1. Spaghetti, lasagne, vermicelli, ravioli and canneloni are all types of pasta.
[ترجمه ترگمان]اسپاگتی، ماکارونی، vermicelli و ravioli همه نوع پاستا هستند
[ترجمه گوگل]اسپاگتی، لازانیا، ورمیشیل، راویولی و کانلنی همه انواع ماکارونی هستند
2. If adding vermicelli, do so 15 minutes before serving, and simmer in soup.
[ترجمه ترگمان]اگر vermicelli را اضافه کنید، ۱۵ دقیقه قبل از خدمت کار کنید و کمی سوپ بریزید
[ترجمه گوگل]اگر اضافه کردن ورمیشیل، این کار را 15 دقیقه قبل از خدمت، و سوپ را بجوشانید
3. B : Mayishangshu is vermicelli cooked with mince pork in chili sauce.
[ترجمه ترگمان]B: Mayishangshu vermicelli با mince خوک در سس تند پخته می شود
[ترجمه گوگل]B Mayishangshu ورمیشیل پخته شده با گوشت خوک منس در سس چیلی
4. The rice vermicelli line our product export to the Vietnam, the Philippines and the Thailand.
[ترجمه ترگمان]The rice محصول ما را به ویتنام، فیلیپین و تایلند صادر می کند
[ترجمه گوگل]برنج ورمیشل خط صادرات محصول ما را به ویتنام، فیلیپین و تایلند
5. Vermicelli noodles were first brought from Italy, where the food was in 'great vogue'; it was chiefly used in soups and pottages, 'to provoke venery' or sexual gratification.
[ترجمه ترگمان]نودل های Vermicelli برای اولین بار از ایتالیا آورده شدند، که در آن غذا بسیار متداول بود؛ بیشتر در سوپ و pottages به کار می رفت تا لذت جنسی یا لذت جنسی را تحریک کند
[ترجمه گوگل]رشته فرنگی ورمیشل برای اولین بار از ایتالیا آورده شد، جایی که غذا در 'رمان عالی' بود؛ آن را عمدتا در سوپ و pottage استفاده می شود، 'تحریک ضعف' و یا لذت جنسی است
6. This snack made from pork, shrimp, herbs, rice vermicelli and other ingredients wrapped in rice paper is served at room temperature.
[ترجمه ترگمان]این اسنک از گوشت خوک، میگو، گیاهان و سایر مواد غذایی که در کاغذ برنج پیچیده شده بود در دمای اتاق پذیرایی می شود
[ترجمه گوگل]این میان وعده های ساخته شده از گوشت خوک، میگو، گیاهان، ورمیشیل برنج و دیگر مواد تشکیل دهنده بسته بندی شده در کاغذ برنج در دمای اتاق تحویل داده می شود
7. The original manual for vermicelli, production began in the Tang Zhenguan years, after numerous process improvement.
[ترجمه ترگمان]راهنمای اصلی برای vermicelli، بعد از بهبود فرآیند در تانگ Zhenguan آغاز شد
[ترجمه گوگل]راهنمای اصلی برای ورمیشیل، تولید در سال های Tang Zhenguan، پس از پیشرفت فرایند متعدد آغاز شده است
8. This paper studied the determination of Aluminium in vermicelli by fluorimetry based on the micellar enhancement system of Aluminium with Hydroxyquinoline 5 Sulphonic acid and CTMAB.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی تصمیم آلومینیوم در vermicelli بر پایه سیستم تقویت micellar آلومینیوم با hydroxyquinoline ۵ sulphonic اسید و CTMAB پرداخته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تعیین آلومینیوم در ورمیچه با استفاده از فلورومتری بر اساس سیستم تقویت میکلا ل آلومینیوم با هیدروکسی کینولین 5 سولفونیک اسید و CTMAB مورد بررسی قرار گرفت
9. Lastly add in seasoning and stir beef and vermicelli evenly . Place over the cabbage . Serve.
[ترجمه ترگمان]در نهایت به ادویه اضافه کنید و beef را به طور مساوی به هم بزنید روی کلم بماند این غذا را سرو کنید
[ترجمه گوگل]در نهایت در گوجه فرنگی و گوجه فرنگی و ورمیشل را به طور یکنواخت اضافه کنید روی کلم قرار دهید خدمت
10. "We are expecting to listen to ' vermicelli made from bean starch ', the view of friend and epigone " .
[ترجمه ترگمان]ما منتظر شنیدن vermicelli از نشاسته لوبیا، نگاه دوست و epigone هستیم
[ترجمه گوگل]'ما انتظار داریم به' ورمیشیل ساخته شده از نشاسته لوبیا 'نگاه کنیم، دیدگاه دوست و پوست'
11. With a good soup, add the bean vermicelli and pork and lamb slices, meatfei shou ages.
[ترجمه ترگمان]با یک سوپ خوب، ورمیشل و گوشت گوسفند، گوشت گوسفند و گوشت گوسفند را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]با یک سوپ خوب، حبوبات لوبیا لوبیا و گوشت خوک و گوشت گوسفند را اضافه کنید
12. Men's rage unbearable, Vermicelli Ti Fei Fei Qi foot table, table Vermicelli flying everywhere.
[ترجمه ترگمان]خشم و خشم مردان تی تی تی تی تی Qi روی میز پا به پرواز در همه جا پرواز می کرد
[ترجمه گوگل]خشم مردانه غیر قابل تحمل، ورمیشل تی Fei Fei Qi پای میز، میز ورمیشیل پرواز در همه جا
13. Let vermicelli made from bean starch participate in, make their value gets admissive, it is the important step of tarry technology vermicelli made from bean starch .
[ترجمه ترگمان]ورمیشل فروش از نشاسته لوبیا که در آن شرکت می کند و مقدار آن ها admissive می شود، این یک گام مهم از دست دادن ورمیشل فروش است که از نشاسته لوبیا ساخته می شود
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ورمیشیل ساخته شده از نشاسته لوبیا در مشارکت داشته باشد، ارزش خود را پذیرفته، گام مهمی از ورمیشیل تکنولوژی tarry ساخته شده از نشاسته لوبیا است
14. Cut the vermicelli into sections and soak in water.
[ترجمه ترگمان]the را ببرید و در آب بیندازید و خیس کنید
[ترجمه گوگل]ورمی کلی را به بخش ها بریزید و در آب فرو کنید
15. We are preparing to rub dried vermicelli and make dumplings.
[ترجمه ترگمان]ما داریم خود را آماده می کنیم که ورمیشل خشک کنیم و خمیر درست کنیم
[ترجمه گوگل]ما در حال آماده سازی برای خرمالو خشک شده و dumplings