صفت ( adjective )حالات: veinier, veiniest• : تعریف: having or showing veins; full of veins.- a veiny marble [ترجمه ترگمان] یک تیله سنگی [ترجمه گوگل] سنگ مرمر رگه ای - veiny hands [ترجمه ترگمان] دست هایش را به هم مالید [ترجمه گوگل] دست های رنج آور