کلمه جو
صفحه اصلی

terete


معنی : حلقوی، مدور، گرد، استوانهای شکل در برش عرضی
معانی دیگر : (زیست شناسی - در برش عرضی یا مقطع برداری) گرد، استوانه ای

انگلیسی به فارسی

گرد، مدور، حلقوی، استوانه ای شکل در برش عرضی


تروت، گرد، مدور، حلقوی، استوانهای شکل در برش عرضی


مترادف و متضاد

حلقوی (صفت)
vortical, vortiginous, annular, convoluted, sigmoid, annulate, convolute, guttural, terete, laryngeal

مدور (صفت)
round, circular, spherical, roundish, orbicular, terete

گرد (صفت)
round, orbicular, terete, globular

استوانه ای شکل در برش عرضی (صفت)
terete


کلمات دیگر: