معنی : اماده کردن، مهیا کردن
معانی دیگر : سفت، بی نرمش، کم خمش، کم انعطاف، (با جدا کردن ارابه ی ساز و برگ از توپ) توپ را آماده ی کارزار کردن، مهیا شدن
اماده کردن، مهیا شدن
بی وقفه، اماده کردن، مهیا کردن
unlimber fingers
انگشتان بینرمش، غیرقابلانعطاف