کلمه جو
صفحه اصلی

telemetry


معنی : اندازه گیری از دور، دور سنجی، مسافت سنجی، چندی سنجی از راه دور
معانی دیگر : دور سنجی، اندازه گیری از دور

انگلیسی به فارسی

مسافت سنجی، چندی سنجی از راه دور


دور سنجی، اندازه‌گیری از دور


تله متری، اندازه گیری از دور، دور سنجی، مسافت سنجی، چندی سنجی از راه دور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: telemetric (adj.), telemetrically (adv.)
• : تعریف: the science, technology, or process of gathering and transmitting data automatically over great distances, as from an artificial satellite to a monitoring station on earth.

• system of executing measurements in space and transmitting the results via radio waves

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] مسافت سنجی، اندازه گیری از دور، دورسنجی .
[برق و الکترونیک] سنجش از راه دور
[زمین شناسی] دورسنجی، فاصله یابی از راه دور

مترادف و متضاد

اندازه گیری از دور (اسم)
telemetry

دورسنجی (اسم)
telemetry

مسافت سنجی (اسم)
telemetry

چندی سنجی از راه دور (اسم)
telemetry

جملات نمونه

1. Request check your telemetry monitoring and suggest you review unit in your ship systems simulator.
[ترجمه ترگمان]درخواست کنترل telemetry را بررسی کرده و پیشنهاد می دهد که شما واحد را در شبیه ساز سیستم های کشتی خود بررسی کنید
[ترجمه گوگل]درخواست بررسی مانیتور تله متری خود را بررسی کنید و پیشنهاد کنید که واحد را در شبیه ساز سیستم کشتی خود بررسی کنید

2. Throufh intelligence telecontrol, telemetry interface can also supply telemonitoring intelligence management for UPS.
[ترجمه ترگمان]همچنین سیستم های اطلاعاتی Throufh، interface telemetry می توانند مدیریت اطلاعات telemonitoring برای UPS را تامین کنند
[ترجمه گوگل]کنترل از راه دور هوشمند Throufh، رابط مخابراتی همچنین می تواند مدیریت هوشابی تله نظارت را برای UPS عرضه کند

3. A telecommand and telemetry simulator of micro-satellite air floating platform is introduced, which hardware is industry control computer and wireless network card.
[ترجمه ترگمان]شبیه ساز telecommand و telemetry از پلت فرم شناور هوایی میکرو - ماهواره معرفی شده است که سخت افزار، کامپیوتر کنترل صنعت و کارت شبکه بی سیم است
[ترجمه گوگل]یک تلوزیون و تله متری شبیه ساز پلت فرم شناور هوایی ماهواره ای معرفی شده است، که سخت افزار کامپیوتر کنترل صنعت و کارت شبکه بی سیم است

4. Holter monitor or telemetry performed for 2hours.
[ترجمه ترگمان]نظارت بر telemetry (telemetry)برای ۲ ساعت انجام شد
[ترجمه گوگل]مانیتور هولتر یا تله متری برای 2 ساعت انجام می شود

5. A real time distributed computer telemetry data processing system based on network is described. System architecture, performance, principle, and system features are discussed.
[ترجمه ترگمان]یک زمان واقعی سیستم پردازش داده داده telemetry را براساس شبکه توزیع می کند معماری سیستم، عملکرد، اصل، و ویژگی های سیستم مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]یک زمان واقعی توزیع کامپیوتری سیستم پردازش داده های تلفنی کامپیوتری بر اساس شبکه توصیف شده است معماری سیستم، عملکرد، اصل و ویژگی های سیستم مورد بحث قرار می گیرد

6. Part of the improved performance comes from the telemetry data that helped Microsoft boost battery life by a significant amount when running on Intel's next-generation processors.
[ترجمه ترگمان]بخشی از عملکرد بهبود یافته برگرفته از داده های telemetry است که به شرکت مایکروسافت کمک کرد تا با مقدار قابل توجهی در زمان راه اندازی پردازنده های تولید بعدی اینتل، زندگی باتری را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]بخشی از عملکرد بهبود یافته از داده های دور سنج است که به مایکروسافت باعث افزایش عمر باتری در هنگام استفاده از پردازنده های نسل بعد اینتل شده است

7. Such data logging and telemetry have made what used to be more of an art into an exact science.
[ترجمه ترگمان]قطع کردن این داده ها و telemetry (telemetry)باعث شده است تا آنچه که در یک هنر دقیق بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد، بیشتر باشد
[ترجمه گوگل]چنین داده های ثبت شده و تله متری، چیزهایی را که بیشتر از یک هنر به یک علم دقیق تبدیل شده اند، ساخته اند

8. Thinking the traditional telemetry tools' many barriers, great power waste on tool bus and inability to connect to the quart pressure transducer, a new kind of TLI have been developed in this paper.
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به ابزار telemetry سنتی، بسیاری از موانع، هدر رفتن توان زیاد بر روی اتوبوس ابزار و ناتوانی در اتصال به دستگاه فشارسنج، نوع جدیدی از TLI در این مقاله ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن ابزارهای سنتی تله متری، بسیاری از موانع، زباله های بزرگ قدرت در اتوبوس ابزار و عدم توانایی اتصال به مبدل فشار quat، نوع جدیدی از TLI در این مقاله توسعه داده شده است

9. A telecommand and telemetry simulation software of ground station for BUAA micro - satellite is introduced.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار شبیه سازی telecommand و telemetry ایستگاه زمینی برای ماهواره میکرو - معرفی شده است
[ترجمه گوگل]یک نرم افزار شبیه سازی تلفیقی و تله متری از ایستگاه زمینی برای میکرو ماهواره BUAA معرفی شده است

10. This paper introduced a 2 levels handling telemetry and telecontrol system for high mountain TV broadcast transmitter.
[ترجمه ترگمان]این مقاله دو سطح از سیستم telemetry و telecontrol را برای فرستنده پخش تلویزیونی کوهستان بالا معرفی کرد
[ترجمه گوگل]این مقاله 2 سطح مدیریت تله متری و سیستم کنترل از راه دور برای فرستنده پخش تلویزیونی بالا را معرفی کرد

11. The device is applicable to the advanced space telemetry system.
[ترجمه ترگمان]این وسیله برای سیستم telemetry فضایی پیشرفته کاربرد دارد
[ترجمه گوگل]این دستگاه به سیستم تله متری پیشرفته فضایی قابل استفاده است

12. This telemetry streamed back to earth.
[ترجمه ترگمان]و این مسافت دور تا بر روی زمین جاری شد
[ترجمه گوگل]این تله متری به زمین بازگشت

13. Wireless telemetry has shown great advantages in sampling biomedical signal.
[ترجمه ترگمان]telemetry بی سیم مزایای بزرگی را در نمونه برداری از سیگنال زیست پزشکی نشان داده است
[ترجمه گوگل]تله متری بی سیم در نمونه برداری از سیگنال بیومدیکال نشان داده است

14. The calculation has proved that the telemetry data processing result is equivalent to the optical data processing result. This method of assessing miss distance is available for reference.
[ترجمه ترگمان]این محاسبه ثابت کرده است که نتیجه پردازش داده telemetry معادل نتیجه پردازش داده های نوری است این روش ارزیابی فاصله برای مرجع در دسترس است
[ترجمه گوگل]محاسبه ثابت کرده است که نتیجه پردازش داده های تله متری برابر با نتیجه پردازش اطلاعات نوری است این روش ارزیابی فاصله دلبستگی برای مرجع است

پیشنهاد کاربران

دستگاه اندازه گیری مسافت ( از دور )

The process of recording and transmitting the readings of an instrument

دوری سنجی


کلمات دیگر: