1. an ungenerous act
عمل حاکی از خست
2. his ungenerous remarks about his late friend
اظهارات ناجوانمردانه ی او درباره ی دوست مرحومش.
3. This was a typically ungenerous response.
[ترجمه ترگمان]این یک پاسخ معمولی بود
[ترجمه گوگل]این یک پاسخ معمولی بی نظیر بود
4. I also had a suspicious, ungenerous feeling about the reluctance of the white teachers to make use of more realistic books.
[ترجمه ترگمان]همچنین احساس بدگمان و ungenerous نسبت به بی میلی معلمان سفید داشتم تا از کتاب های واقعی تر استفاده کنم
[ترجمه گوگل]من همچنین یک احساس مشکوک و بی نظیر در مورد عدم تمایل معلمان سفید به استفاده از کتاب های واقع گرایانه داشتم
5. Rising levels of income meant that some ungenerous authorities were taking fees from almost all parents of secondary school children.
[ترجمه ترگمان]افزایش سطح درآمد به این معنا بود که برخی از مقامات دور از جوانمردی از تقریبا همه والدین بچه های دبیرستان پول می گرفتند
[ترجمه گوگل]افزایش سطح درآمد بدان معنی است که برخی از مقامات بی نظیر از تقریبا تمام والدین دانش آموزان دبیرستان می گیرند
6. It's a cold and ungenerous gaze on reality, with an enormous analytical backbone.
[ترجمه ترگمان]این یک نگاه سرد و دور از جوانمردی به واقعیت است و ستون فقرات عظیم تحلیلی دارد
[ترجمه گوگل]این یک نگاه سرد و نجیبانه به واقعیت است، با ستون فقرات تحلیلی عظیم
7. They were not ungenerous or mean: they were simply not bred to any restraint.
[ترجمه ترگمان]نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه گوگل]آنها بی نظیر نبودند یا به این معنی نیست که آنها به سادگی به هیچ گونه محدودیتی نمی پردازند
8. A base, ungenerous wretch who under the mask of friendship has undone me.
[ترجمه ترگمان]یک پست و پست، که زیر نقاب دوستی مرا از دست داده است
[ترجمه گوگل]یک پایه، ناهنجار بی نظیر که تحت ماسک دوستی من را ترک کرده است
9. It was ungenerous of him not to recognize all her hard work.
[ترجمه ترگمان]از او دور بود که تمام کاره ای سخت خود را به رسمیت بشناسد
[ترجمه گوگل]او نجیب بود تا همه کارهای سخت او را به رسمیت بشناسد
10. Be counted with the ungenerous.
[ترجمه ترگمان]با این دور و باطل حساب کن
[ترجمه گوگل]با نجیب بودن شمارش کنید
11. The company had a good pension scheme for the salaried employees and an ungenerous scheme for the hourly paid.
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک طرح بازنشستگی خوب برای کارمندان حقوق بگیر و یک طرح ungenerous برای دست مزد ساعتی داشت
[ترجمه گوگل]این شرکت دارای طرح بازنشستگی خوب برای کارکنان دستمزد و یک طرح غیرمعمول برای پرداخت ساعتی است
12. But it is notable that his review of Orwell is not hostile or ungenerous.
[ترجمه ترگمان]اما جالب است که مرور وی از اورول خصمانه یا دور از جوانمردی نیست
[ترجمه گوگل]اما قابل توجه است که بررسی او از Orwell خصومت آمیز و یا نجس نیست
13. There is a high level of consensus among historians of the eighteenth-century Poor Law that relief in general was neither ungenerous nor ineffective.
[ترجمه ترگمان]در میان مورخان قرن هجدهم، اتفاق نظر زیادی وجود دارد که به طور کلی، آسایش به طور کلی نه از جوانمردی است و نه بی فایده
[ترجمه گوگل]در میان مورخان قانون ضعیف قرن هجدهم، یک توافق بالا وجود دارد که تسکین به طور کلی نه بی ثمر و نه بی اثر است
14. The scholar will continue to reside within a sealed compartment of ungenerous endeavor.
[ترجمه ترگمان]این دانشمند به اقامت در یک محفظه مهر و موم شده در یک محفظه مهر و موم شده ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]دانشمند همچنان در یک محفظه مهر و موم شده از تلاش های بی وقفه ساکن خواهد ماند