کلمه جو
صفحه اصلی

virginal


معنی : خالص، دست نخورده، بکر، دوشیزهای، باکره مانده
معانی دیگر : وابسته به یا برازنده ی باکره ها، دوشیزه وار، درخور دوشیزه ها، در حالت باکرگی، باکره، پاک، عفیف، (ساز موسیقی قرن 16) ورجینال

انگلیسی به فارسی

دوشیزه ای، خالص، دست نخورده، باکره مانده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: pertaining to or characteristic of a virgin.
مترادف: celibate, chaste, virgin
مشابه: innocent, maiden, pure, vestal, virtuous

(2) تعریف: pure; fresh.
مترادف: pristine, unsullied, virgin
مشابه: chaste, clean, fresh, immaculate, incorrupt, maiden, pure, snowy, spotless, undefiled, unpolluted, untainted, virtuous
اسم ( noun )
مشتقات: virginalist (n.)
• : تعریف: (often pl.) a type of small harpsichord popular in the sixteenth and seventeenth centuries.

• not having had sexual intercourse; innocent, pure, chaste; unsullied, untouched; new
someone who is virginal is young and innocent, and has had no experience of sex.

مترادف و متضاد

خالص (صفت)
absolute, sheer, net, pure, genuine, solid, sincere, downright, heartfelt, veridical, virginal, unmixed, simon-pure, unalloyed, unadulterated

دست نخورده (صفت)
whole, entire, virgin, intact, virginal

بکر (صفت)
original, virginal

دوشیزهای (صفت)
virginal

باکره مانده (صفت)
virginal

brand-new, unused


Synonyms: first, fresh, idle, immaculate, initial, innocent, intact, modest, natural, new, original, primeval, pristine, pure, spotless, uncorrupted, undefiled, undisturbed, unmarred, unspoiled, unsullied, untapped, untested, untouched, untried, vestal


Antonyms: defiled, sullied, used


جملات نمونه

1. She was dressed in virginal white.
[ترجمه ترگمان]لباس دخترانه پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او در سفید قهوه ای پوشیدنی بود

2. There could be no miracle of the virginal conception without the work of the Third person of the Trinity.
[ترجمه ترگمان]بدون کار شخص سوم تثلیث جز یک معجزه نمی تواند وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]بدون کار سوم شخص تثلیث هیچ معجزه ای از مفهوم بقا وجود ندارد

3. John G. is a shy, virginal youth who still shares a room with his widowed father.
[ترجمه ترگمان]جان جی جوانی خجالتی و virginal است که هنوز با پدر بیوه خود یک اتاق دارد
[ترجمه گوگل]جان جی جوان جوان خجالتی است که هنوز هم با پدر بیوه خویش زندگی می کند

4. Johnnie stood at the tideline, a virginal apparition begging him to come out.
[ترجمه ترگمان]جانی در tideline ایستاده بود و یک شبح باکره از او خواهش می کرد که بیرون بیاید
[ترجمه گوگل]جانی ایستاد و در کنار او ایستاد، یک ظهور بیرحمانه که از او می خواست بیرون بیاید

5. Jus' because you found some virginal little doll you can lead by the collar?
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر این که تو یه عروسک کوچولوی باکره پیدا کردی که بتونی با یقه باز کنی؟
[ترجمه گوگل]یوسف، زیرا شما عروسک کوچکی را یافتید که می توانید با یقه هدایت کنید؟

6. Virginal Vera, besotted with phonetics.
[ترجمه ترگمان]Virginal ورا، با phonetics باش
[ترجمه گوگل]ورا ویرجین، با فونتیک

7. And finally, with virginal Pamela.
[ترجمه ترگمان]و در آخر، با یک پا ملا باکره
[ترجمه گوگل]و در نهایت، با پاملا بکر

8. And Julie married Alec, dressed appropriately in virginal white.
[ترجمه ترگمان]و جولی با الک ازدواج کرد، لباس مناسب در دست داشت
[ترجمه گوگل]و جولی با آلک ازدواج کرد، به طور مناسب در سفید و باریک لباس پوشید

9. Nor is there anything more virginal than the shimmer of young foliage.
[ترجمه ترگمان]از میان شاخ و برگ ها چیز دیگری هم وجود ندارد که از میان شاخ و برگ درختان جوان وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]هیچ چیزی بیشتر از شیرین شاخ و برگ جوان وجود ندارد

10. Virgins are not virginal as they used to be.
[ترجمه ترگمان]چون باکره نیست، باکره نیست
[ترجمه گوگل]بدبختیها به عنوان بیرحمانه نیستند

11. Not having experienced sexual intercourse; virginal.
[ترجمه ترگمان]سکس با تجربه نبوده، باکره
[ترجمه گوگل]عدم برخورد جنسی با جنسیت؛ باکره

12. Perhaps blue eyelashes are this allusive sign, virginal behavior this fragile allusion.
[ترجمه ترگمان]شاید مژه های آبی این نشانه allusive و رفتار دخترانه این کنایه ظریف است
[ترجمه گوگل]شاید مژه های آبی این علائم الهام بخش، رفتار بذر این تقلید شکننده است

13. Virginal beauty, illusion al reality - that is Jiuzhaigou, one of nature's masterpieces!
[ترجمه ترگمان]زیبایی Virginal، فریب واقعیت - که یکی از شاهکارهای طبیعت است!
[ترجمه گوگل]زیبایی وحشی، توهم و حقیقت واقعیت - این جیوژویگو یکی از شاهکارهای طبیعت است!

14. Objective To discuss the name of break out virginal breast hypertrophy, diagnosis and treatment of macromastia.
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد نام شکستن hypertrophy پستان، تشخیص و درمان of
[ترجمه گوگل]هدف: برای بحث در مورد نام بردن هیپرتروفی پستان بیدار، تشخیص و درمان macromastia


کلمات دیگر: