کلمه جو
صفحه اصلی

venturous


معنی : جسور، گستاخ، متهور، بی باک، خطر ناک، پر مخاطره
معانی دیگر : رجوع شود به: venturesome، گستا

انگلیسی به فارسی

مته ور، گستاخ، جسور، بیباک، پر مخاطره


روحانی، بی باک، متهور، گستاخ، جسور، پر مخاطره، خطر ناک


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: venturously (adv.), venturousness (n.)
• : تعریف: venturesome.

• willing to take risks, adventurous; risky, dangerous

مترادف و متضاد

جسور (صفت)
wanton, presumptuous, rude, bold, defiant, forward, fresh, insolent, daring, bumptious, cocky, presuming, presumptive, assured, hardy, immodest, malapert, pert, bold-faced, flip, high-spirited, lippy, peart, venturous, pushing

گستاخ (صفت)
indecent, wanton, presumptuous, rude, perky, bold, forward, insolent, impudent, unshaped, unshapen, arrogant, presumptive, brash, unabashed, immodest, barefaced, flippant, malapert, cheeky, pert, impertinent, bold-faced, jaunty, flip, tumorous, lippy, peart, venturous

متهور (صفت)
audacious, brave, bold, daring, hardy, intrepid, brash, go-ahead, venturesome, venturous, temerarious

بی باک (صفت)
audacious, brave, bold, intrepid, fearless, dashing, stalwart, brazen, heroic, undaunted, daredevilish, devil-may-care, doughty, venturous, temerarious

خطر ناک (صفت)
serious, parlous, disastrous, calamitous, grave, perilous, dangerous, hazardous, herculean, malignant, jeopardous, venturesome, venturous

پر مخاطره (صفت)
precarious, venturesome, risky, venturous

جملات نمونه

1. At that time Venturous was undergoing engine repairs and some of the crew were on rest days when the call came.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان venturous مشغول تعمیر موتور بود و چند تن از خدمه در حال استراحت بودند که تماس گرفت
[ترجمه گوگل]در آن زمان Venturous تحت تعمیرات موتور قرار گرفت و بعضی از خدمه در هنگام استقرار در تماس بود

2. The name Venturous was a break from the long line of traditional names for Cutters as it had never previously been used.
[ترجمه ترگمان]نام venturous از خط بلند نام های سنتی for بود که قبلا استفاده نشده بود
[ترجمه گوگل]نام Venturous یک شکست از خط طولانی نام های سنتی برای برش بود که هرگز قبلا استفاده نشده بود

3. It was, and Venturous was laid up at Buckie for nearly ten months while new Cummins engines were fitted.
[ترجمه ترگمان]در حدود ده ماه بود که engines جدید به کار افتاده بودند
[ترجمه گوگل]این بود، و Venturous در Buckie برای حدود ده ماه گذاشته شد در حالی که موتورهای Cummins جدید نصب شد

4. I stayed with Venturous throughout the seventies with the occasional trip on Valiant and a very short period on Vigilant.
[ترجمه ترگمان]من در اواخر دهه هفتاد و چند بار با venturous در Valiant و یک دوره کوتاه در Vigilant اقامت داشتم
[ترجمه گوگل]من در طول هفتاد و هشت سالگی با Venturous با سفر گاه به گاه در Valiant و مدت بسیار کوتاهی در Vigilant باقی مانده بودم

5. To my pleasant surprise Venturous was chosen to represent our Department.
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب من، venturous انتخاب شد که نماینده ما را به نمایش بگذارد
[ترجمه گوگل]برای غافلگیری دلپذیر من، Venturous برای نمایندگی از وزارتخانه ما انتخاب شد

6. Previously Venturous had been a noteworthy arrival to be written up in the local press.
[ترجمه ترگمان]قبلا venturous یک ورود قابل توجه بود که باید در مطبوعات محلی نوشته شود
[ترجمه گوگل]قبلا Venturous یک ورود قابل توجه بود که در مطبوعات محلی نوشته شده بود

7. Venturous innovation, stylish design and best quality is our constant target.
[ترجمه ترگمان]نوآوری معکوس، طراحی شیک و بهترین کیفیت هدف ثابت ما است
[ترجمه گوگل]نوآوری، طراحی شیک و بهترین کیفیت، هدف ثابت ماست

8. This paper discusses the role of venturous spirit in technique innovation, points out the reason for our students' lack of venturous spirit and proposes methods for training venturous spirit.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد نقش روح venturous در نوآوری تکنیک بحث می کند، به دلیل کمبود روحیه students اشاره می کند و روش هایی را برای آموزش روح venturous پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله نقش روح جسمانی در نوآوری تکنیکی مورد بحث قرار می گیرد، دلیل عدم فقدان روحیه دانشجویان ما را در بر می گیرد و روش هایی را برای آموزش روح روحانیت ارائه می دهد

9. TITANIA I have a venturous fairy that shall seek The squirrel's hoard, and fetch thee new nuts.
[ترجمه ترگمان]من یک فرشته venturous دارم که در جستجوی گنج سنجاب است و تو را دیوانه می کند
[ترجمه گوگل]TITANIA من یک پری بی رحم دارم که باید کلاه سنج را به دنبال داشته باشد و آجیل های جدید شما را بیاورم

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. But I had no need to be venturous ; for I had no want of food, and of that which was very good too; especially these three sorts, viz.
[ترجمه ترگمان]اما من احتیاجی به غذا خوردن نداشتم چون به غذا احتیاج نداشتم و از آن جمله که خیلی هم خوب بود، یعنی به خصوص این سه نوع، یعنی
[ترجمه گوگل]اما من نیازی به سرمایه گذاری نداشتم؛ زیرا من هیچ غذایی از غذا نداشتم و از آن چیزی که خیلی خوب بود؛ به خصوص این سه نوع، یعنی

12. Suddenly the yacht changed course for Margate and at this point Venturous lost radio contact with the shore unit.
[ترجمه ترگمان]ناگهان قایق برای Margate تغییر کرد و در این نقطه venturous ارتباط رادیویی با واحد ساحل را از دست داد
[ترجمه گوگل]ناگهان قایق بادبانی تغییر مسیر برای Margate و در این نقطه Venturous تماس رادیویی با واحد ساحلی را از دست دادند

13. Now we were hard put to find a grubby corner of the upper dock in which to berth Venturous.
[ترجمه ترگمان]حالا برای پیدا کردن یک گوشه کثیف از قسمت بالای لنگرگاه به سختی می توانستیم یک گوشه کثیف و کثیف را پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما سخت برای پیدا کردن یک گوشه خراب از حوض بالایی که در آن به ساحل Venturous

14. A man and a woman watched as we came alongside with myself leaning over the side of the open bridge of Venturous.
[ترجمه ترگمان]یک مرد و یک زن، همان طور که من در کنار خود به کنار پل باز of تکیه داده بودیم، زن و مردی به آن ها نگاه کردند
[ترجمه گوگل]یک مرد و یک زن تماشا می کردند، همانطور که ما همراه با خودمان به سمت پل باز از Venturous رفتیم

15. South Korea is in deep fear that, with the sudden US forces withdrawal from its border with the North Korea, North Korea might take venturous action, causing disaster to South Korea.
[ترجمه ترگمان]کره جنوبی به شدت نگران است که با خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی از مرز خود با کره شمالی، کره شمالی ممکن است این اقدام را انجام دهد و موجب یک فاجعه برای کره جنوبی شود
[ترجمه گوگل]کره جنوبی در ترس عمیق قرار دارد که با کشته شدن نیروهای ناگهانی ایالات متحده از مرز خود با کره شمالی، کره شمالی ممکن است اقدامات وخیم را انجام دهد و باعث ایجاد فاجعه برای کره جنوبی شود


کلمات دیگر: