1. the undoubted master of political deception
استا مسلم فریبکاری سیاسی
2. The film was an undoubted success.
[ترجمه ترگمان]این فیلم یک موفقیت غیرقابل undoubted بود
[ترجمه گوگل]این فیلم بدون موفقیت بود
3. She is the undoubted star of British ballet.
[ترجمه ترگمان]او ستاره undoubted باله انگلیسی است
[ترجمه گوگل]او ستاره بدون شک ستاره بریتانیا است
4. The event was an undoubted success.
[ترجمه ترگمان]این رویداد یک موفقیت غیرقابل انکاری بود
[ترجمه گوگل]این رویداد بدون شک موفقیت بود
5. She has an undoubted talent as an organizer.
[ترجمه ترگمان]اون استعداد غیرقابل undoubted رو به عنوان an داره
[ترجمه گوگل]او دارای استعداد بی حد و حصر به عنوان یک سازمان است
6. So it was that her charisma and undoubted beauty helped to make her the first lady air correspondent in the world.
[ترجمه ترگمان]این بود که گیرایی او و زیبایی undoubted به او کمک کردند تا او را به عنوان خبرنگار هوا در دنیا معرفی کند
[ترجمه گوگل]بنابراین این بود که زیبایی و زیبایی بدون شک زیبایی او را به عنوان اولین خبرنگار بانوی هوا در جهان تبدیل کرد
7. Stirling has already established an undoubted reputation for innovative teaching and offers its students an excellent learning environment.
[ترجمه ترگمان]استرلینگ تاکنون شهرتی undoubted برای تدریس مبتکرانه برقرار کرده و به دانش آموزان خود یک محیط آموزشی عالی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]استرلینگ قبلا یک شهرت بدون تردید برای آموزش نوآورانه ایجاد کرده و دانش آموزان خود را یک محیط آموزشی عالی فراهم می کند
8. In those circumstances I hold that the undoubted disturbance to the residents is not actionable.
[ترجمه ترگمان]در آن شرایط من ثابت می کنم که اختلال undoubted برای ساکنان قابل اجرا نیست
[ترجمه گوگل]در این شرایط من بر این باور هستم که اختلال بی نظیر ساکنان عملی نیست
9. Their musicians, in common with everyone else, face undoubted difficulties but also some exciting possibilities.
[ترجمه ترگمان]نوازندگان آن ها، با هر کس دیگری، با مشکلات undoubted روبهرو هستند، اما برخی امکانات هیجان انگیز نیز دارند
[ترجمه گوگل]موسیقیدانان آنها، با دیگران هم مشترک هستند، با مشکلاتی مواجه هستند، اما همچنین برخی از امکانات هیجان انگیز
10. For your part, you will bring your undoubted talent as well as your customers to the business.
[ترجمه ترگمان]به نوبه خود، استعداد undoubted و همچنین مشتریان خود را به کسب وکار خواهید آورد
[ترجمه گوگل]از نظر شما، استعدادهای بدون شک و همچنین مشتریان خود را به کسب و کار تحویل خواهید داد
11. Nurturing her daughter's undoubted talent has cost Mrs Charley dearly.
[ترجمه ترگمان]بدون شک این استعداد غیرقابل شک خانم چارلی برای خانم چارلی گران تمام شده است
[ترجمه گوگل]پرورش استعداد بدون شک دخترش خانم چارلی عزیزم
12. Although a player of undoubted talent, he was not reliable.
[ترجمه ترگمان]با اینکه استعداد و استعداد غیرقابل انکاری داشت، اما قابل اعتماد نبود
[ترجمه گوگل]اگر چه یک بازیکن از استعداد بدون شک است، او قابل اعتماد نیست
13. You have an undoubted talent as a communicator and it will not go away.
[ترجمه ترگمان]شما استعداد غیرقابل undoubted به عنوان یک شخص در ارتباط دارید و این موضوع از بین نخواهد رفت
[ترجمه گوگل]شما یک استعداد بدون شک دارید به عنوان یک ارتباط دهنده و از بین نمی رود
14. He was a man of undoubted genius, but bad-tempered, egocentric, and impossible to live with.
[ترجمه ترگمان]او مردی بود با شک و تردید، بلکه خود خودپسندی بود که با آن زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او مردی با شکوه نبوغ بود، اما با بدبختی، خودخواهانه و غیرممکن بود که با آن زندگی کند