کلمه جو
صفحه اصلی

vandalism


معنی : وحشیگری، خرابگری، دشمنی با علم و هنر
معانی دیگر : تباهگری، ویرانگری، آسیب رساندن به بناهای تاریخی و غیره

انگلیسی به فارسی

دشمنی با علم و هنر، وحشیگری، خرابگری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: vandalistic (adj.)
• : تعریف: willful and malicious destruction or defacement of property, or an act thereof.

• purposeful destruction or damage of something that is beautiful or something that belongs to someone else; practices or spirit of the vandals
vandalism is the deliberate damaging of things, especially public property.

مترادف و متضاد

destruction


Synonyms: defacing, grafitti, mischief, ravaging, ruin, sacking, smashing, trashing, wreckage, wrecking


وحشیگری (اسم)
brutality, savagery, barbarity, ferocity, truculence, barbarism, vandalism, incivility, ferity, ruffianism, truculency, vulgarism, vulgarity

خرابگری (اسم)
vandalism

دشمنی با علم و هنر (اسم)
vandalism

جملات نمونه

1. The report states that vandalism is a pestilence which must be stamped out.
[ترجمه علی] گزارش میگوید که وحشیگری و خرابکاری آفتی است که باید ازبین برود
[ترجمه 'گنج جو] گزارش بر این مبناست که تباهکاری به حدی همه گیر شده که می بایست برای رفع آن کوشید.
[ترجمه ترگمان]گزارش ایالت that بیماری است که باید از بین برود
[ترجمه گوگل]این گزارش می گوید که خرابکاری یک ماری است که باید از بین رفته باشد

2. Beset by drug problems, prostitution, violence and vandalism, this is one of the most unpleasant areas in the city.
[ترجمه Tay] این یکی از زننده ترین مناطق شهری است که با مشکلات مواد مخدر، خشونت، فحشا و وحشیگری احاطه شده است.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به مواد مخدر، فحشا، خشونت و خرابکاری، یکی از the مناطق شهر است
[ترجمه گوگل]با توجه به مشکلات مواد مخدر، فحشا، خشونت و خرابکاری، این یکی از ناخوشایند ترین مناطق در شهر است

3. We need to consider the problem of vandalism within a wider context.
[ترجمه ترگمان]ما باید مساله خرابکاری را در یک بافت وسیع تر در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]ما باید مشکل خرابکاری را در یک چارچوب وسیع تر بررسی کنیم

4. These schools are known to be vulnerable to vandalism.
[ترجمه ترگمان]این مدارس نسبت به خرابکاری آسیب پذیر هستند
[ترجمه گوگل]این مدارس شناخته شده اند که آسیب پذیرند به خرابکاری

5. It's time to call a halt to vandalism.
[ترجمه ترگمان]وقتش است که به خرابکاری خود خاتمه دهیم
[ترجمه گوگل]وقت آن است که متوقف به خرابکاری شود

6. Protesters largely forbore from stone-throwing and vandalism.
[ترجمه ترگمان]معترضان عمدتا از پرتاب سنگ و خرابکاری اجتناب می کنند
[ترجمه گوگل]معترضان عمدتا از سنگ زدن و خرابکاری جلوگیری می کنند

7. There's no vandalism, no graffiti, no rubbish left lying about.
[ترجمه ترگمان]هیچ خرابکاری ای وجود نداره، نه تابلویی، نه کتابی که در موردش دروغ گفته باشه
[ترجمه گوگل]هیچ تخریبی وجود ندارد، بدون نقاشی دیواری، هیچ زباله ای که دروغ گفتن در آن نیست

8. Vandalism used to be a rare occurrence here.
[ترجمه ترگمان]در اینجا به ندرت اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]وانادیسم در اینجا یک اتفاق نادر است

9. Stories abound of vandalism and looting.
[ترجمه ترگمان]داستان ها از خرابکاری و غارت فراوان هستند
[ترجمه گوگل]داستان ها خرابکاری و غارت را فرا می گیرند

10. The advertising industry's use of classic songs is vandalism of popular culture, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که استفاده صنعت تبلیغات از آهنگ های کلاسیک تخریب فرهنگ عمومی است
[ترجمه گوگل]او گفت که استفاده از صنایع تبلیغاتی از آهنگ های کلاسی، خرابکاری فرهنگ عامه است

11. A drunken teenager was arrested for vandalism.
[ترجمه ترگمان]یک نوجوان مست به جرم خرابکاری دستگیر شد
[ترجمه گوگل]یک نوجوان مستی برای خرابکاری دستگیر شد

12. Graffiti, no matter how well painted, is vandalism by definition.
[ترجمه ترگمان]گرافیتی، مهم نیست که چقدر رنگ آمیزی شده باشد، از تعریف و vandalism استفاده می کند
[ترجمه گوگل]نقاشی های دیواری، بدون توجه به اینکه نقاشی چقدر خوب است، بر اساس تعریف، خرابکاری است

13. Darlington police have been told about the vandalism and yesterday an officer went to interview Miss Golightly.
[ترجمه ترگمان]پلیس Darlington راجع به vandalism و دیروز یک افسر برای مصاحبه با دوشیزه Golightly رفته بود
[ترجمه گوگل]پلیس Darlington در مورد خرابکاری گفته شده است و دیروز یک افسر برای مصاحبه با خانم Golightly رفت

14. Routine monitoring and inspection for maintenance problems and vandalism.
[ترجمه ترگمان]نظارت روتین و نظارت بر مشکلات نگهداری و تعمیر و نگهداری
[ترجمه گوگل]نظارت و بازرسی منظم برای مشکلات تعمیر و نگهداری و خرابکاری

15. Distressed by mindless vandalism that destroys trees and flowers they are keeping a watchful eye on plant life.
[ترجمه ترگمان]و از خرابکاری رو به پایین گیج شده که درختان و گل هایی را از بین می برد که چشم مراقب زندگی گیاهی هستند
[ترجمه گوگل]خرابکاری های ناخوشایند که باعث ویرانی درختان و گل ها می شوند، چشم هایشان را در زندگی گیاهان نگه می دارند

پیشنهاد کاربران

نابود کردن

جرم آسیب رساندن به اموال و دارایی دیگران

صدمه زدن عمدی ( به اموال عمومی یا شخصی افراد دیگر ) - معیوب کردن عمدی دارایی ها - خراب کردن عمدی دارایی

damaging a building, for example by breaking the windows
آسیب زدن به اموال مردم و یا مکان های تاریخی.

گزارش بر این مبناست که تباهکاری به حدی همه گیر شده که برای رفع آن بایستی تلاش کرد.

Vandalism is the deliberate damaging of things, especially public property

هو
تخریب اموال بویزه آثار هنری و ادبی.

تخریب اموال عمومی

خرابکاری

تخریب آثار عمومی و باارزش
وندالیسم

خرابانگری. خراباندن گر.

⁦✔️⁩تخریب اموال و اماکن عمومی

:Notice
Restroom is closed due to 💥vandalism💥
Use the one by room 312546 cafeteria

vandalism ( علوم نظامی )
واژه مصوب: تخریب گری
تعریف: تخریب خودسرانه یا بداندیشانۀ اموال عمومی یا خصوصی


کلمات دیگر: