معنی : ترشی، تیزی، ابلیمو، ابغوره، اب سیب ترش، اب ترش میوه نرسیده
معانی دیگر : آب میوه ی ترش، آب غوره، آب لیمو
verjuice
معنی : ترشی، تیزی، ابلیمو، ابغوره، اب سیب ترش، اب ترش میوه نرسیده
معانی دیگر : آب میوه ی ترش، آب غوره، آب لیمو
انگلیسی به فارسی
ابغوره، ابلیمو، آب سیب ترش، ترشی، تیزی، آب ترش میوه نرسیده
روحانی، ابغوره، ابلیمو، اب سیب ترش، ترشی، تیزی، اب ترش میوه نرسیده
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the sour juice of unripe fruit such as crab apples or grapes.
• (2) تعریف: sourness of temper, expression, or the like.
• sour juice from unripe fruit (grapes or apples); sour juice of crab apples; acid liquor made from verjuice (used in the past for cooking instead of vinegar); sourness of temper, sourness of disposition, tartness
مترادف و متضاد
ترشی (اسم)
acerbity, pickle, acidity, acidification, souse, verjuice, asperity
تیزی (اسم)
edge, verjuice, acuteness, sharpness, poignancy, trenchancy
ابلیمو (اسم)
verjuice, lemon juice
ابغوره (اسم)
verjuice
اب سیب ترش (اسم)
verjuice
اب ترش میوه نرسیده (اسم)
verjuice
کلمات دیگر: