صفحه اصلی
uncrown
معنی
: خلع کردن یا شدن، بی تاج و تخت کردن
معانی دیگر
: بی تاج و تخت کردن، خلع کردن یا شدن
بستن
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پیشنهاد کاربران
انگلیسی به فارسی
بی تاج و تخت کردن، خلع کردن یا شدن
انگلیسی به انگلیسی
• dethrone, remove a monarch from power, depose a king
مترادف و متضاد
خلع کردن یا شدن
(فعل)
uncrown
بی تاج و تخت کردن
(فعل)
uncrown
پیشنهاد کاربران
انحنادار کردن سطح
مهندسی مکانیک
کلمات دیگر: