کلمه جو
صفحه اصلی

terminative


معنی : قطعی، مختوم کننده، انتهایی، بپایان رساننده، خاتمه دهنده
معانی دیگر : انتهایی، بپایان رساننده، قطعی، خاتمه دهنده، مختوم کننده

انگلیسی به فارسی

انتهایی، بپایان رساننده، قطعی، خاتمه دهنده، مختوم کننده


سرانجام، انتهایی، بپایان رساننده، قطعی، خاتمه دهنده، مختوم کننده


انگلیسی به انگلیسی

• of or related to the end
last letters or syllable in a word (grammar)

مترادف و متضاد

قطعی (صفت)
absolute, decisive, definite, definitive, certain, final, unconditional, critical, decretive, decretory, positive, categorical, sure, last, categoric, conclusive, deterministic, trenchant, decided, magistral, terminative, peremptory, uncompromising, irrevocable

مختوم کننده (صفت)
sealing, finishing, terminative

انتهایی (صفت)
terminal, terminative, terminable

به پایان رساننده (صفت)
terminative

خاتمه دهنده (صفت)
terminative

جملات نمونه

1. Absolutely can terminative station produce the lot on my body? How can ability fear?
[ترجمه ترگمان]قطعا این ایستگاه به طور قطع می تواند تعداد زیادی از بدن من را تولید کند؟ چطور می توان این کار را کرد؟
[ترجمه گوگل]کاملا می تواند ایستگاه terminiating تولید مقدار زیادی در بدن من؟ چگونه توانایی ترس می تواند؟

2. The spring of Baidu from this and terminative .
[ترجمه ترگمان]بهار of از اینجا و terminative
[ترجمه گوگل]بهار Baidu از این و پایانی

3. This one times is already terminative, the theme of the below one phase of Internet will be " true productivity ".
[ترجمه ترگمان]این یک بار قبلا terminative شده است، موضوع زیر یک مرحله از اینترنت \"بهره وری واقعی\" خواهد بود
[ترجمه گوگل]این یک بار در حال حاضر فریبنده است، موضوع فاز زیر اینترنت به 'بهره وری واقعی' خواهد بود

4. Proposition afraid unworkable try submit al terminative.
[ترجمه ترگمان]قضیه پیشنهادی بیم آن دارد که unworkable سعی کند al را ارسال کند
[ترجمه گوگل]پیشنهاد ترس غیر قابل اجتناب امتحان کنید

5. Of wall street career terminative come from 9
[ترجمه ترگمان]از ۹ سالگی زندگی حرفه ای خیابانی از ۹ نفر
[ترجمه گوگل]از فضای باز خیابان های خیابانی از 9 سالگی است

6. Normally terminative value compares initiative value tower above below the circumstance a lot of.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، مقدار terminative، برج ارزش ابتکاری را بالاتر از شرایط کلی مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]به طور معمول ارزش پایایی ارزش برج ابتکار را در مقایسه با شرایط بسیار بالا مقایسه می کند

7. If contest price ranks this one means completely terminative, so if why medium and small businesses popularizes him in Internet times?
[ترجمه ترگمان]اگر قیمت رقابت به این معنی باشد که این یکی به طور کامل از بین برود، پس اگر چرا تجارت های کوچک و کوچک او را در اینترنت استخدام می کنند؟
[ترجمه گوگل]اگر قیمت مسابقات به این صورت باشد، این به معنای به طور کامل نابود کننده است، بنابراین اگر چرا کسب و کارهای متوسط ​​و کوچک او را در زمان های اینترنت محبوب می کنند؟

8. Regard me as the terminative question that asking.
[ترجمه ترگمان]به من به عنوان یه سوال کننده خاتمه بده
[ترجمه گوگل]من را به عنوان سوال فوری که می پرسم را در نظر بگیرید

9. The viewpoint thinks it may be terminative position of search engine old, but also somebody thinks its actual strength is not enough.
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه فکر می کند که این ممکن است موقعیت موتور جستجو را داشته باشد، اما یک نفر فکر می کند قدرت واقعی اش کافی نیست
[ترجمه گوگل]دیدگاه فکر می کند که ممکن است موقعیت فشرده موتور جستجوی قدیمی باشد، اما کسی فکر می کند که قدرت واقعی آن کافی نیست

10. HK formal and terminative " Huang Guangyu times ", open " Chen Xiao times ".
[ترجمه ترگمان]\"times times\" رسمی و رسمی \"Huang Guangyu\"، باز کردن \"چن Xiao\"
[ترجمه گوگل]'زمان هوانگ گوان یو' رسمی و پایانی HK، باز 'زمان چن Xiao'

11. As to when terminative, want to see the net effect of all sorts of element action.
[ترجمه ترگمان]مانند زمانی که terminative، می خواهید اثر خالص همه نوع اقدام آلمان را ببینید
[ترجمه گوگل]همانطور که در هنگام خاتمه دادن، می خواهید اثر خالصی از انواع اقدامات عنصری را ببینید

12. But industry thinks of Microsoft " abandon " what do not buy on behalf of this is thoroughly terminative .
[ترجمه ترگمان]اما صنعت فکر می کند که مایکروسافت \"دست رها کردن\" آنچه که از طرف این به طور کامل خریداری نمی شود را رها می کند
[ترجمه گوگل]اما صنعت فکر می کند مایکروسافت 'رها' چیزی است که به نمایندگی از این خرید نیست، کاملا پایانی است

13. Anyhow, the choice of interior decoration color, lamplight is by the person aesthetic cause, terminative also at the person aesthetic.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، انتخاب رنگ تزئینات داخلی، نور چراغ توسط فرد زیبایی شناختی، terminative نیز در زیبایی فرد است
[ترجمه گوگل]به هر حال، انتخاب رنگ دکوراسیون داخلی، لامپشت به علت زیبایی شناسی شخص است، و همچنین در زیبایی شناسی شخص

14. Network real name makes the auxiliary technology instrument that just advocates civilization to get online actually, the occurrence that proves it without any evidence is met terminative free speech.
[ترجمه ترگمان]نام واقعی شبکه ابزار فن آوری کمکی را می سازد که فقط از تمدن حمایت می کند تا در حقیقت به صورت آنلاین درآمد داشته باشد
[ترجمه گوگل]نام واقعی شبکه، ابزار ابزاری کمکی را ایجاد می کند که فقط تمدن را برای حمایت از اینترنت در حقیقت حمایت می کند؛ وقوع آن بدون هیچ مدرکی است که بیان شده است


کلمات دیگر: