کلمه جو
صفحه اصلی

unbind


معنی : شل کردن، از بند رها کردن
معانی دیگر : (هر چیز بسته یا گره خورده را) باز کردن، گشودن، واگسستن، رها کردن، آزاد کردن، رهایی بخشیدن

انگلیسی به فارسی

از بند رها کردن، شل کردن


لغو کردن، از بند رها کردن، شل کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unbinds, unbinding, unbound
(1) تعریف: to remove the binding or bonds from; unwrap, loosen, or unfasten.
متضاد: bind
مشابه: release

(2) تعریف: to make free, as from confinement or constraint.
متضاد: bind
مشابه: loose

• release from restraint, unfasten, untie
if you unbind someone or something, you untie a piece of string, rope, or cloth, which has been tied round them; a literary word.

مترادف و متضاد

شل کردن (فعل)
slack, unbrace, unscrew, loosen, relax, jellify, unbend, unbind, unhitch, unhook, unloose, unstring

از بند رها کردن (فعل)
unbind, unbridle

جملات نمونه

1. to unbind the ropes around a prisoner's arms and legs
طناب های دور دست و پای زندانی را باز کردن

2. She unbound her hair and let it flow loose in the wind.
[ترجمه ترگمان]موهایش را باز کرد و رها کرد
[ترجمه گوگل]او موهای خود را بیرون کشید و اجازه داد که در باد باد شود

3. They unbound all the political prisoners after liberation.
[ترجمه ترگمان]پس از رهایی از آزادی، همه زندانیان سیاسی را باز کردند
[ترجمه گوگل]آنها پس از آزادی تمام زندانیان سیاسی را آزاد کردند

4. He unbound the rope.
[ترجمه ترگمان]طناب را باز کرد
[ترجمه گوگل]او طناب را برداشته است

5. Many cultures still have fairly strict rules about women displaying unbound hair.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فرهنگ ها هنوز قوانین سختگیرانه ای در مورد زنانی که موهای unbound دارند، دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از فرهنگ ها هنوز قوانین نسبتا سخت را در مورد زنان نشان داده اند که موهای ناخواسته دارند

6. And the marriage comes tumbling down as Roth, like a Roth hero, demands to become unbound from marital ties.
[ترجمه ترگمان]و این ازدواج به شکل روت در آمد، مثل یک قهرمان راث، می خواهد از روابط زناشویی باز شود
[ترجمه گوگل]و ازدواج می افتد به عنوان رات، مانند یک قهرمان Roth، خواستار بی بند و بار از روابط زناشویی

7. Similarly, patients with low serum albumen due to any cause will have a higher unbound drug fraction.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، بیمارانی با serum سرم پایین به علت هر دلیلی، بخش دارویی unbound بالاتری دارند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، بیماران مبتلا به آلبومین سرم پایین به علت هر علتی، یک ماده مخدر بالاتر از حد مجاز دارند

8. Even if I do get out into the outer cellar unbound, what can I do?
[ترجمه ترگمان]حتی اگر در سرداب بیرون باز کنم، چه کار می توانم بکنم؟
[ترجمه گوگل]حتی اگر من بیرون بیارم بیرون، چه کاری می توانم انجام دهم؟

9. Elderly patients have decreased protein binding of AEDs resulting in a higher unbound fraction.
[ترجمه ترگمان]افراد مسن پیوند پروتئین AEDs را با کسر امتیاز بالاتر کاهش داده اند
[ترجمه گوگل]بیماران سالمند پیوند پروتئینی AED را پایین آورده اند که منجر به کسر ناخواسته بالاتر می شود

10. Plasma consists of positive ions and unbound electrons.
[ترجمه ترگمان]پلاسما شامل یون های مثبت و الکترون های غیر مقید است
[ترجمه گوگل]پلاسما شامل یون های مثبت و الکترون های غیر مجاز است

11. It cascaded unbound below her waist.
[ترجمه ترگمان]دستش از کمر او پایین افتاده بود
[ترجمه گوگل]آن را در زیر کمر قرار داده است

12. Complexes and unbound probe were detected by autoradiography of dried gels.
[ترجمه ترگمان]Complexes و probe غیر مقید توسط autoradiography ژل خشک شده شناسایی شدند
[ترجمه گوگل]مجتمع ها و پروب بدون محدودیت توسط autoradiography ژل های خشک شده تشخیص داده شد

13. Additionally, you cannot unbind properties using these techniques.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، شما نمی توانید از این تکنیک ها استفاده کنید
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شما نمی توانید با استفاده از این تکنیک ها، ویژگی ها را جدا کنید

14. Please unbind the solution file from source control before attempting this operation.
[ترجمه ترگمان]لطفا قبل از انجام این عملیات، فایل راه حل را از کنترل منبع باز کنید
[ترجمه گوگل]لطفا قبل از انجام این عملیات، فایل راه حل را از کنترل منبع جدا کنید

to unbind the ropes around a prisoner's arms and legs

طناب‌های دور دست و پای زندانی را باز کردن



کلمات دیگر: