کلمه جو
صفحه اصلی

undercoat


معنی : زیر لایه، پشم زیرین
معانی دیگر : (در اصل - کتی که زیر کت دیگر می پوشند) کت زیرین، (جانور - لایه ی موهای نرم و کوتاه که زیر موهای دیگر می روید) زیر موی، زیر کرک، (لایه ای از قیر و غیره که برای جلوگیری از زنگ زدن به سطح زیرین اتومبیل می پاشند) زیر مال، (رنگ و جلا و غیره) رنگ زیرین، رنگ اول، آستر (برای 3 و undercoating 4 هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

پشم زیرین، زیر لایه


زیرکاه، زیر لایه، پشم زیرین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the short hairs growing close to an animal's skin, covered by longer hair or fur.

(2) تعریف: a coat of paint, sealer, or the like applied to a surface to prime, seal, or protect it before a finishing coat is added.

(3) تعریف: a coat or jacket worn beneath another.

• inner jacket; layer of short fur under a longer layer (zoology); layer of paint underneath the outermost layer; undercoating
apply an undercoat (of paint, varnish, etc.)

مترادف و متضاد

زیر لایه (اسم)
substratum, substrate, undercoat

پشم زیرین (اسم)
undercoat, undergrowth

جملات نمونه

1. Tint the undercoat with whatever you are using for the final colour and you will get a good, even finish.
[ترجمه ترگمان]undercoat را با هر چیزی که برای رنگ نهایی استفاده می کنید تمیز کنید و یک کار خوب و حتی کامل انجام خواهید داد
[ترجمه گوگل]رنگ پودر را با رنگی که برای رنگ نهایی استفاده می کنید رنگ می کنید و حتی خوب می شوید

2. After priming, the correct colour undercoat is applied, followed by two coats of gloss.
[ترجمه ترگمان]بعد از آماده سازی، رنگ صحیح undercoat اعمال می شود و پس از آن دو کت برق تولید می شود
[ترجمه گوگل]پس از پر شدن، رنگ پائین رنگ درست شده و سپس دو کت براق می شود

3. Apply the undercoat first.
[ترجمه ترگمان]ابتدا undercoat را اعمال کنید
[ترجمه گوگل]ابتدا پوشش پودر را اعمال کنید

4. Then prime and undercoat the bare wood and put on one top coat to finish the job.
[ترجمه ترگمان]سپس نخست وزیر و undercoat چوب لخت را به روی یک نیم تنه بلند برای پایان دادن کار گذاشتند
[ترجمه گوگل]سپس ابتدا چوب را روی زمین بگذارید و روی یک کت برای تکمیل کار بگذارید

5. Amount of undercoat is influenced by climatic conditions.
[ترجمه ترگمان]میزان of تحت تاثیر شرایط آب و هوایی قرار دارد
[ترجمه گوگل]مقدار زیره از شرایط آب و هوایی تحت تاثیر قرار می گیرد

6. But it's rather interesting - it's brown undercoat.
[ترجمه ترگمان]اما نسبتا جالب است
[ترجمه گوگل]اما این جالب است - پودر قهوه ای است

7. In some places the reddish undercoat of the frame shows through the gold moulding, echoing the reds in the picture.
[ترجمه ترگمان]در بعضی جاها the مایل به قرمز قاب از طریق قالب گیری طلا شکل می گیرد و رنگ قرمز را در تصویر منعکس می کند
[ترجمه گوگل]در بعضی از نقاط، زیردریایی قرمز از قاب نشان می دهد از طریق قالب گیری طلا، تجدید قرمز در تصویر

8. The undercoat is grey or black.
[ترجمه ترگمان]The خاکستری یا سیاه است
[ترجمه گوگل]زیرزمینی خاکستری یا سیاه است

9. Rather than buy primer and undercoat specially, you can manage with a coat or two of gloss paint alone.
[ترجمه ترگمان]به جای خرید پرایمر و undercoat به طور خاص می توانید با یک کت یا دوتا از رنگ های gloss خود را به تنهایی مدیریت کنید
[ترجمه گوگل]به جای خرید بتونه و بتونه به خصوص، شما می توانید با یک کت یا دو رنگ براق به تنهایی مدیریت کنید

10. An undercoat for fluororesin coating based on epoxy resin and polyamide hardener.
[ترجمه ترگمان]undercoat برای پوشش fluororesin بر پایه رزین اپوکسی و پلی آمید hardener polyamide
[ترجمه گوگل]یک پوشش زیرزمینی برای پوشش فلوروئید روی رزین اپوکسی و سخت کننده پلی آمید

11. A flat coat, denoting lack of undercoat is a serious fault.
[ترجمه ترگمان]نشان دادن یک پوشش صاف، نشان دادن عدم وجود undercoat یک مشکل جدی است
[ترجمه گوگل]یک کت تخت، نشان دهنده عدم کف زدن یک خطای جدی است

12. He has a soft, dense undercoat with a profuse harsh - textured outer coat.
[ترجمه ترگمان]او یک undercoat نرم و dense با یک پوشش خارجی با بافت بسیار خشن دارد
[ترجمه گوگل]او یک زیرزمینی نرم و متراکم با کت و شلوار خشن دارد - بافت بیرونی دارد

13. They also adopt fibreglass reinforced plastics undercoat and corrosion resistant glass - flake coating lately.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین fibreglass پلاستیکی تقویت شده پلاستیک و پوشش های شیشه ای مقاوم در برابر خوردگی را اخیرا اتخاذ کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین اخیرا از پوشش پلاستیکی فایبرگلاس پلاستیکی و شیشه مقاوم در برابر خوردگی استفاده می کنند

14. An undercoat is applied to prepare a surface for painting.
[ترجمه ترگمان]یک undercoat برای تهیه یک سطح برای نقاشی اعمال می شود
[ترجمه گوگل]یک پوشش زیرزمینی برای تهیه یک سطح برای نقاشی استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

زیر پوش

undercoat ( خوردگی )
واژه مصوب: زیرپوشه
تعریف: 1. پوشه‏ای که در بین سطح آسترخورده و لایۀ نهایی قرار دارد|||2. هرنوع آستری ( primer ) که دارای رنگ است

A coat of paint below the surface coat of paint

a layer of paint that you put onto a surface before you put the final layer on


کلمات دیگر: