1. To see these uncreated things requires a kind of imagination that not many people have.
[ترجمه ترگمان]دیدن این چیزها به نوعی تصور نیاز دارد که بسیاری از مردم آن را ندارند
[ترجمه گوگل]برای دیدن این چیزهای ناخوشایند نیاز به یک نوع تخیل است که بسیاری از مردم آن را ندارند
2. What can be created can also be "uncreated" just as easily, so there is no waste.
[ترجمه ترگمان]چیزی که می توان ایجاد کرد می تواند \"uncreated\" نیز باشد، بنابراین هیچ پسماند وجود ندارد
[ترجمه گوگل]آنچه که می تواند ایجاد شود نیز می تواند به همان اندازه به آسانی ایجاد شود، بنابراین هیچ زباله ای وجود ندارد
3. God is a shorthand for the uncreated observer making things real. God thus becomes a scientific term, and a scientific concept.
[ترجمه ترگمان]خدا یک تندنویسی برای ناظر uncreated است که چیزها را واقعی می سازد بنابراین خداوند یک اصطلاح علمی و یک مفهوم علمی است
[ترجمه گوگل]خدا کوتاه است برای ناظر ناخودآگاه، ساختن چیز واقعی بدین ترتیب خدا به یک اصطلاح علمی و یک مفهوم علمی تبدیل می شود
4. The uncreated god is more incredible because we cannot see him.
[ترجمه ترگمان]خدای متعال بیش از حد باور نکردنی است چون ما نمی توانیم او را ببینیم
[ترجمه گوگل]خدای ناخوشایند بیشتر باور نکردنی است زیرا ما نمیتوانیم او را ببینیم
5. The Father uncreated, the Son uncreated, and the Holy Spirit uncreated.
[ترجمه ترگمان]چیزی نمانده بود، فرزند uncreated شده بود و روح مقدس روحش از آن بیرون کشیده بود
[ترجمه گوگل]پدر نابود شد، پسر نابود شد، و روح القدس غیرقابل تشخیص بود
6. Electrons cannot be uncreated, they can only be reprogrammed.
[ترجمه ترگمان]الکترون ها نمی توانند uncreated باشند، تنها می توانند مجددا برنامه ریزی شوند
[ترجمه گوگل]الکترونی ها نمی توانند ایجاد شوند، آنها فقط می توانند دوباره برنامه ریزی شوند
7. They knew the period that was agreed upon was soon to end and they did not want to be lost or uncreated like their former, lost master.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوره ای را می دانستند که به زودی به توافق رسیدند و نمی خواستند از دست بدهند و یا مانند ارباب سابق خود گم شوند
[ترجمه گوگل]آنها می دانستند که دوره ای که توافق شده بود، به زودی پایان یافت و آنها نمی خواستند از دست رفته یا نابود شوند، مانند کارشناسی ارشد سابقشان
8. I can tell you without a doubt that you will be uncreated by your own choice.
[ترجمه ترگمان]من بدون شک می توانم به شما بگویم که شما از انتخاب خودتان رنج خواهید کشید
[ترجمه گوگل]من بدون شک می توانم به شما بگویم که شما با انتخاب خود خود را از دست خواهد داد
9. Notice also that if Adam and Eve had become children of God by choosing Eternal Life—the Uncreated Life of God in the Eternal Son—they could not have transmitted this Life to their children.
[ترجمه ترگمان]همچنین توجه داشته باشید که اگر آدم و حوا با انتخاب عمر ابدی فرزند خداوند شده باشند - زندگی Uncreated خداوند در پسر ابدی - آن ها نمی توانستند این زندگی را به فرزندان خود منتقل کنند
[ترجمه گوگل]همچنین توجه داشته باشید که اگر آدم و حوا با انتخاب زندگی ابدی - زندگی غیرقابل تشخیص خدا در پسر ابدی فرزندان خدا شدند - نمی توانستند این زندگی را به فرزندان خود منتقل کنند
10. It is the object of those paths and their fruition. It is excellent, transcendental (lokuttara), uncreated and free from lust.
[ترجمه ترگمان]این هدف آن مسیرها و به ثمر رساندن آن ها است آن عالی، متعالی (lokuttara)، uncreated و عاری از شهوت است
[ترجمه گوگل]این هدف این مسیرها و پیشرفت آنهاست این فوق العاده است، متعالی (lokuttara)، uncreated و آزاد از شهوت
11. The real question to ask is, Is it possible for an uncreated being to exist?
[ترجمه ترگمان]سوال اصلی این است که آیا ممکن است uncreated وجود داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]سؤال واقعی این است که آیا ممکن است وجود یک موجودیت بدون شک وجود داشته باشد؟
12. One big question though . . . Where did the original uncreated "stuff" that made the universe and us come from?
[ترجمه ترگمان]یک سوال بزرگ هر چند که … \"چیزهای اصلی uncreated\" که جهان و ما را از آن ساخته بودند کجا بود؟
[ترجمه گوگل]یک سوال بزرگ، هر چند کیهان اصلی 'خالص' که از جهان ساخته شده است و از ما آمده است، کج شد؟
13. Because there is no action performed and because it is uncreated.
[ترجمه ترگمان]چون هیچ عملی انجام نمی شود و چون it است
[ترجمه گوگل]از آنجا که هیچ اقدام انجام نشده و به دلیل عدم ایجاد آن وجود دارد
14. And must not the mind cease to create, to formulate, if it would experience the Uncreated?
[ترجمه ترگمان]و نباید ذهن از آفریدن آن دست بکشد، اگر it را تجربه کند؟
[ترجمه گوگل]و نباید ذهن خود را متوقف کند تا بتواند فرموله شود، اگر آن را ناخودآگاه تجربه کند؟