کلمه جو
صفحه اصلی

veritably


معنی : واقعا، حقیقتا
معانی دیگر : حقیقتا، واقعا

انگلیسی به فارسی

حقیقتا، واقعا


به راستی، حقیقتا، واقعا


انگلیسی به انگلیسی

• really, actually; substantially

مترادف و متضاد

واقعا (قید)
actually, really, indeed, quite, simply, verily, bodily, veritably

حقیقتا (قید)
indeed, simply, verily, veritably

جملات نمونه

1. Whether the simulation results can veritably reflect the performances of an actual or assumed product depends mainly on the correction of its model.
[ترجمه ترگمان]این که نتایج شبیه سازی می تواند بازتاب عملکرد یک محصول واقعی یا فرضی باشد، عمدتا به اصلاح مدل آن بستگی دارد
[ترجمه گوگل]این که آیا نتایج شبیه سازی به طور قابل اعتماد می تواند عملکرد یک محصول واقعی یا تصور را منعکس کند، عمدتا به اصلاح مدل آن بستگی دارد

2. He would take it easy veritably in the heaven because I have a serene living with wonderful happiness.
[ترجمه ترگمان]به این خاطر که من یک زندگی آرام با سعادت شگفت انگیز دارم
[ترجمه گوگل]او به آسانی به بهشت ​​مواظبت می کند، زیرا زندگی شاد و با شادی فوق العاده ای دارم

3. But those two goals were veritably Herculean in terms of effort compared to the final two.
[ترجمه ترگمان]اما این دو هدف از نظر تلاش در مقایسه با دو هدف بسیار دشوار بود
[ترجمه گوگل]اما این دو هدف به لحاظ قاطعانه در مقایسه با دو نهایی بود

4. It was veritably rule by emergency decrees.
[ترجمه ترگمان]این قانون به حکم دستورها اضطراری اداره می شد
[ترجمه گوگل]این به شدت توسط حکم های اضطراری حکم می کرد

5. In all recorded data, video is the most veritably and directly when reappearing the fact of the time.
[ترجمه ترگمان]در تمام داده های ثبت شده، ویدئو the و directly زمانی است که این واقعیت زمان را ظاهر می کند
[ترجمه گوگل]در تمام داده های ضبط شده، ویدئو به طور قابل اعتماد ترین و به طور مستقیم زمانی که دوباره واقعیت زمان را دوباره ظاهر می شود

6. The Edwardian display cases containing apparatus whereby Boyle's Law could be proven beyond all reasonable doubt, veritably twinkled.
[ترجمه ترگمان]The، مواردی را نشان می دهند که در آن قانون بویل را می توان فراتر از هرگونه تردید منطقی به اثبات رساند
[ترجمه گوگل]موارد نشانگر ادواردین حاوی دستگاه است که به موجب آن قانون بویل میتواند فراتر از هر شکلی معقول ثابت شود و به طور قابل ملاحظهای از بین برود

7. Analysis verifies that, the improved method of counting page interest-level could reflect the degree of users being interested in pages more veritably.
[ترجمه ترگمان]تحلیل تایید می کند که روش بهبود یافته سطح بهره صفحه می تواند منعکس کننده میزان علاقه کاربران به صفحات بیشتر باشد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل نشان می دهد که روش بهبود شمارش صفحات سطح صفحه می تواند میزان علاقه کاربران به صفحات را به صورت قابل اعتماد نشان دهد

8. You have almost never own it nor enjoy it veritably even it ruined.
[ترجمه ترگمان]تو تقریبا هرگز آن را نخواهی داشت و نه از آن لذت می بری، حتی اگر خراب شود
[ترجمه گوگل]شما تقریبا هرگز آن را ندارید و حتی از بین نمی رود

9. Only in this 22 case, can we draw increasing revenues veritably and spice up our leisure time .
[ترجمه ترگمان]تنها در این ۲۲ مورد، ما می توانیم درآمد رو به افزایش و لعاب دادن به زمان فراغت خود رسم کنیم
[ترجمه گوگل]تنها در این مورد 22، ما می توانیم درآمد قابل ملاحظه ای را افزایش دهیم و اوقات فراغت ما را ادویه کنیم

10. Without using any linear approximation, the quasi-LPV model and LFT model can capture the non-linear dynamic characteristics of missile veritably.
[ترجمه ترگمان]بدون استفاده از هر تقریب خطی، مدل شبه - و مدل LFT می تواند ویژگی های دینامیک غیر خطی of موشک را ثبت کند
[ترجمه گوگل]بدون استفاده از تقریب خطی، مدل نیمه LPV و مدل LFT می توانند ویژگی های پویای غیر خطی موشک را به طور قابل اعتماد در نظر بگیرند

11. On account that public company that is controlled by state-owned enterprise has all the finance tools, research on capital structure of public company can veritably reflect realistic problems.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه شرکت دولتی که توسط شرکت دولتی کنترل می شود، تمام ابزارهای مالی را داراست، تحقیقات در مورد ساختار سرمایه شرکت عمومی می تواند منعکس کننده مشکلات واقعی باشد
[ترجمه گوگل]در حساب که شرکت دولتی که توسط شرکت دولتی کنترل می شود، تمام ابزارهای مالی را دارد، تحقیق در مورد ساختار سرمایه شرکت دولتی می تواند به وضوح مسائل واقعی را منعکس کند

12. For providing the relatively accurate cost information, banking must accurately assign the expenses to the product, which can veritably reflect the earnings condition of the product.
[ترجمه ترگمان]برای فراهم کردن اطلاعات هزینه نسبتا دقیق، بانکداری باید به طور دقیق هزینه های مربوط به محصول را تعیین کند که می تواند منعکس کننده شرایط درآمد محصول باشد
[ترجمه گوگل]برای ارائه اطلاعات نسبتا دقیق هزینه، بانکداری باید با دقت هزینه ها را به محصول اختصاص دهد، که به طور قابل اعتماد می تواند وضعیت درآمد محصول را منعکس کند

13. Saturation requirements and well -informed message of commodity make farmers obtain active station veritably.
[ترجمه ترگمان]الزامات اشباع و پیام موثق کالا، کشاورزان را وادار به دریافت ایستگاه فعال می کنند
[ترجمه گوگل]الزامات اشباع و پیام به خوبی اطلاعات از کالا باعث می شود کشاورزان ایستگاه فعال به طور قابل اعتماد

14. None but we understand the traditional culture deeply, could we veritably innovate and develop the painting art of our country.
[ترجمه ترگمان]نه، اما فرهنگ سنتی را عمیقا درک می کنیم، آیا می توانیم نوآوری کنیم و هنر نقاشی کشورمان را توسعه دهیم
[ترجمه گوگل]هیچکدام، اما ما فرهنگ سنتی را عمیقا درک می کنیم، آیا ما می توانیم نقاشی هنری کشورمان را به طور قابل توجهی نوآوری و توسعه دهیم


کلمات دیگر: