1. boss of the new york underworld
رئیس تبهکاران نیویورک
2. She was a shady figure in the Dublin underworld.
[ترجمه ترگمان]او در دنیای زیرزمینی دوبلن یک شخصیت بود
[ترجمه گوگل]او یک شخصیت سایه دار در دنیای دوبلین بود
3. Wotan brought wisdom and Gnosis from the underworld and is, like Pluto, the lord of the dead.
[ترجمه ترگمان]Wotan دانایی و gnosis را از دنیای زیرزمینی اورده و مثل پلوتون، فرمانروای مردگان است
[ترجمه گوگل]واتان خرد و گنوز را از جهان زیرزمینی به ارمغان آورد و مانند پلوتو، ارباب مردگان است
4. Although he is now officially bankrupt, the underworld mastermind still has a multi-million-pound property empire.
[ترجمه ترگمان]با اینکه او اکنون رسما ورشکسته شده است، اما برنامه ریز اصلی دنیای زیرزمینی هنوز یک امپراتوری چند میلیون پوندی دارد
[ترجمه گوگل]با وجودی که او اکنون ورشکسته است، متکلمان زیرزمینی هنوز یک امپراتوری ملک چند میلیون دلاری دارند
5. There were other possibles - mostly underworld figures - but I discounted them as red herrings.
[ترجمه ترگمان]چیزهای دیگری هم وجود داشت - اغلب چهره های زیرزمینی - اما من آن ها را به عنوان یک شاه ماهی قرمز شناختم
[ترجمه گوگل]امکانات دیگر وجود داشت - بیشتر عناصر زیرزمینی - اما من آنها را به عنوان مراتع قرمز تخفیف دادم
6. He's accused of having connections with Japan's criminal underworld.
[ترجمه ترگمان]او متهم به داشتن ارتباط با دنیای زیرزمینی جنایی ژاپن است
[ترجمه گوگل]او متهم به ارتباط با عالم جنایت جنایی ژاپن است
7. Beneath its coils flows the water of the underworld.
[ترجمه ترگمان]در زیر حلقه های آن، آب دنیای زیرزمینی جریان دارد
[ترجمه گوگل]زیر آن کویل جریان آب های زیرزمینی جریان دارد
8. The court represented a contact point with the underworld and the players sometimes represented gods.
[ترجمه ترگمان]دادگاه نقطه تماس را با عالم اموات نشان داد و بازیکنان گاهی مظهر خدایان بودند
[ترجمه گوگل]دادگاه یک نقطه تماس با جهان زیرزمینی بود و بازیکنان گاهی اوقات خدایان را نمایندگی می کردند
9. What happened next shows his underworld influence.
[ترجمه ترگمان]چیزی که بعد از آن اتفاق افتاد، تاثیر دنیای زیرزمینی او را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پس چه اتفاقی می افتد نفوذ عالم امواتش را نشان می دهد
10. In the underworld she was stripped, humiliated, whipped and hung on a peg.
[ترجمه ترگمان]در دنیای زیرزمینی، او لخت شده بود، تحقیر شده بود، تازیانه می زد و به میخ آویخته بود
[ترجمه گوگل]در عالم اموات، او محروم، تحقیر، شلاق و آویزان بود
11. He was on his way to the underworld with Pirithous.
[ترجمه ترگمان]او در راه دنیای زیرزمینی با Pirithous بود
[ترجمه گوگل]او در مسیر پاریشیوس قرار گرفت
12. All of us have our underworld and nether world creatures with whom we carry on some inner conversation.
[ترجمه ترگمان]همه ما دنیای زیرزمینی و nether را که با آن ها در یک مکالمه درونی حمل می کنیم، داریم
[ترجمه گوگل]همه ما جهان زیرزمینی و موجودات جهان را نداریم که با آنها مکالمه داخلی داشته باشیم
13. Some claim that she still has connections to the criminal underworld.
[ترجمه ترگمان]برخی ادعا می کنند که او هنوز ارتباطاتی با دنیای زیرزمینی جنایی دارد
[ترجمه گوگل]بعضی از ادعا می کنند که او همچنان با جهان زیرزمینی رابطه دارد
14. The central character of the novel is a sort of underworld figure.
[ترجمه ترگمان]شخصیت مرکزی این رمان، نوعی از شخصیت زیرزمینی است
[ترجمه گوگل]شخصیت مرکزی این رمان نوعی عالم پنهانی است
15. It is a mob compacted of violent elements of the underworld.
[ترجمه ترگمان]این جمعیتی است که از عناصر خشن دنیای زیرزمینی فشرده شده اند
[ترجمه گوگل]این توده ای است که از عناصر خشن عالم امروزی فشرده شده است