کلمه جو
صفحه اصلی

veridical


معنی : خالص، صادق، راستگو، از روی حقیقت گویی
معانی دیگر : صادقانه، راست، درست

انگلیسی به فارسی

از روی حقیقت گویی، راستگو، صادق، خالص


معتبر، خالص، راستگو، صادق، از روی حقیقت گویی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: veridically (adv.), veridicality (n.)
(1) تعریف: truthful; honest; veracious.

(2) تعریف: corresponding to reality; factual.
متضاد: fanciful

مترادف و متضاد

خالص (صفت)
absolute, sheer, net, pure, genuine, solid, sincere, downright, heartfelt, veridical, virginal, unmixed, simon-pure, unalloyed, unadulterated

صادق (صفت)
truthful, frank, allegiant, loyal, leal, honest, sincere, veridical

راستگو (صفت)
truthful, true, candid, sooth, veracious, veridical, soothfast

از روی حقیقت گویی (صفت)
veridical

جملات نمونه

1. Reassuringly, my dog appears to share my veridical view of reality: she chases the ball and triumphantly catches it between her jaws.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که سگ من دیدگاه veridical را نسبت به واقعیت دارد: او توپ را دنبال می کند و پیروزمندانه آن را بین دو فک خود می گیرد
[ترجمه گوگل]اطمینان دارم، سگ من به نظر می رسد که دیدگاه اعتقادی من را از واقعیت که او را تعقیب می کند و پیروزی آن را بین فک ها می گیرد به اشتراک می گذارد

2. How can we take their experiences as veridical reports of the afterlife?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانیم تجربیات آن ها را به عنوان گزارش درباره زندگی پس از مرگ بگیریم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم تجربیات خود را به عنوان گزارش های حقیقی از زندگی پس از مرگ تجسم کنیم؟

3. The victim is willing and able to provide veridical testimony.
[ترجمه ترگمان]قربانی حاضر است و می تواند شهادت veridical را ارائه دهد
[ترجمه گوگل]قربانی مایل و قادر به ارائه شهادت معتبر است

4. Why should doubt about the veridical or truth-affirming possibilities of interpretation be so widespread in the twentieth century?
[ترجمه ترگمان]چرا باید در مورد the و یا حقیقت شک کرد - تاکید بر احتمالات تفسیر تا این حد در قرن بیستم گسترده است؟
[ترجمه گوگل]چرا باید در مورد احتمالات صحیح حقیقت و اعتقادات تفسیر در قرن بیستم چنین گسترده ای داشته باشیم؟

5. Challenges to veridical description and meaningful interpretation come from several sources.
[ترجمه ترگمان]چالش ها برای توصیف توصیف و تفسیر معنادار از چندین منبع می آیند
[ترجمه گوگل]چالش ها در مورد توضیح حقیقی و تفسیر معنادار از منابع مختلف آمده است

6. The soft-stiff rings of the experimental box are used to ensure axial softness and radial stiffness; the veridical experiments simulate better the one-dimensional plane strain motion.
[ترجمه ترگمان]حلقه های نرم جعبه تجربی برای اطمینان از نرمی محوری و سختی شعاعی مورد استفاده قرار می گیرند؛ آزمایش ها veridical شبیه سازی بهتر حرکت کرنش صفحه یک بعدی را شبیه سازی می کنند
[ترجمه گوگل]حلقه های Soft-stiff از جعبه آزمایشی برای اطمینان از نرمی محوری و سختی شعاعی استفاده می شود آزمایشات معتبر شبیه سازی حرکت یکنواخت کرنش هواپیما

7. Chinese poetry has intrinsic connection with the 'Xiang' and ryhthm of Chinese characters which makes it the best expression and the most veridical show of original thought.
[ترجمه ترگمان]شعر چینی ارتباط درونی با ژیانگ یو و ryhthm از شخصیت های چینی دارد که آن را بهترین بیان و the نمایش تفکر اصلی می سازد
[ترجمه گوگل]شعر چینی دارای ارتباط ذاتی با 'Xiang' و ریتم از شخصیت های چینی است که آن را بهترین بیان و نشان دادن معتبر از اندیشه اصلی است

پیشنهاد کاربران

واقعیت


کلمات دیگر: