کلمه جو
صفحه اصلی

unmentionable


معنی : نگفتنی، غیر قابل تذکر، غیر قابل گوشزد
معانی دیگر : ذکر نکردی، برزبان نیاوردنی

انگلیسی به فارسی

نگفتنی، غیر قابل تذکر، غیر قابل گوشزد


غیر قابل تغییر است، نگفتنی، غیر قابل تذکر، غیر قابل گوشزد


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: not fit or proper to be spoken of or about.
مشابه: taboo
اسم ( noun )
مشتقات: unmentionably (adv.)
• : تعریف: something not to be, or not fit or proper to be, spoken of or about.

• something that cannot be said, something that cannot be mentioned
something that is unmentionable is too embarrassing or unpleasant to talk about.

مترادف و متضاد

نگفتنی (صفت)
incommunicable, unmentionable, ineffable, irrefrangible, unutterable

غیر قابل تذکر (صفت)
unmentionable

غیر قابل گوشزد (صفت)
unmentionable

جملات نمونه

1. an unmentionable secret
راز مگو

2. Has he got some unmentionable disease?
[ترجمه ترگمان]بیماری غیرقابل unmentionable داره؟
[ترجمه گوگل]آیا او برخی از بیماری های نامطلوب را دریافت کرده است؟

3. It is an unmentionable subject, a terrible way of letting the side down.
[ترجمه ترگمان]این موضوع غیرقابل unmentionable است، راه بسیار وحشتناکی است که این طرف و آن طرف راه برود
[ترجمه گوگل]این یک موضوع غیر ضروری است، یک راه وحشتناک برای از بین بردن آن

4. This behaviour was unmentionable a few years before, although it probably did take place.
[ترجمه ترگمان]این رفتار چند سال قبل غیرقابل بیان بود، هر چند احتمالا اتفاق می افتاد
[ترجمه گوگل]چند سال پیش این رفتار چندان قابل توجه نبود، گرچه احتمالا این اتفاق افتاد

5. She hoped she hadn't caught an unmentionable disease from her visit to the news-theatre.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار بود که او یک بیماری غیرقابل unmentionable را از سفرش به تئاتر دریافت نکرده باشد
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود که او از دیدن وی در تئاتر خبر نداشته باشد

6. Divorce, desertion, and illegitimacy were considered almost unmentionable scandals.
[ترجمه ترگمان]طلاق، ترک، و عدم مشروعیت، در زمره رسوایی ها در نظر گرفته می شدند
[ترجمه گوگل]طلاق، ازدحام و غیرقانونی بودن رسوایی تقریبا غیرقابل انکار بود

7. Why do people have so much trouble mentioning unmentionable state?
[ترجمه ترگمان]چرا مردم این همه زحمت را برای بیان این ایالت بر زبان می آورند؟
[ترجمه گوگل]چرا مردم با توجه به وضعیت غیرقابل انکار مشکل دارند؟

8. Why is his name unmentionable in his daughter's household?
[ترجمه ترگمان]چرا نامش در خانه دخترش غیرقابل ذکر است؟
[ترجمه گوگل]چرا نام او در خانۀ دخترش بی اهمیت است؟

9. Theseus, too, says that Hippolytus's crime is unmentionable, but then he announces it anyway.
[ترجمه ترگمان]تیسوس هم می گوید که قتل عمد unmentionable نیست، اما به هر حال آن را اعلام می کند
[ترجمه گوگل]تسسئیس همچنین می گوید جنایت Hippolytus نامعلوم است، اما بعد او آن را اعلام می کند

10. What's the matter with him - or is it some unmentionable disease that he doesn't like people to know about?
[ترجمه ترگمان]چه اتفاقی دارد می افتد - یا این یک بیماری غیرقابل unmentionable است که دوست ندارد مردم از آن خبر داشته باشند؟
[ترجمه گوگل]با او چه ارتباطی دارد؟ آیا بیماری خاصی است که او نمی خواهد مردم را در مورد آن آگاه کند؟

11. Let us begin with a few simple, crucial, and apparently unmentionable facts about a typical high-school classroom.
[ترجمه ترگمان]بیایید با چند واقعیت ساده، حیاتی و ظاهرا unmentionable در مورد یک کلاس درس دبیرستانی شروع کنیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ما با چند واقعیت ساده، مهم و ظاهرا غیر قابل ذکر در مورد یک کلاس معمولی در دبیرستان شروع کنیم

12. Is the tote bag an exterior uterus, the outward sign of the unmentionable burden?
[ترجمه ترگمان]آیا ساک tote یک رحم خارجی است، نشانه بیرونی بار unmentionable؟
[ترجمه گوگل]آیا کیسه تبت یک رحم بیرونی است، علامت بیرونی از بار غیرمعمول؟

13. Miguelito yelled up that the man should do something unmentionable to himself.
[ترجمه ترگمان]Miguelito فریاد کشید که این مرد باید برای خودش غیرقابل گوشزد باشد
[ترجمه گوگل]میگوئلوتو فریاد زد: مرد باید چیزی را به خودش بیفزاید

14. Perhaps he mentioned my car die because my work was unmentionable.
[ترجمه ترگمان]شاید به خاطر اینکه کار من غیرقابل گوشزد بود به ماشین من اشاره کرد
[ترجمه گوگل]شاید او ماشین من را بکشد زیرا کار من غیر قابل توجه بود

پیشنهاد کاربران

غیرقابل وصف


کلمات دیگر: