1. The farmer called the vet out to treat a sick cow.
[ترجمه بهنوش] کشاورز برای درمان گاوهای مریض، دامپزشک را خبر کرد.
[ترجمه ابوالفضل] کشاورز به دامپزشک زنگ زد تا برای درمان گاو برود
[ترجمه مهرانه 😘] کشاورز برای درمان گاو های مریض دامپزشک را خبر کرد
[ترجمه ترگمان]کشاورز با دامپزشک تماس گرفت تا گاو مریض را درمان کند
[ترجمه گوگل]کشاورز برای درمان گاوهای مریض، دامپزشک را اختراع کرد
2. I think we'll have to call the vet out.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم باید به دامپزشک زنگ بزنیم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم مجبور خواهیم شد که دامپزشک را با هم تماس بگیریم
3. She gave a little whimper as the vet inspected her paw.
[ترجمه ترگمان]وقتی سرباز پنجه اش را وارسی کرد ناله ای سر داد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک دامبلدور کمی به عنوان زن و شوهر مورد بررسی قرار گرفت
4. A vet dispatched the injured horse.
[ترجمه ترگمان]دامپزشک، اسب زخمی را فرستاد
[ترجمه گوگل]یک دامپزشک اسب زخمی را فرستاد
5. I held the cat still while the vet gave the injection.
[ترجمه ترگمان]گربه را بی حرکت نگه داشتم، در حالی که دامپزشک به تزریق ادامه داد
[ترجمه گوگل]گربه هنوز در حالی که دامپزشک تزریق کرده بود، برگزار شد
6. In the end we asked the vet to put the poor creature out of its misery .
[ترجمه ترگمان]سرانجام از دامپزشک سوال کردیم که آن موجود بیچاره را از بدبختی نجات دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت از دامپزشک خواستیم که موجودی فقیر را از بدبختی خود بیابد
7. A vet dispatched the injured cow.
[ترجمه ترگمان]دامپزشک، گاو مجروح را فرستاد
[ترجمه گوگل]یک دامپزشک گاو مصدوم را فرستاد
8. A vet was called to sedate the animal.
[ترجمه ترگمان] یه دامپزشک بود که بهش زنگ زدن تا حیوون رو آروم کنه
[ترجمه گوگل]یک دامپزشک برای تسکین حیوان مورد استفاده قرار گرفت
9. I asked the vet to have a quick look at the puppies as well.
[ترجمه ترگمان]من از دامپزشک خواستم یه نگاهی به طوله سگ ها هم بندازه
[ترجمه گوگل]من از دامپزشک خواستم تا نگاهی سریع به توله سگها نیز داشته باشم
10. As a vet, he could make an educated guess as to what was wrong with his stomach.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دامپزشک می تواند حدس بزند که چه مشکلی در معده اش دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دامپزشک، او می تواند حدس بزنید که چه چیزی با معده اش اشتباه بود
11. The vet is rather gloomy about my cat's chances of recovery.
[ترجمه ترگمان]دامپزشک از بخت مساعد گربه من خیلی ناراحت است
[ترجمه گوگل]دامپزشک نسبت به شانس گربه من برای بهبودی دچار است
12. She qualified as a vet last year.
[ترجمه ترگمان]اون سال پیش به عنوان یه دامپزشک واجد شرایط بود
[ترجمه گوگل]او در سال گذشته به عنوان یک دامپزشک شناخته شد
13. The vet says our dog has worms.
[ترجمه Some one] فقط ترجمه گوگل😂سگ چچوری میتونه کرم باشه؟😐😂
[ترجمه ترگمان]دامپزشک میگه سگ ما کرم داره
[ترجمه گوگل]دامپزشک می گوید سگ ما کرم است
14. I took my dog to the vet.
[ترجمه Motahare] من سگم را از دامپزشک گرفتم
[ترجمه ترگمان] سگم رو به دامپزشک بردم
[ترجمه گوگل]من سگم را به دامپزشک گرفتم
15. The vet had improvised a harness.
[ترجمه ترگمان]دامپزشک یک افسار برایش تهیه کرده بود
[ترجمه گوگل]این دامپزشک یک مهار را مهار کرد