1. The hunters broke through the underbrush.
[ترجمه ترگمان] شکارچیان از بوته ها عبور کردن
[ترجمه گوگل]شکارچیان از زیر گلدان عبور کردند
2. A flashlight beam probed the underbrush only yards away from their hiding place.
[ترجمه ترگمان]یک چراغ قوه فقط چند یارد آن طرف تر از محل اختفای آن ها بود
[ترجمه گوگل]یک چراغ قوه، تنها در چند متری از مخفیگاه خود، دزدیده شده است
3. We might as well clear some of the underbrush, man to man, right now, though.
[ترجمه ترگمان]شاید بهتر باشه بعضی از بوته ها رو تمیز کنیم، مرد برای مرد، همین الان
[ترجمه گوگل]هرچند ممکن است برخی از جوانه زنبوران، مرد به مرد، هم اکنون روشن باشد
4. The tangled underbrush showed no trace of a horse's passing.
[ترجمه ترگمان]بوته های درهم پیچیده بوته ها اثری از عبور یک اسب نشان ندادند
[ترجمه گوگل]زیره سیاه درهم رفته هیچ اثری از عبور اسب نشان نداد
5. I didn't so much take cover in the underbrush, I collided with it.
[ترجمه ترگمان]من زیاد توی بوته ها قایم نشدم، با آن برخورد کردم
[ترجمه گوگل]من خیلی در زیر خاکستر پوشش نمی گیرم، با آن برخورد کردم
6. A path led through the underbrush to the shanty of a woman named Mrs Fetchalub, his closest neighbor.
[ترجمه ترگمان]راهی برای عبور از میان بوته ها به کلبه خانمی به نام خانم Fetchalub و نزدیک ترین همسایه او بود
[ترجمه گوگل]یک مسیر از طریق زیره سیاه به خانم خانم فتچالوب، نزدیکترین همسایه اش، منجر شد
7. I'd like to get this underbrush cleaned out now.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم این بوته ها رو تمیز کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم این زیر گل را از بین ببرم
8. Suddenly, there's a crashing in the underbrush, and a dozen wisent—Bison bonasus, European bison—burst from where they've been browsing on young shoots.
[ترجمه ترگمان]ناگهان صدای برخورد در بوته ها به گوش می رسد، و یک دوجین - bison - bison هندی که از جایی که روی زمین جست و جو می کنند منفجر می شوند
[ترجمه گوگل]ناگهان در زیر گلدان سقوط می کند و یک دهم wisent-bison bonasus، bison اروپایی از آن جایی که آنها در حال دیدن سایت های جوان هستند، رد می شوند
9. They crossed the stream and waded into the underbrush.
[ترجمه ترگمان]از نهر گذشتند و به بوته ها رسیدند
[ترجمه گوگل]آنها جریان را گذراندند و به شاخساره انداختند
10. Thick underbrush or woodland affording cover for game.
[ترجمه ترگمان]بوته های انبوه و یا جنگلی انبوه برای پوشش بازی
[ترجمه گوگل]دلفریب و یا جنگل ضخیم برای پوشش بازی
11. They tried to clear a path through the underbrush.
[ترجمه ترگمان]سعی کردند از میان بوته ها راهی پیدا کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند مسیر را از طریق زیر گلدان روشن کنند
12. The shot of Aayla Secura marching through the underbrush was actually a few seconds longer.
[ترجمه ترگمان]در واقع، تیر انداز هی Aayla که از میان بوته ها می گذشت، چند ثانیه بیشتر طول نکشید
[ترجمه گوگل]شات Aayla Secura راهپیمایی از طریق زیره سیاه در واقع چند ثانیه طولانی تر است
13. The wild boar crept into the underbrush the wolf jumped up a tree.
[ترجمه ترگمان]گرگ وحشی داخل بوته ها خزید و گرگ روی یک درخت پرید
[ترجمه گوگل]گرگ وحشی به زیر خاکستر رسیده و گرگ به یک درخت پرید
14. Shrubs and small trees growing beneath taller trees; underbrush .
[ترجمه ترگمان]درختان Shrubs و درختان کوچک زیر درختان بلندتر روییده بودند؛ بوته ها
[ترجمه گوگل]درختچه های کوچک و درختان کوچک زیر درختان بلندتر رشد می کنند؛ زیر بغل
15. Speckled quails rustled in the underbrush.
[ترجمه ترگمان]in در the خش خش می کردند
[ترجمه گوگل]خرچنگ تکه ای در زیر خاکستر خشمگین شد