1. merchants who are planning to vend abroad
بازرگانانی که در نظر دارند در برون مرز دست به فروش بزنند
2. He had his street vending licence taken away.
[ترجمه ترگمان]اون کارت اعتباری اون رو ازت گرفته بود
[ترجمه گوگل]او مجوز ورود به خیابان خود را گرفته بود
3. The vending machine in the office dispenses really tasteless coffee.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه پخش خوراکی در دفتر توزیع قهوه بسیار بی مزه را می دهد
[ترجمه گوگل]دستگاه توزیع کننده در دفتر، قهوه واقعا بی مزه را در اختیار شما قرار می دهد
4. I got some chocolate from a vending machine.
[ترجمه ترگمان] یه کم شکلات از یه دستگاه خودپرداز گرفتم
[ترجمه گوگل]من یک شکلات از یک دستگاه تلوان خوردم
5. At that time he lived by vending cigarettes in the street.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان با فروش سیگار در خیابان زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]در آن زمان او در خیابان به فروش سیگار زندگی می کرد
6. Asha's office is near the vending machines.
[ترجمه ترگمان]دفتر Asha نزدیک ماشین های خودکار فروش است
[ترجمه گوگل]دفتر آیشا در نزدیکی دستگاه های فروش است
7. But the catering is also heavily dependent on vending machines, which operate 24 hours a day, 7 days a week.
[ترجمه ترگمان]اما غذا به شدت وابسته به ماشین های خودکار فروش است که ۲۴ ساعت در روز، ۷ روز در هفته کار می کنند
[ترجمه گوگل]اما غذا نیز به شدت وابسته به دستگاه های فروش اتوماتیک است که 24 ساعت در روز، 7 روز در هفته کار می کنند
8. Although small shops and food stalls exist, vending machines filled with cookies, crackers and chips are rare.
[ترجمه ترگمان]اگرچه فروشگاه های کوچک و غرفه های مواد غذایی وجود دارند، دستگاه های پخش خوراکی مملو از کوکی، ترقه و تراشه بسیار نادر هستند
[ترجمه گوگل]اگرچه مغازه ها و فروشگاه های کوچک وجود دارد، دستگاه های فروش دستگاه های پر از کوکی ها، کراکر ها و تراشه ها نادر هستند
9. A different form of vending machine is that providing a service.
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه متفاوت از دستگاه خودکار فروش این است که یک سرویس را تامین می کند
[ترجمه گوگل]شکل دیگری از دستگاه تلوان است که ارائه یک سرویس است
10. Yes Cashpoints, tills and vending machines will all have to be changed or simply bought anew.
[ترجمه ترگمان]بله، همه چیز باید عوض شود و یا به سادگی از نو خریداری شود
[ترجمه گوگل]بله نقاط ضعف، تیلز و دستگاه های تلوزیونی باید تغییر داده شوند و یا به سادگی دوباره خریداری شوند
11. Foam attack: Thieves broke into vending machines at Teesdale's new sports centre at Barnard Castle to steal £100 cash.
[ترجمه ترگمان]حمله فوم: دزدان به ماشین های خودکار فروش در مرکز ورزش های جدید Teesdale در برنارد Castle دستبرد زدند تا ۱۰۰ پوند پول نقد بدزدند
[ترجمه گوگل]حمله فوم دزدان به ماشین های فروش اتوماتیک در مرکز ورزشی جدید Teesdale در قلعه بارنارد به سرقت 100 پوند نقدی دست زدند
12. Even the glasses on top of the cigarette vending machine quivered in time to the music.
[ترجمه ترگمان]حتی عینکش که روی دستگاه خودپرداز بود به موقع به موسیقی می لرزید
[ترجمه گوگل]حتی عینک های بالای دستگاه فروش سیگار در زمان به موسیقی تکرار شد
13. We would encourage all restaurants, cafeterias, delicatessens, food vending services and convenience stores to do the same.
[ترجمه ترگمان]ما همه رستوران ها، cafeterias، delicatessens، خدمات فروش غذا و تسهیلات رفاهی را تشویق می کنیم تا این کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]ما همه رستوران ها، کافه تریا، غذاهای آماده، خدمات تدارکات غذایی و فروشگاه های راحتی را برای انجام همین کار تشویق خواهیم کرد
14. I slotted in well, but all that vending blunted my edges and did my head in.
[ترجمه ترگمان]من در حالت خوب قرار گرفتم، اما تنها چیزی که خورد و خورد شد و سرم را داخل کرد
[ترجمه گوگل]من به خوبی دراز کشیدم، اما همه این تسبیحات لبه های من را لرزاند و سرم را روی زمین گذاشتند