کلمه جو
صفحه اصلی

underworld


معنی : عالم اموات، زیرین جهان، دنیای تبه کاران و اراذل
معانی دیگر : دنیای تبهکاران، محیط جنایتکاران حرفه ای، (قدیمی) کره ی زمین، جهان خاکی، رجوع شود به: hades

انگلیسی به فارسی

عالم اموات، دنیای تبه کاران و اراذل، زیرین جهان


جهان زیرزمینی، عالم اموات، زیرین جهان، دنیای تبه کاران و اراذل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the criminal class of society.

(2) تعریف: an imaginary region beneath the earth's surface, inhabited by the dead, spirits, or the like.
متضاد: heaven

(3) تعریف: the opposite side of the world.

• criminal domain, organized crime; hell, netherworld; world existing beneath (for example beneath the surface of the sea)
the underworld is organized crime and the people involved in it.

مترادف و متضاد

عالم اموات (اسم)
hell, nether world, underworld

زیرین جهان (اسم)
underworld

دنیای تبهکاران و اراذل (اسم)
underworld

criminal activity, element


Synonyms: abyss, Cosa Nostra, criminals, felonry, gangland, gangsters, Mafia, mob, organized crime, racket, riffraff, syndicate


جملات نمونه

1. boss of the new york underworld
رئیس تبهکاران نیویورک

2. She was a shady figure in the Dublin underworld.
[ترجمه ترگمان]او در دنیای زیرزمینی دوبلن یک شخصیت بود
[ترجمه گوگل]او یک شخصیت سایه دار در دنیای دوبلین بود

3. Wotan brought wisdom and Gnosis from the underworld and is, like Pluto, the lord of the dead.
[ترجمه ترگمان]Wotan دانایی و gnosis را از دنیای زیرزمینی اورده و مثل پلوتون، فرمانروای مردگان است
[ترجمه گوگل]واتان خرد و گنوز را از جهان زیرزمینی به ارمغان آورد و مانند پلوتو، ارباب مردگان است

4. Although he is now officially bankrupt, the underworld mastermind still has a multi-million-pound property empire.
[ترجمه ترگمان]با اینکه او اکنون رسما ورشکسته شده است، اما برنامه ریز اصلی دنیای زیرزمینی هنوز یک امپراتوری چند میلیون پوندی دارد
[ترجمه گوگل]با وجودی که او اکنون ورشکسته است، متکلمان زیرزمینی هنوز یک امپراتوری ملک چند میلیون دلاری دارند

5. There were other possibles - mostly underworld figures - but I discounted them as red herrings.
[ترجمه ترگمان]چیزهای دیگری هم وجود داشت - اغلب چهره های زیرزمینی - اما من آن ها را به عنوان یک شاه ماهی قرمز شناختم
[ترجمه گوگل]امکانات دیگر وجود داشت - بیشتر عناصر زیرزمینی - اما من آنها را به عنوان مراتع قرمز تخفیف دادم

6. He's accused of having connections with Japan's criminal underworld.
[ترجمه ترگمان]او متهم به داشتن ارتباط با دنیای زیرزمینی جنایی ژاپن است
[ترجمه گوگل]او متهم به ارتباط با عالم جنایت جنایی ژاپن است

7. Beneath its coils flows the water of the underworld.
[ترجمه ترگمان]در زیر حلقه های آن، آب دنیای زیرزمینی جریان دارد
[ترجمه گوگل]زیر آن کویل جریان آب های زیرزمینی جریان دارد

8. The court represented a contact point with the underworld and the players sometimes represented gods.
[ترجمه ترگمان]دادگاه نقطه تماس را با عالم اموات نشان داد و بازیکنان گاهی مظهر خدایان بودند
[ترجمه گوگل]دادگاه یک نقطه تماس با جهان زیرزمینی بود و بازیکنان گاهی اوقات خدایان را نمایندگی می کردند

9. What happened next shows his underworld influence.
[ترجمه ترگمان]چیزی که بعد از آن اتفاق افتاد، تاثیر دنیای زیرزمینی او را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پس چه اتفاقی می افتد نفوذ عالم امواتش را نشان می دهد

10. In the underworld she was stripped, humiliated, whipped and hung on a peg.
[ترجمه ترگمان]در دنیای زیرزمینی، او لخت شده بود، تحقیر شده بود، تازیانه می زد و به میخ آویخته بود
[ترجمه گوگل]در عالم اموات، او محروم، تحقیر، شلاق و آویزان بود

11. He was on his way to the underworld with Pirithous.
[ترجمه ترگمان]او در راه دنیای زیرزمینی با Pirithous بود
[ترجمه گوگل]او در مسیر پاریشیوس قرار گرفت

12. All of us have our underworld and nether world creatures with whom we carry on some inner conversation.
[ترجمه ترگمان]همه ما دنیای زیرزمینی و nether را که با آن ها در یک مکالمه درونی حمل می کنیم، داریم
[ترجمه گوگل]همه ما جهان زیرزمینی و موجودات جهان را نداریم که با آنها مکالمه داخلی داشته باشیم

13. Some claim that she still has connections to the criminal underworld.
[ترجمه ترگمان]برخی ادعا می کنند که او هنوز ارتباطاتی با دنیای زیرزمینی جنایی دارد
[ترجمه گوگل]بعضی از ادعا می کنند که او همچنان با جهان زیرزمینی رابطه دارد

14. The central character of the novel is a sort of underworld figure.
[ترجمه ترگمان]شخصیت مرکزی این رمان، نوعی از شخصیت زیرزمینی است
[ترجمه گوگل]شخصیت مرکزی این رمان نوعی عالم پنهانی است

15. It is a mob compacted of violent elements of the underworld.
[ترجمه ترگمان]این جمعیتی است که از عناصر خشن دنیای زیرزمینی فشرده شده اند
[ترجمه گوگل]این توده ای است که از عناصر خشن عالم امروزی فشرده شده است

boss of the New York underworld

رئیس تبهکاران نیویورک


پیشنهاد کاربران

عالم اموات

دنیای مبهم

دنیای تبهکاران


کلمات دیگر: