1. The underside of the rock was covered with seaweed.
[ترجمه ترگمان]زیر صخره پوشیده از خزه بود
[ترجمه گوگل]زیرین سنگ با جلبک دریایی پوشانده شده است
2. They painted the underside of their planes with a black varnish.
[ترجمه ترگمان]آن ها قسمت زیرین هواپیماهای خود را با لعاب سیاه رنگ کردند
[ترجمه گوگل]آنها قسمت پایین هواپیما خود را با یک لاک الکل سیاه رنگ کردند
3. Work on the underside of stain, from outer edges, holding white absorbent cotton or kitchen paper on the top side.
[ترجمه ترگمان]روی قسمت زیرین لکه، از لبه بیرونی کار کنید، پنبه جاذب سفید یا کاغذ آشپزخانه را در بالای آن نگه دارید
[ترجمه گوگل]در قسمت پایین لکه ها، از لبه های بیرونی، با پنبه ی جذاب کننده ی سفید یا کاغذ آشپزخانه در بالای صفحه کار کنید
4. As the cheese begins to melt, start checking underside of tortilla for browning.
[ترجمه ترگمان]وقتی پنیر شروع به ذوب شدن می کند، قسمت زیرین of را برای قهوه ای کردن شروع می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که پنیر شروع به ذوب شدن می کند، شروع به چک کردن قسمت زیرین قوری برای قهوه ای می کند
5. It swipes the underside of the net.
[ترجمه ترگمان]سطح زیر تور رو سوراخ می کنه
[ترجمه گوگل]این زیرساخت شبکه را از بین می برد
6. Beneath them the underside of the command module comprised a specially designed shield that protected them from the heat of re-entry.
[ترجمه ترگمان]زیر آن ها قسمت زیرین ماژول فرمان شامل یک سپر طراحی شده ویژه بود که آن ها را از گرمای ورود مجدد محافظت می کرد
[ترجمه گوگل]در زیر آنها قسمت زیرین ماژول فرمان شامل یک سپر مخصوص طراحی شده بود که آنها را از گرمای ورود مجدد محافظت می کرد
7. A strip stuck to the underside of the rule worked beautifully: no more slipping, frustration, or wasted tiles!
[ترجمه ترگمان]نوار چسبیده به زیر قانون به زیبایی کار می کرد: هیچ لغزش، ناامیدی، یا کاشی های شکسته نشده!
[ترجمه گوگل]یک نوار که به سمت پایین این قانون خاتمه داد، به زیبایی کار نمی کرد، بیشتر از لغزش، سرخوردگی و یا کاشی های گریخته!
8. The concave sole on the underside of the hoof is sensitive and not as hard as the outer wall.
[ترجمه ترگمان]The concave در قسمت زیرین سم حساس است و به اندازه دیواره خارجی محکم نیست
[ترجمه گوگل]تنها مقعر در زیر سینه حساس است و نه به اندازه دیوار بیرونی
9. The unit's underside is also well constructed, standing fast on a desk thanks to six strong non-slip feet.
[ترجمه ترگمان]سطح زیر نیز به خوبی ساخته شده است، که به خاطر شش فوت غیر - محکم روی میز نشسته است
[ترجمه گوگل]کف زیرزمینی نیز به خوبی ساخته شده است، به سرعت با یک شلوار ثابت با سرعت شلوار و بدون شستشوی پایه ایستاده است
10. A breeze, the silver underside of leaves like a shoal of fish that changes direction.
[ترجمه ترگمان]نسیمی که قسمت نقره ای برگ ها را همچون دسته ای از ماهی ها که مسیر را عوض می کند
[ترجمه گوگل]یک نسیم، زیرین نقره ای برگها مانند ماهیچه ای است که مسیر را تغییر می دهد
11. Occasionally both underside of lid and inside of case were lined with plain cambric.
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات زیر سرپوش و در صندوق، با یک پارچه کتان، حاشیه دوزی شده بود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات هر دو قسمت پایین درب و در داخل مورد با کامبرین دندانه ای قرار داشتند
12. The underside of the handle is slotted to receive a knife blade which was riveted at the dolphin's tail.
[ترجمه ترگمان]قسمت زیرین دسته، slotted است که یک تیغه چاقو دریافت می کند که در دم دلفین میخکوب شده بود
[ترجمه گوگل]قسمت پایین دستگیره برای گرفتن یک تیغه چاقو که در دم دلفین پرچین شده است، شکسته شده است
13. The leaves are green on top and silvery on the underside.
[ترجمه ترگمان]برگ ها روی سطح زیرین سبز و نقره ای رنگ هستند
[ترجمه گوگل]برگ در بالای صفحه سبز است و در زیر آن نقره ای است
14. The car had turned over in the ditch, and its underside was covered in oil and mud.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل روی نهر خم شده بود و زیر زمین پوشیده از نفت و گل بود
[ترجمه گوگل]ماشین در گره تبدیل شده بود، و زیر آن در روغن و گلدان پوشیده شده بود
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!