کلمه جو
صفحه اصلی

unchristian


معنی : غیر مسیحی
معانی دیگر : غیر ترسا، مخالف اصول مسیحیت، (عامیانه) شنیع، وحشتناک، بسیار بد

انگلیسی به فارسی

غیر مسیحی


غیر کلامی، غیر مسیحی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: unchristianly (adv.)
(1) تعریف: not Christian.
متضاد: christian, Christian

(2) تعریف: not like or worthy of a Christian; not in keeping with Christian beliefs and principles.
متضاد: christian, Christian

• not christian, not of the christian religion; uncivilized

مترادف و متضاد

غیر مسیحی (صفت)
pagan, unchristian

جملات نمونه

1. We quarrelled with unchristian ferocity.
[ترجمه ترگمان]ما با درندگی unchristian جر و بحث کردیم
[ترجمه گوگل]ما با خشم غیر کلامی روبرو شدیم

2. During these times it was the unchristian practice of most priests to preserve the status quo by backing the king and nobles.
[ترجمه ترگمان]در این زمان، این عمل، عمل غیر مسیحی بسیاری از کشیشان برای حفظ وضع موجود با حمایت شاه و اشراف بود
[ترجمه گوگل]در طول این زمان، اکثریت کشیش ها، کوشش غیر کلامی برای حفظ وضعیت موجود با حمایت پادشاه و اشراف داشتند

3. With an unchristian price, it is worth a good house or a nice car.
[ترجمه ترگمان]با یک قیمت غیر مسیحی، به یک خانه خوب یا یک ماشین خوب می ارزد
[ترجمه گوگل]با یک قیمت غیر کلامی، ارزش یک خانه خوب یا یک ماشین خوب است

4. Seeking vengeance is most unchristian in the extreme.
[ترجمه ترگمان]تعقیب و گریز به دنبال انتقام بیش از حد غیر مسیحی است
[ترجمه گوگل]به دنبال انتقام بیشتر غیر کلامی در افراط است

5. It was unchristian of him to refuse to help.
[ترجمه ترگمان]چیزی نبود که او بتواند از این کمک خودداری کند
[ترجمه گوگل]این غیرمسلمان بود که از کمک به دیگران امتناع کند

6. Such unchristian abuse is commonly experienced by those who are perceived as enemies of Christianity.
[ترجمه ترگمان]چنین سو مصرف غیر مسیحی عموما توسط کسانی که به عنوان دشمنان مسیحیت تلقی می شوند، تجربه می شود
[ترجمه گوگل]چنین سوء استفاده غیرقانونی معمولا توسط کسانی که به عنوان دشمنان مسیحیت درک می شوند، تجربه می کنند

7. It is unchristian to believe that an end can justify the means. Even the Kingdom of God is not a good enough end to justify any means that causes harm to people.
[ترجمه ترگمان]غیر مسیحی است که باور کنیم که یک پایان می تواند ابزار را توجیه کند حتی پادشاهی خداوند برای توجیه هرگونه وسیله ای که موجب آسیب رساندن به مردم شود، به اندازه کافی خوب نیست
[ترجمه گوگل]این باور غلطی است که باور نکردنی می تواند این ابزار را توجیه کند حتی پادشاهی خدا به اندازه کافی خوب نیست که بتواند هر وسیله ای را که باعث آسیب به مردم می شود توجیه کند

8. This is wrong, unchristian and disgraceful to the twentieth century civilization.
[ترجمه ترگمان]این اشتباه است، غیر مسیحی و disgraceful برای تمدن قرن بیستم
[ترجمه گوگل]این اشتباه است، غیر کلامی و عصبانی به تمدن قرن بیست و یکم

9. Alongside the political arguments about inequality, Wall Street corruption and the failures of George W Bush, Moore argues that capitalism is also fundamentally unchristian.
[ترجمه ترگمان]در کنار بحث های سیاسی در مورد نابرابری، فساد استریت و شکست های جورج دبلیو بوش، مور ادعا می کند که سرمایه داری هم اساسا مسیحی نیست
[ترجمه گوگل]مور، همراه با استدلال های سیاسی درباره نابرابری، فساد وال استریت و شکست های جورج دبلیو بوش، استدلال می کند که سرمایه داری نیز اساسا غیر کلامی است

10. In one way the idea of democracy is very unchristian .
[ترجمه ترگمان]از یک نظر، ایده دموکراسی بسیار مسیحی است
[ترجمه گوگل]در یک راه ایده دموکراسی بسیار غیر کلامی است

11. The celebration of this day as Jesus' birth was probably influenced by unchristian festivals held at that time.
[ترجمه ترگمان]جشن این روز به عنوان تولد عیسی احتمالا تحت تاثیر جشن های مسیحی در آن زمان بود
[ترجمه گوگل]جشن این روز به عنوان تولد عیسی احتمالا تحت تاثیر جشنواره های غیر کلامی بود که در آن زمان برگزار شد

12. As for the good Mrs. Pendennis, she was almost distracted when she heard of the squabble, and of Pen's unchristian behavior.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد خانم Pendennis، وقتی صدای جر و squabble را شنید حواس خود را پرت کرد و از رفتار غیر مسیحی حرف زد
[ترجمه گوگل]در مورد خانم Pendennis خوب، وقتی که او از شورش و رفتار غیر کلامی قلم شنید، تقریبا پریشان شد

13. In medieval Europe, however, the celebrations accompanying the new year were considered pagan and unchristian like, and in 567 the Council of Tours abolished January 1 as the beginning of the year.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در اروپای قرون وسطی، جشن های مربوط به سال نو به عنوان کافر و غیر مسیحی در نظر گرفته شدند و ۵۶۷ شورای تور از ۱ ژانویه تا آغاز سال ممنوع شد
[ترجمه گوگل]با این حال، در اروپای قرون وسطی، جشن هایی که در سال جدید برگزار می شود، به عنوان pagan and unchristian مانند در نظر گرفته شده است، و در 567 شورای تورهای لغو 1 ژانویه به عنوان آغاز سال


کلمات دیگر: