1. He had dogged determination and was of undeviating rectitude, although this did not relate to any well-defined religious beliefs.
[ترجمه ترگمان]او عزم جزم کرده بود و به دنبال rectitude undeviating بود، با این حال این مساله ربطی به اعتقادات مذهبی مشخصی نداشت
[ترجمه گوگل]او عزم راسخ داشت و معتقد بود که اگرچه این اعتقادات مذهبی به خوبی تعریف نشده است
2. Beyond the undeviating barbed - wire fences were clumps of golden rod.
[ترجمه ترگمان]در آن سوی نرده های خاردار و سیم های خاردار انبوه چوب طلایی قرار داشت
[ترجمه گوگل]فراتر از نرده های خاردار دندانه دار، میله هایی از میله های طلایی بود
3. And I think that the almost undeviating support by Great Britain for the ill-advised policies of President Bush in Iraq have been a major tragedy for the world.
[ترجمه ترگمان]و من فکر می کنم که تقریبا undeviating مورد توجه بریتانیای کبیر برای سیاست های نادرست رئیس جمهور بوش در عراق یک تراژدی بزرگ برای جهان بوده است
[ترجمه گوگل]و من فکر می کنم که پشتیبانی تقریبا بی نظیر از سوی بریتانیا برای سیاست های ناخوشایند رئیس جمهور بوش در عراق، یک تراژدی بزرگ برای جهان بوده است
4. Some people see evolution as an undeviating upward march from simple organisms to the very complex.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم، تکامل را به عنوان یک حرکت undeviating به سمت بالا از ارگانیسم های ساده به مجموعه بسیار پیچیده می بینند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم، تکامل را به عنوان یک راهپیمایی صعب العبور از ارگانیسم های ساده به بسیار پیچیده می بینند
5. The law, in all vicissitudes of government, fluctuations of the passions, or flights of enthusiasm, will preserve a steady undeviating course. . .
[ترجمه ترگمان]قانون، در همه فراز و نشیب های حکومت، نوسان شور و شوق و یا پرواز شور و شوق، یک دنباله undeviating یکنواخت را حفظ خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این قانون، در تمام زوایای دولت، نوسانات احساسات و یا پرواز شور و شوق، یک دوره ثابت و پایدار را حفظ خواهد کرد
6. Rarely, but probably once, He will get us into a corner where He will hurt us with His undeviating questions, and we will realize that we do love Him far more deeply than any profession can ever show.
[ترجمه ترگمان]به ندرت، اما شاید یک بار، او ما را به گوشه ای می برد که در آن او با questions undeviating به ما آسیب می رساند و ما می فهمیم که او او را بسیار عمیق تر از هر حرفه دیگری دوست داریم
[ترجمه گوگل]به ندرت، اما احتمالا یک بار، او ما را به یک گوشه ای می برد که در آن او را با سوالات نادرست او صدمه می زند و متوجه می شویم که ما او را بسیار عمیق تر از هر حرفه ای می توانیم نشان دهیم
7. The method of central sampling was presented, which is sampling some units near population mean by general estimating and then taking the units mean as undeviating estimation of the population mean.
[ترجمه ترگمان]روش نمونه گیری مرکزی ارایه شد، که تعدادی از واحدهای نزدیک به جمعیت را با تخمین عمومی نمونه برداری می کند و سپس این واحدها را به عنوان برآورد undeviating جمعیت تخمین می زند
[ترجمه گوگل]روش نمونه برداری مرکزی ارائه شده است که نمونه برداری از بعضی واحدها در نزدیکی جمعیت به وسیله برآورد کلی است و سپس واحدهای معنی آن را به عنوان تخمین نامناسب میانگین جمعیت می سنجند