1. he was unduly worried
او بی اندازه دلواپس بود.
2. She doesn't seem unduly concerned about her exams.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که او بی جهت نگران امتحانات خود باشد
[ترجمه گوگل]او در مورد امتحاناتش نگران نباشید
3. I hope I don't sound unduly cynical.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که بی هوده به نظر نرسد
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که صدای خیلی بدی نباشد
4. Sales did not seem unduly affected.
[ترجمه ترگمان]فروش به نظر بی جهت تحت تاثیر قرار نگرفت
[ترجمه گوگل]فروش به نظر نمی رسید به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار
5. She was not unduly concerned by the prospect of managing on her own.
[ترجمه ترگمان]او بی جهت به فکر مدیریت روی خودش نبود
[ترجمه گوگل]او از نظر مدیریت خود به تنهایی نگران نگرش او نبود
6. "But you're not unduly worried about doing this report?" — "No. ".
[ترجمه ترگمان]\" اما شما بی جهت نگران انجام این گزارش نیستید؟ نه
[ترجمه گوگل]اما شما در مورد انجام این گزارش نگران نباشید؟ - نه '
7. There's no need to get unduly anxious on my account.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که بی جهت به خاطر من نگران شود
[ترجمه گوگل]نیازی نیست که به طور صحیح در حساب کاربری خود مضطرب شوید
8. Don't let it worry you unduly.
[ترجمه ترگمان]نذار این نگرانت کنه، بی جهت
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که آن را نگران نباشید
9. The government is not unduly alarmed by these figures.
[ترجمه ترگمان]دولت به طور بی جهت از این ارقام وحشت ندارد
[ترجمه گوگل]دولت با این ارقام بی رحم نیست
10. He accused the government of being unduly cautious.
[ترجمه ترگمان]او دولت را به احتیاط متهم کرد
[ترجمه گوگل]او دولت را متهم کرد که بیش از حد محتاط است
11. The thought did not disturb her unduly.
[ترجمه ترگمان]این فکر بی جهت او را آزار نمی داد
[ترجمه گوگل]این تفکر او را بی نقص نادیده گرفت
12. The surgery must not be unduly prolonged.
[ترجمه ترگمان]جراحی بی جهت نباید طولانی باشه
[ترجمه گوگل]جراحی نباید بیش از حد طولانی باشد
13. There's no need to be unduly pessimistic about the situation.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که بی جهت نسبت به وضعیت بدبین باشید
[ترجمه گوگل]هیچ نیازی به بدبختی در مورد وضعیت وجود ندارد
14. The levels of pollution in this area are unduly high.
[ترجمه ترگمان]میزان آلودگی در این منطقه بی جهت بالاست
[ترجمه گوگل]سطوح آلودگی در این منطقه بسیار زیاد است
15. He seemed unduly reticent on the subject of his past.
[ترجمه ترگمان]او به ناحق درباره گذشته اش حرف می زد
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد به طور ناخواسته در مورد گذشته اش متضاد