کلمه جو
صفحه اصلی

undersized


معنی : کوچکتر از معمول، کوچکتر از اندازه معمولی
معانی دیگر : کوچکتر از اندازه ی معمول، (لباس و کفش و غیره) به اندازه ی کوچک (undersize هم می نویسند)

انگلیسی به فارسی

کوچکتر از معمول، کوچکتر از اندازه معمولی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: smaller than normal, required, or allowed.
متضاد: oversize
مشابه: scrub

• of a size which is smaller than the usual
undersized people or things are smaller than usual, or smaller than they should be.

مترادف و متضاد

کوچکتر از معمول (صفت)
undersized

کوچکتر از اندازه معمولی (صفت)
undersized

جملات نمونه

1. At school I was fairly skinny and undersized.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه من نسبتا لاغر و کوتوله بودم
[ترجمه گوگل]در مدرسه من نسبتا لاغر و ضعیف بودم

2. They squashed into an undersized reception room.
[ترجمه ترگمان]در اتاق پذیرایی کوچک و کوچک له شدند
[ترجمه گوگل]آنها به یک اتاق پذیرایی پایین دست کشیدند

3. He was undersized, as were all the local children I was to meet.
[ترجمه ترگمان]او کوتوله بود، درست مثل بچه های محلی که قرار بود آن ها را ببینم
[ترجمه گوگل]او پایین بود، همانطور که همه بچه های محلی بود که من دیدم

4. She was a skinny undersized kid.
[ترجمه ترگمان]او یک بچه کوچک اندامی بود
[ترجمه گوگل]او یک بچه کوچک لاغر بود

5. The cubs were sickly and undersized.
[ترجمه ترگمان]بچه ها کوچک تر و کوتوله بودند
[ترجمه گوگل]توله ها بیمار بودند و کمبود داشتند

6. She could hardly walk, she was undersized, and was very solemn.
[ترجمه ترگمان]به زحمت می توانست راه برود، کوتوله بود و خیلی جدی بود
[ترجمه گوگل]او به سختی می توانست راه برود، او کوچک بود و بسیار مهیج بود

7. David Ferric walked in wearing an undersized panama hat and a turtleneck shirt with a drooping collar.
[ترجمه ترگمان]دیوید Ferric کلاه کوچک پاناما و پیراهن یقه اسکی پوشیده با یقه drooping به تن داشت
[ترجمه گوگل]دیوید فریریک در پوشیدن یک کلاه پاناما و تی شرت یقه دار با یک یقه محکم راه می رفت

8. Ed was thin and undersized like Patsy, but he was fit and strong, because he boxed.
[ترجمه ترگمان]اد لاغر و کوتوله بود، مثل پتسی، اما قوی و قوی بود، چون سیلی می زد
[ترجمه گوگل]Ed بسیار نازک و کوچک بود مانند پاتسی، اما او مناسب و قوی بود، زیرا او بسته بندی شده بود

9. The adult form looks a bit like an undersized mosquito.
[ترجمه ترگمان]شکل بزرگ سال شبیه پشه معمولی است
[ترجمه گوگل]فرم بالغ به نظر می رسد کمی پشه کوچک است

10. The boy was probably twelve years old, but undersized.
[ترجمه ترگمان]پسر احتمالا دوازده سالش بود، اما کوتوله
[ترجمه گوگل]این پسر احتمالا دوازده ساله بود، اما کمبود یافت

11. The overall design of the tools were undersized for the parts.
[ترجمه ترگمان]طراحی کلی ابزار برای قطعات کوچک تر بود
[ترجمه گوگل]طراحی کلی ابزارها برای قطعات بسیار کم بود

12. Alien 2 : I hate these puny undersized planets.
[ترجمه ترگمان]بیگانه ۲: من از این planets کوچک undersized متنفرم
[ترجمه گوگل]بیگانه 2 من از این سیارات زیرزمینی ضعیف متنفرم

13. WONDERFUL – K, was designed to treat undersized sexual organs premature ejaculation, and impotence in men.
[ترجمه ترگمان]WONDERFUL - کی، برای درمان با اندام های جنسی معمولی (undersized)، و ناتوانی در مردان طراحی شده بود
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز - K، برای درمان زگیل های زودرس انسداد جنسی، و ناتوانی جنسی در مردان طراحی شده است

14. Alien 2 : I hate these puny undersized planets. The gravity is so different.
[ترجمه ترگمان]بیگانه ۲: من از این planets کوچک undersized متنفرم جاذبه بسیار متفاوت است
[ترجمه گوگل]بیگانه 2 من از این سیارات زیرزمینی ضعیف متنفرم گرانش خیلی متفاوت است


کلمات دیگر: