کلمه جو
صفحه اصلی

unanimously


معنی : اجماعا، متفقا
معانی دیگر : به اتفاق ارا، بایکدل ویک زبان، جمعا

انگلیسی به فارسی

به اتفاق آرا، متفقا، اجماعا


انگلیسی به انگلیسی

• in unanimous form, in a manner that is agreed to by all, without dissent

مترادف و متضاد

اجماعا (قید)
altogether, unanimously

متفقا (قید)
unanimously

جملات نمونه

1. Three judges unanimously upheld the sentence.
[ترجمه ترگمان]سه قاضی به اتفاق آرا این حکم را تایید کردند
[ترجمه گوگل]سه قاضی به اتفاق آراء حکم را رد کردند

2. The UN Security Council unanimously adopted a resolution calling for a halt to hostilities.
[ترجمه ترگمان]شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آرا قطعنامه ای را تصویب کرد که خواستار توقف دشمنی شد
[ترجمه گوگل]شورای امنیت سازمان ملل متحد یک قطعنامه خواستار توقف عملیات خصمانه را تصویب کرد

3. The city council has voted almost unanimously in favour.
[ترجمه ترگمان]شورای شهر تقریبا به اتفاق آرا رای داده است
[ترجمه گوگل]شورای شهر تقریبا به اتفاق آرا به نفع است

4. The resolution was carried unanimously.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم به اتفاق آرا انجام شد
[ترجمه گوگل]این قطعنامه به اتفاق آراء اعمال شد

5. He was unanimously elected as President.
[ترجمه ترگمان]او به اتفاق آرا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او به اتفاق آرا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد

6. The board of the directors unanimously agreed that Mr White was the best candidate for the job.
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره به اتفاق آرا توافق کردند که آقای وایت بهترین کاندیدا برای این کار است
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره به اتفاق آرا موافق بود که آقای وایت بهترین نامزد برای این کار بود

7. The board said it had no hesitation in unanimously rejecting the offer.
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره گفت که هیچ تردیدی در رد کردن پیشنهاد نداره
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره اعلام کرده است که این پیشنهاد را به اتفاق آرا هیچ تردیدی نداشته است

8. The board of ministers unanimously approved the project last week.
[ترجمه ترگمان]هیات وزیران در هفته گذشته به اتفاق آرا این پروژه را تصویب کردند
[ترجمه گوگل]هیئت وزیران یک هفته گذشته این طرح را تصویب کرد

9. Today its executive committee voted unanimously to reject the proposals.
[ترجمه ترگمان]امروز، کمیته اجرایی به اتفاق آرا به رد پیشنهادها رای داد
[ترجمه گوگل]امروز کمیته اجرایی آن به اتفاق آرا به رد پیشنهادات رأی داده است

10. All four proposals to the committee were unanimously approved.
[ترجمه ترگمان]همه چهار پیشنهاد به این کمیته به اتفاق آرا تصویب شدند
[ترجمه گوگل]هر چهار پیشنهاد به کمیته به اتفاق آراء تصویب شد

11. The Board of Directors has approved the decision unanimously.
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره تصمیم به اتفاق آرا را تصویب کرده است
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره این تصمیم را به اتفاق آراء تصویب کرده است

12. The committee voted unanimously to accept the plans.
[ترجمه ترگمان]این کمیته به اتفاق آرا به قبول این طرح ها رای داد
[ترجمه گوگل]این کمیته به اتفاق آرا به تصویب این طرح رأی داده است

13. The Supreme Court unanimously ruled that racial segregation in schools was unconstitutional.
[ترجمه ترگمان]دادگاه عالی به اتفاق آرا حکم داد که تبعیض نژادی در مدارس خلاف قانون اساسی است
[ترجمه گوگل]دیوان عالی به اتفاق آراء حکم کرد که جداسازی نژادی در مدارس غیرقانونی است

14. The committee unanimously approved the plan.
[ترجمه ترگمان]این کمیته به اتفاق آرا این طرح را تصویب کرد
[ترجمه گوگل]کمیته به اتفاق آرا برنامه را تصویب کرد

پیشنهاد کاربران

به اتفاق آراء

به اتفاق ارا
همگی

The bill passed unanimously


کلمات دیگر: