کلمه جو
صفحه اصلی

velar


معنی : غشایی، پردهای، کامی، ملازی
معانی دیگر : پردکی، ادا شده از شراع الحنک

انگلیسی به فارسی

ملازی، پرده ای، غشایی، ادا شده از شراع الحنک، کامی


ابرو، کامی، ملازی، پردهای، غشایی، ادا شده از شراع الحنک


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or relating to a thin membrane, esp. the soft palate.

(2) تعریف: pronounced with the back of the tongue close to or touching the soft palate, as the "g" sound in "gone" and the "k" sound in "cut".
اسم ( noun )
• : تعریف: a velar sound.

• of or related to a velum; sound produced with the tongue up or near the soft palate

مترادف و متضاد

غشایی (صفت)
cortical, dermal, membranous, velar, zonal, zonary

پردهای (صفت)
membranous, velar

کامی (صفت)
velar, palatal

ملازی (صفت)
velar, uvular

جملات نمونه

1. Syllabic velar nasal is also possible in this context.
[ترجمه ترگمان]syllabic بینی در این زمینه نیز امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]در این زمینه ممکن است بینی بینی سیلابی نیز داشته باشد

2. Loss of the velar fricative is a change that was finally adopted in near-standard vernaculars and formal styles.
[ترجمه ترگمان]لرد لاس of یک تغییر است که در نهایت در مدل های standard و سبک های سنتی پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]از بین بردن لکه براق تغییری است که در نهایت در زبانهای نزدیک به استاندارد و سبک های رسمی پذیرفته شد

3. A new phoneme, the velar nasal, was born.
[ترجمه ترگمان]یک واج جدید، the بینی، به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]واژینال جدید، بینی بینی، متولد شد

4. If paddy is conformal aftertreatment of velar eyewinker injury is undeserved, have the risk that causes perforation of corneal ulcer down to.
[ترجمه ترگمان]اگر paddy conformal of velar eyewinker is باشد، این خطر وجود دارد که باعث ایجاد perforation زخم corneal می شود
[ترجمه گوگل]اگر پس از سانحه آسیب ناشی از آسیب ناشی از آسیب ناحیه تناسلی متوالی باشد، خطر ابتلا به زخم قرنیه را به وجود می آورد

5. What is heart mitral valve velar prolapse?
[ترجمه ترگمان]قلب دریچه میترال velar چیه؟
[ترجمه گوگل]پرولاپس دایمی پرولاپس دیستال سرد چیست؟

6. Since times, velar and guttural and its opening closing mouth have had many transformations.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان، velar و دهان بسته و دهانه بسته آن تبدیل به دگرگونی های فراوانی شده است
[ترجمه گوگل]از زمان ها، دهان و دهان و گلودرد و دهان بسته شدن آن، بسیاری از تغییرات را تجربه کرده اند

7. An aspirated voiceless velar plosive.
[ترجمه ترگمان] \"و\" aspirated voiceless plosive
[ترجمه گوگل]یک ورقه ورقه ای بدون صدا

8. A voiceless velar fricative.
[ترجمه ترگمان] \"A velar\"
[ترجمه گوگل]یک فریزر بدون صدا

9. An unaspirated voiceless velar plosive.
[ترجمه ترگمان] \"و\" unaspirated voiceless plosive
[ترجمه گوگل]یک انفجار بدون صدا بدون صدا

10. Europe all body includes main research to develop a field velar technology.
[ترجمه ترگمان]در اروپا همه اعضای بدن شامل تحقیقات اصلی برای توسعه فن آوری velar هستند
[ترجمه گوگل]اروپا تمام بدن شامل تحقیقات اصلی برای توسعه تکنولوژی میدانی است

پیشنهاد کاربران

( آواشناسی ) ملازی

velar ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نرم کامی 1
تعریف: ویژگی همخوانی که در تولید آن زبان به نرم کام نزدیک می شود یا در تماس با آن قرار می گیرد


کلمات دیگر: