان و یک زندان کوچک بود

12. These are great vaulted underground caverns, the roof supported by columns which display a wide variety of capital design.
[ترجمه ترگمان]این نوع از غارهای زیرزمینی قوسی، سقف پشتیبانی شده توسط ستون هایی هستند که طیف وسیعی از طراحی سرمایه را به نمایش می گذارند
[ترجمه گوگل]این ها غارهای زیرزمینی عظیم هستند، پشت بام ستون ها که طیف گسترده ای از طرح های سرمایه را نشان می دهند

13. Malhandir reached his master first and Tyrion vaulted into the saddle then turned to face his foes.
[ترجمه ترگمان]اول به اربابش رسید و تیریون به روی زین پرید و برگشت تا با دشمنان خود روبرو شود
[ترجمه گوگل]مالاندیر ابتدا به استادش رسید و تایرون به زین فرو رفت و سپس به دشمنانش رسید

14. Ryker vaulted the barrier and ran after them, slipping one hand into his jacket, touching the hilt of the knife.
[ترجمه ترگمان]Ryker از مانع عبور کرد و به دنبال آن ها دوید و یک دستش را در جیب کتش فرو برد و دسته چاقو را لمس کرد
[ترجمه گوگل]Ryker موجب انحطاط اسلحه شد و بعد از آن فرار کرد، یک دست را به جلیقه اش لمس کرد، با دست چاقو لمس کرد

15. The low vaulted roof stretched for some forty feet until it met the blank wall at the far end.
[ترجمه ترگمان]سقف کوتاهی که تا انتهای آن مشرف به دیوار سفید بود، تا انتهای آن مشرف به دیوار سفید بود
[ترجمه گوگل]سقف آویزان کم برای چهل و پنجاه پا تا زمانی که دیوار خالی را در انتهای دور ملاقات کرد، کشید

پیشنهاد کاربران

گنبدی شکل


کلمات دیگر: