کلمه جو
صفحه اصلی

undulation


معنی : نوسان، زیر و بم، حرکت موجی، تموج
معانی دیگر : موج زنی، ترنجش، حرکت موجی شکل یا مار مانند، جنبش موجی

انگلیسی به فارسی

تموج، نوسان، حرکت موجی، زیروبم


لغزش، نوسان، تموج، حرکت موجی، زیر و بم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a wavelike motion or alternation.
مشابه: roll, ruffle, wave

(2) تعریف: a wavy form, surface, edge, or appearance.
مشابه: roll

(3) تعریف: one of a series of waves or wavelike bends or curves.

• act of undulating; waving motion; wavy form, wave-like bend or curve

مترادف و متضاد

نوسان (اسم)
amplitude, oscillation, swing, sway, fluctuation, vibration, pulsation, modulation, lurch, libration, vibrancy, undulation, vibratility

زیر و بم (اسم)
modulation, undulation

حرکت موجی (اسم)
undulation, sinuosity

تموج (اسم)
vibration, undulation

جملات نمونه

1. Silence brooded over the long undulations of the national park.
[ترجمه تقی قیصری] سکوت بر پستی و بلندی های پارک ملی حکم فرما بود.
[ترجمه ترگمان]سکوت طولانی the پارک ملی بر او سایه افکنده بود
[ترجمه گوگل]سکوت در طول مدت طولانی پارک ملی به وقوع پیوست

2. The road followed the undulations of the landscape.
[ترجمه تقی قیصری] جاده بر فراز و نشیب دشت کشیده شده بود.
[ترجمه ترگمان]جاده به دنبال the منظره بود
[ترجمه گوگل]جاده دنباله دار از چشم انداز است

3. The downs fell in gentle undulations to the sea.
[ترجمه تقی قیصری] دشت در فراز ونشیب ملایمی تا دریا امتداد داشت.
[ترجمه ترگمان]بلندی های آن در دریا پایین می رفت و در دریا فرود می آمد
[ترجمه گوگل]فروپاشی در ناحیه ملایم ملایم به دریا افتاد

4. The pickup's stylus must faithfully track undulations which are smaller than the wavelength of light.
[ترجمه ترگمان]قلم pickup باید با دقت undulations را ردیابی کند که کوچک تر از طول موج نور است
[ترجمه گوگل]قلم های واکشی باید با احتیاط ضربات ناگهانی را که کمتر از طول موج نور است، ردیابی کنند

5. The undulations in Rough or Not paper allow the dusty pastel more surface area to grip to.
[ترجمه تقی قیصری] زبری کاغذ چه درشت باشد و چه ریز، امکان چسبیدن پاستل گچی خشک را در سطح بیش تری فراهم می کند.
[ترجمه ترگمان]undulations در کاغذ زبر است و یا نه، اجازه می دهد تا سطح صاف و غبار آلود سطح زمین را فرا بگیرد
[ترجمه گوگل]زنگ های کاغذی Rough یا Not اجازه می دهد که سطح کشش گرد و خاکی بیشتری داشته باشیم

6. Learn more about the lower undulation belly dance move with tips from a belly dancer in this free dance lesson video.
[ترجمه تقی قیصری] مطالب بیش تری را در باره ی حرکت های رقص شکم پایین تنه از توصیه های یک رقاص در این درس ویدیویی رایگان بیاموزید.
[ترجمه ترگمان]بیشتر در مورد رقص شکم lower یاد بگیرید و با نوک رقصنده باله در این ویدئو رقص آزاد حرکت کنید
[ترجمه گوگل]در این ویدیو درس رقص آزاد بیشتر در مورد حرکت رقص شکم شکسته پایین با راهنمایی های رقصنده شکم بیشتر بدانید

7. The undulation abnormity type is to take open and pressure in turn as the remarkable characteristic.
[ترجمه ترگمان]نوع undulation undulation برای باز کردن و فشار به نوبه خود به عنوان ویژگی قابل توجه است
[ترجمه گوگل]نوع ناهنجاری خلطی است که به نوبه خود به عنوان ویژگی قابل توجهی باز و فشار می یابد

8. The altimetry geoid undulation is mainly conducted by convergence between two or three plates, and its components at short wavelength characterize tectonics within basins.
[ترجمه ترگمان]The altimetry undulation عمدتا با هم گرایی بین دو یا سه بشقاب و اجزای آن در طول طول موج کوتاه، تکتونیک را در حوضه ها مشخص می کند
[ترجمه گوگل]Undulating ارتفاع سنجی عمدتا توسط همگرایی بین دو یا سه صفحه انجام می شود و اجزای آن در طول موج کوتاه مشخص ساختن تکتونیک در حوضه ها است

9. For 30 year international petroleum price undulation is fierce, the overall assumes the trend of escalation.
[ترجمه تقی قیصری] در ۳۰ سال آینده نوسانات قیمت نفت متلاطم و فرض کلی بر روند افزایش آن است.
[ترجمه ترگمان]به مدت ۳۰ سال، قیمت نفت بین المللی undulation است و به طور کلی روند افزایشی را در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]برای 30 ساله قیمت نفت بین المللی، شدید است، به طور کلی روند رو به افزایشی را پیش بینی می کند

10. The risks are from electricity market undulation, the rise of policies execution cost, inertness after finishing the quotient and the policies invalidation.
[ترجمه ترگمان]این خطرات ناشی از رکود بازار برق، افزایش هزینه اجرای سیاست ها، inertness پس از اتمام خارج قسمت و ابطال سیاست است
[ترجمه گوگل]خطرات ناشی از انحطاط بازار برق، افزایش هزینه اجرای سیاست ها، عدم نفوذ پس از اتمام تقسیم و عدم تایید سیاست ها است

11. Would you the undulation of one wave, its trick to me transfer.
[ترجمه ترگمان]آیا تو حرکت یک موج را پیدا می کنی، این یک حقه است برای من
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید موج ولتاژ یک موج، کلاهبرداری را برای من انتقال دهید؟

12. Rocking undulation turns in belly dancing will allow a belly dancer to move around a room.
[ترجمه ترگمان]Rocking undulation به رقص شکم تبدیل می شوند و به یک رقصنده باله اجازه حرکت در اطراف اتاق را می دهد
[ترجمه گوگل]زوال عقلانی در رقص شکم تبدیل به یک رقصنده شکم می شود که در اطراف یک اتاق حرکت می کند

13. The fast generation of this undulation over the East China Sea is the result of the depression, which was generated from the north trough moving southeasterly in conjunction with the south trough.
[ترجمه ترگمان]تولید سریع این رودخانه در دریای چین شرقی نتیجه افسردگی است که از آبشخور شمال به موازات آبشخور جنوب ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]نسل جدید این زلزله در دریای چین شرقی نتیجه افسردگی است که از طرف شمال به سمت جنوب شرقی حرکت می کند و به سمت جنوب حرکت می کند

14. The undulation of Mohorovicic discontinuity under JX region only causes the gravity anomaly of 21-42 milligals.
[ترجمه ترگمان]The of Mohorovicic در منطقه jx تن ها باعث انحراف جاذبه ۲۱ - ۴۲ milligals می شود
[ترجمه گوگل]انقباض انقباض مورووییک در ناحیه JX تنها باعث انحراف گرانشی 21-42 میلیمتر می شود

پیشنهاد کاربران

ناهمواری

undulation ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: موجوارگی
تعریف: ← موجوارگی زمینوار


کلمات دیگر: