کلمه جو
صفحه اصلی

undertaker


معنی : متعهد، مقاطعه کار کفن ودفن، جواب گو، کارگیر، عزیمت کن
معانی دیگر : به عهده گیرنده، تقبل کننده، پذیرنده، پذیرا، کارپذیر، undertaking کسیکه کفن و دفن مرده را بعهده میگیرد، کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد، مسئول

انگلیسی به فارسی

( undertaking ) کسی که کفن و دفن مرده را بعهده می‌گیرد، مقاطعه کارکفن ودفن، متعهد، کسی که طرح یا کاری رابعهده می‌گیرد، جواب گو، مسئول، کارگیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who undertakes something.

(2) تعریف: a person in the profession of preparing corpses for burial or cremation and arranging funerals; mortician.

• one who prepares the dead for burial, funeral director, one who arranges funerals; one who undertakes; entrepreneur; englishman who took over forfeited lands in ireland during the 16th and 17th centuries
an undertaker is a person whose job is to deal with the bodies of people who have died and to arrange funerals.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] صاحبکار، متعهد

مترادف و متضاد

متعهد (اسم)
warranter, underwriter, undertaker, promisor, warrantor

مقاطعه کار کفن ودفن (اسم)
undertaking, mortician, undertaker

جواب گو (اسم)
undertaking, responder, undertaker, respondent

کارگیر (اسم)
undertaking, undertaker

عزیمت کن (اسم)
undertaker

funeral director


Synonyms: embalmer, grave digger, mortician


جملات نمونه

1. The word "undertaker" had long been in common usage.
[ترجمه ترگمان]کلمه \"تابوت ساز\" مدت طولانی در کاربرد متداول بوده است
[ترجمه گوگل]کلمه 'undertaker' برای مدت طولانی در استفاده مشترک بود

2. He has made more business for an undertaker than any other one thing, with the exception of Prohibition.
[ترجمه ترگمان]او برای یک تابوت ساز بیش از هر چیز دیگری کار کرده است، به جز ممنوعیت مشروبات الکلی
[ترجمه گوگل]او به غیر از ممنوعیت، کسب و کار بیشتری را برای یک شرکت تروریستی انجام داده است

3. Then he would think of the undertaker forcing that convoluted form into a cheap coffin and the lid being screwed on.
[ترجمه ترگمان]سپس به یاد تابوت ساز افتاد که تابوت پیچیده را در تابوت ارزان و در صندوق ریخته بود
[ترجمه گوگل]سپس او را به اتوبوس فکر می کند که این فرم پیچ خورده را به یک تابوت ارزان و درب بریزید

4. The undertaker took him in a pushchair like a baby.
[ترجمه ترگمان]تابوت ساز او را مثل یک بچه در آغوش گرفت
[ترجمه گوگل]مامور او را در صندلی راننده مانند یک کودک برد

5. So why should he, the late seventeenth-century undertaker, be treated with such disdain?
[ترجمه ترگمان]پس چرا باید او، تابوت ساز اواخر قرن هفدهم، با چنین disdain رفتار شود؟
[ترجمه گوگل]پس چرا او، مراسم اواخر قرن هفدهم، با چنین شریری مواجه خواهد شد؟

6. So I went myself to see the undertaker, select the bearers, and arrange all the funeral details.
[ترجمه ترگمان]برای همین رفتم که تابوت ساز را ببینم، کلیدها را انتخاب کنم و همه جزئیات کفن و دفن را ترتیب بدهم
[ترجمه گوگل]بنابراین من خودم رفتم تا مراسم ختم را ببینم، حامیان را انتخاب کرده و تمام جزئیات مراسم خاکسپاری را ترتیب می دهم

7. Wycliffe traced the route the undertaker must have taken.
[ترجمه ترگمان]Wycliffe راه را ردیابی کرد تابوت ساز باید برداشته می شد
[ترجمه گوگل]Wycliff مسیری را که شرکت بازرسی باید برداشت کند، ردیابی کرد

8. Before the undertaker closes the casket, he asks us if we want to say good-bye.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه تابوت ساز تابوت را ببندد، از ما می پرسد که آیا می خواهیم خداحافظی کنیم
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه کلاهبردار کلاه را ببندد، ما از ما میپرسد که ما می خواهیم به خوبی بگوئیم

9. The undertaker then takes over, makes up our faces and carries the coffin to the crematorium.
[ترجمه ترگمان]تابوت ساز بر می گردد و صورت ما را تشکیل می دهد و تابوت را به محل سوزاندن اجساد می برد
[ترجمه گوگل]بعد از اتمام کار، چهره هایمان را می گیریم و تابوت را به کرماتور می اندازیم

10. In his coat, Winchell looks like a Dickensian undertaker; he embarrasses me.
[ترجمه ترگمان]در کت و شلوارش مثل یک تابوت Dickensian شده بود؛ مرا دست پاچه می کند
[ترجمه گوگل]وینچل در کت خود به نظر می رسد یک متعهد دیکنسی؛ او خجالت می کشد

11. But people have to choose a particular undertaker to handle the arrangements.
[ترجمه ترگمان]اما مردم مجبورند یک تابوت مخصوص را انتخاب کنند تا ترتیب کارها را بدهند
[ترجمه گوگل]اما مردم باید یک متعهد مخصوص را انتخاب کنند تا اقدامات را انجام دهند

12. Again, the undertaker offered two choices to the client: outright purchase of all the accoutrements or the hire thereof.
[ترجمه ترگمان]باز هم تابوت ساز دو راه برای مشتری تعیین کرد: خرید کامل تمام the و یا اجاره آن
[ترجمه گوگل]باز هم متعهد، دو گزینه را برای مشتری خرید مستقیم تمام اجناس و یا اجاره آن ارائه داد

13. It was a bill sent by the village undertaker.
[ترجمه ترگمان]این یک صورت حساب تابوت ساز ده بود
[ترجمه گوگل]این لایحه ای بود که توسط روستای روستایی ارسال شد

14. We say undertaker, they say mortician.
[ترجمه ترگمان]می گویند تابوت ساز می گویند تابوت کفن و دفن
[ترجمه گوگل]ما می گویند undertaker، آنها می گویند morticcian

15. The arrival of the local undertaker, Paul Berthe, did little to help our investigations.
[ترجمه ترگمان]آمدن مامور کفن و دفن محلی، پل برت کوچولو، کمی به تحقیقات ما کمک نکرد
[ترجمه گوگل]ورود پلوتار برته، متعهد محلی، کمی برای کمک به تحقیقات ما کم کرد

پیشنهاد کاربران

گور کن

منظور از قبرکن یا مقاطعه کار کفن و دفن همان نابودگر یا از بین برنده می باشد

جوابگو

اگر درمورد شغل افراد باشد به معنی "مرده شور" است

قبر کن یا به اصطلاح گور کن معنا میشود.

ازگل

غسّال، مسئول کفن و دفن، مأمور تدفین

راننده غسالخانه


قبرکن

متصدی کفن و دفن


کلمات دیگر: