کلمه جو
صفحه اصلی

unfathered


معنی : حرامزاده، تقلبی، بی پدر
معانی دیگر : (مهجور) بی پدر، یتیم، بی پدر و مادر، بی اصل و نسب

انگلیسی به فارسی

بی پدر، حرامزاده، تقلبی


نامشخص، بی پدر، حرامزاده، تقلبی


مترادف و متضاد

حرامزاده (صفت)
adulterate, spurious, bastard, illegitimate, unfathered, base-born

تقلبی (صفت)
feigned, unfathered, denaturant, suppositious, made-up

بی پدر (صفت)
unfathered


کلمات دیگر: