1. a hitherto unprecedented event
رویدادی که تاکنون بی سابقه بوده است
2. a winter of unprecedented severity
زمستانی با شدت بی سابقه
3. this event is unprecedented in the annals of military history
این رویداد در تاریخ وقایع نظامی بی سابقه است.
4. The enemy mad bombardment caused unprecedented death and destruction in the country.
[ترجمه ترگمان]بمباران جنون آمیز دشمن باعث مرگ بی سابقه و نابودی کشور شد
[ترجمه گوگل]بمباران دشمن دشمن باعث مرگ و تخریب بی سابقه در کشور شد
5. Unprecedented change has been the keynote of the electronic revolution.
[ترجمه ترگمان]این تغییر بی سابقه، آغاز انقلاب الکترونیکی بوده است
[ترجمه گوگل]تغییرات بی سابقه ای مبنی بر انقلاب الکترونیکی بوده است
6. Such a move is rare, but not unprecedented.
[ترجمه ترگمان]چنین حرکتی نادر است، اما بی سابقه نیست
[ترجمه گوگل]چنین حرکتی نادر است، اما بی سابقه نیست
7. In an unprecedented action, the army, on its own initiative, arrested seventeen civilians.
[ترجمه ترگمان]در یک اقدام بی سابقه، ارتش براساس ابتکار خود، هفده نفر از شهروندان را دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]در اقدام بی سابقه ارتش، ابتکار خود، هفده غیرنظامی را دستگیر کرد
8. There were unprecedented scenes of violence in the city's main square.
[ترجمه ترگمان]صحنه های بی سابقه خشونت در میدان اصلی شهر وجود داشت
[ترجمه گوگل]صحنه های بی سابقه ای از خشونت در میدان اصلی شهر وجود دارد
9. In 1987 the Socialists took the unprecedented step of appointing a civilian to command the force.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۷ سوسیالیست ها گام بی سابقه انتصاب یک غیرنظامی برای فرماندهی این نیرو را بر عهده گرفتند
[ترجمه گوگل]در سال 1987، سوسیالیست ها گام بی سابقه ای را برای انتصاب یک غیرنظامی برای فرماندهی نیرو گرفته اند
10. The scheme has been hailed as an unprecedented success.
[ترجمه ترگمان]این طرح به عنوان یک موفقیت بی سابقه مورد ستایش قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این طرح به عنوان یک موفقیت بی سابقه ستایش شده است
11. The early 90's finds an unprecedented tide of rural workers flooding into big cities in China.
[ترجمه ترگمان]دهه ۹۰ میلادی موجی بی سابقه از کارگران روستایی را در شهرهای بزرگ چین پیدا کرد
[ترجمه گوگل]اوایل دهه 90، کارگران روستایی را که به شهر های بزرگ چین وارد می شوند، بی سابقه می دانند
12. This century has witnessed environmental destruction on an unprecedented scale.
[ترجمه ترگمان]این قرن شاهد تخریب محیط زیست در مقیاسی بی سابقه بوده است
[ترجمه گوگل]این قرن شاهد ویرانی زیست محیطی در مقیاس بی سابقه بوده است
13. Each home boasts an unprecedented level of quality throughout.
[ترجمه ترگمان]هر خانه دارای سطح بی سابقه ای از کیفیت است
[ترجمه گوگل]هر خانه دارای یک سطح بی سابقه ای از کیفیت در سراسر