1. The two skyscrapers were connected by a vertiginous walkway.
[ترجمه ترگمان]دو آسمان خراش ها به یک پیاده رو متصل شده اند
[ترجمه گوگل]دو آسمان خراش توسط یک راهرو جادویی متصل شده بود
2. The vertiginous episodes tend to grow less frequent and less severe as hearing loss progresses.
[ترجمه ترگمان]اپیزودهای vertiginous تمایل به رشد کم تر و خشونت کمتری به عنوان پیشرفت شنوایی دارند
[ترجمه گوگل]قسمتهای سرگیجه معمولا کمتر و به شدت افزایش می یابند چون پیشرفت های شنوایی کاهش می یابد
3. Today, the spread of cultural influence has attained vertiginous speed.
[ترجمه ترگمان]امروزه گسترش نفوذ فرهنگی به سرعت vertiginous دست یافته است
[ترجمه گوگل]امروزه گسترش نفوذ فرهنگی به سرعت در حال افزایش است
4. You'll find 10 vertiginous slopes in 4 unique locations, each - with their features, bonuses and surprises.
[ترجمه ترگمان]شما ۱۰ شیب vertiginous در ۴ مکان منحصر به فرد، هر یک با ویژگی ها، مزایا و شگفتی های آن ها پیدا خواهید کرد
[ترجمه گوگل]شما 10 دامنه جادویی را در 4 مکان منحصر به فرد پیدا خواهید کرد، هر کدام - با ویژگی های خود، پاداش ها و شگفتی ها
5. The most obvious is the vertiginous pattern of WuXi's financial performance, albeit from a low base.
[ترجمه ترگمان]بارزترین آن ها الگوی vertiginous عملکرد مالی WuXi است، البته از پایه پایین
[ترجمه گوگل]واضح تر این است که الگوی عمیق عملکرد مالی WuXi، هرچند از پایه کم است
6. From the path there was a vertiginous drop to the valley below.
[ترجمه ترگمان]از جاده ای که در پایین دره قرار داشت به دره سرازیر شد
[ترجمه گوگل]از راه بود یک قطره سرگیجه به دره زیر وجود دارد
7. Opener Zebra slaloms to life on a loping, vertiginous riff that keeps sliding sideways when you think you know where it's going.
[ترجمه ترگمان]گورخر opener که با تنبلی به زندگی تبدیل می شود، riff که از پهلو به پهلو خم می شوند، وقتی فکر می کنید می دانید که کجا می رود
[ترجمه گوگل]گاومیش کوهنوردی گورخر ها به زندگی در یک ریف لنگه ای، سرگردان است که وقتی شما فکر می کنید می دانید کجا می روید، به سمت چپ حرکت می کند
8. A vertiginous climb up the face of the cliff.
[ترجمه ترگمان]لرزه ای بر چهره صخره بالا می رود
[ترجمه گوگل]صاف کردن صخره ای از چهره صخره
9. Among those vertiginous research efforts was Project Excelsior, which sought to answer questions such as: Could someone escape from a high-flying aircraft or space capsule using a parachute?
[ترجمه ترگمان]در بین آن تلاش های تحقیقاتی vertiginous، پروژه اکسل سیور بود که به دنبال پاسخ دادن به پرسش هایی مانند: آیا کسی می تواند از یک هواپیما با پرواز بالا یا کپسول فضایی با استفاده از چترنجات فرار کند؟
[ترجمه گوگل]در میان این تلاش های تحقیقاتی عمدی پروژه Excelsior بود که به دنبال پاسخ به سوالاتی مانند چگونگی فرار از هواپیمای پرنده یا کپسول فضایی با استفاده از چتر نجات بود؟
10. From the top of the mountain there was a vertiginous drop to the valley below.
[ترجمه ترگمان]از بالای کوه یک قطره اشک در پایین دره به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]از بالای کوه، یک قطره عمودی به دره زیر وجود دارد
11. Parkgoers draw perverse amusement from watching its victims stagger about in a state of vertiginous disorientation, after just one ride.
[ترجمه ترگمان]و از تماشای قربانیان خود، که پس از یک گردش، دچار سردرگمی می شوند، تفریح می کرد
[ترجمه گوگل]پارکورگزاران از تماشای قربانیان خود در یک حالت ناخوشایند آشکار، پس از تنها یک سواری، سرگرم می شوند
12. For days Kartoffel stood below it as storms flashed across the vertiginous face of ice and rubble.
[ترجمه ترگمان]چند روز بود که Kartoffel در زیر آن ایستاده بود و در آن حال طوفانی از یخ و سنگ به وجود آمده بود
[ترجمه گوگل]برای روزها Kartoffel در زیر آن ایستاده بود، به طوری که طوفان در سراسر چهره یخ زده یخ و آهک فرو ریخت
13. There was nothing left in the world but this vertiginous wave.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در دنیا باقی نمانده بود، بلکه این موج vertiginous
[ترجمه گوگل]چیزی در جهان وجود نداشت، اما این موج سرشار از انرژی بود
14. His head spun as he rose to his feet, his mind clouding, tipping the stairs into a vertiginous spiral.
[ترجمه ترگمان]سرش گیج می رفت و از بالای پله ها بالا می رفت و از پله های مارپیچی بالا می رفت
[ترجمه گوگل]سرش را به سمت پایین پرت کرد و ذهنش را خفه کرد و پله ها را به یک مارپیچ آشکار تقسیم کرد