1. to violate a shrine
نسبت به مکان مقدسی بی حرمتی کردن
2. to violate a woman
به زنی تجاوز کردن
3. to violate someone's privacy
خلوت کسی را به هم زدن
4. to violate the law
قانون را زیر پا گذاشتن
5. they were disposed to violate the laws and start an insurrection
آنان مستعد قانون شکنی و شورش بودند.
6. Nuclear weapons seem to violate the just war principle of proportionality.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که سلاح های هسته ای تنها اصل جنگ تناسب را نقض می کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که سلاح های هسته ای اصل اصل همبستگی فقط جنگ را نقض می کنند
7. These findings appear to violate the laws of physics.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها به نظر می رسد که قوانین فیزیک را نقض می کنند
[ترجمه گوگل]این یافته ها به نظر می رسد که قوانین فیزیک را نقض می کند
8. The president's actions violate the constitution.
[ترجمه ترگمان]اقدامات رئیس جمهور قانون اساسی را نقض می کند
[ترجمه گوگل]اقدامات رییس جمهور، قانون اساسی را نقض می کند
9. Questions of this kind violate my privacy and I am not willing to answer them.
[ترجمه ترگمان]پرسش هایی از این قبیل حریم خصوصی مرا نقض می کنند و من تمایلی به پاسخ دادن به آن ها ندارم
[ترجمه گوگل]سوالاتی از این نوع حریم خصوصی من را نقض می کنند و من مایل نیستم به آنها پاسخ دهم
10. Either action would violate the international agreement called the Missile Technology Control Regime.
[ترجمه ترگمان]هر دو اقدام، موافقتنامه بین المللی به نام رژیم کنترل تکنولوژی موشک را نقض می کنند
[ترجمه گوگل]در هر اقدام، توافقنامه بین المللی تحت عنوان 'کنترل رژیم تکنولوژی موشکی' را نقض خواهد کرد
11. S., however, and it is those businesses that violate the act.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بله، و آن شرکت هایی هستند که عمل را نقض می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، و آن کسانی هستند که این قانون را نقض می کنند
12. He has no mandate to violate and transgress the natural world.
[ترجمه ترگمان]او هیچ اختیاری برای نقض و تجاوز به جهان طبیعی ندارد
[ترجمه گوگل]او هیچ مجوزی برای نقض و تجاوز به جهان طبیعی ندارد
13. I will not violate the sanctity of that union!
[ترجمه ترگمان]من به حرمت این اتحادیه تجاوز نمی کنم
[ترجمه گوگل]من تقدس این اتحادیه را نقض نمی کنم!
14. This would violate their constitutional right of free association.
[ترجمه ترگمان]این نقض قانون اساسی آن ها از ارتباط آزاد است
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که قانون اساسی خود را به انجمن آزاد آزاد کنند
15. Should she violate Catholic law by marrying a cousin?
[ترجمه ترگمان]آیا با ازدواج با پسر عموی خود قوانین کاتولیک را زیر پا می گذارد؟
[ترجمه گوگل]آیا او با ازدواج با پسر عموی وی باید قوانین کاتولیک را نقض کند؟
16. Should counselors violate privileged communication by reporting suspected cases of abuse or neglect?
[ترجمه ترگمان]آیا مشاوران می توانند با گزارش موارد مشکوک به سو استفاده یا بی توجهی، ارتباط ممتاز را نقض کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا مشاوران با گزارش موارد مشکوک سوء استفاده یا غفلت باید مشاوران را نقض کنند؟
17. Groups of winsome lads violate the faith of the believers with acts which are sufficient to shake the very roots of piety.
[ترجمه ترگمان]گروهی از پسران winsome، ایمان مومنان را با اقداماتی نقض می کنند که برای به دست آوردن ریشه های تقوا کافی است
[ترجمه گوگل]گروههای مشتاق، ایمان مؤمنان را با اعمالی که کافی است تا ریشه های تقوا را تکان دهند، نقض می کنند