1. an underhand throw
پرتاب از زیر
2. They did it all in such an underhand way.
[ترجمه ترگمان]همه این کارها را به نحوی مخفیانه انجام دادند
[ترجمه گوگل]آنها همه چیز را به گونه ای زیرزمینی انجام دادند
3. Mr Livingstone accused the government of being underhand.
[ترجمه ترگمان]آقای لیوینگستون، دولت را متهم کرد که کلکی در کار است
[ترجمه گوگل]آقای لایبرینگتون دولت را متعهد به فرار از دست داد
4. An honest man doesn't do anything underhand.
[ترجمه ترگمان]یک مرد شریف هیچ کلکی در کار نیست
[ترجمه گوگل]یک مرد صادقانه هیچ کاری را انجام نمی دهد
5. What really angered her was the dirty underhand way they had tricked her.
[ترجمه ترگمان]چیزی که واقعا او را عصبانی کرده بود رفتار کثیفی بود که به او زده بودند
[ترجمه گوگل]چیزی که واقعا او را خشمگین می کرد، زیر دست کثیف بود که او را فریب داده بود
6. It is a sneaky and underhand way of doing business.
[ترجمه ترگمان]این یک روش موذیانه و پنهانی برای انجام کسب وکار است
[ترجمه گوگل]این روش اب زیر کاه و ناقص انجام کسب و کار است
7. Underhand work of that sort is against the grain with me.
[ترجمه ترگمان]کاری که من می کنم این است که با من مقابله کند
[ترجمه گوگل]کارهای زیرزمینی این نوع در برابر دانه با من است
8. He's been involved in some underhand dealings.
[ترجمه ترگمان]اون درگیر یه سری معاملات مخفی بوده
[ترجمه گوگل]او در برخی از معاملات زیرزمینی شرکت کرده است
9. I promise you there's nothing underhand about this agreement.
[ترجمه ترگمان]بهت قول میدم که هیچ کلکی در این توافق وجود نداره
[ترجمه گوگل]من به شما قول میدهم که در مورد این توافقنامه دست کم نگیرید
10. Webster retrieved the ball and flipped it underhand to Rhodes, who had anchored himself at the plate.
[ترجمه ترگمان]و ستر توپ را برداشت و آن را به رودس انداخت که در بشقاب لنگر انداخته بود
[ترجمه گوگل]وبستر توپ را بازیابی کرد و آن را به سمت رودز، که خود را در بشقاب، لگد زده بود، لگد زده بود
11. In a series of very smart, underhand moves, Browne gradually gained control of the company.
[ترجمه ترگمان]در یک سلسله حرکات بسیار هوشمندانه و پنهانی، برون به تدریج کنترل شرکت را به دست گرفت
[ترجمه گوگل]در یک سری از حرکت های بسیار هوشمندانه و ناقص، براون به تدریج کنترل شرکت را به دست آورد
12. You call those sneaky, underhand tactics coming to my aid?
[ترجمه ترگمان]تو به اون تاکتیک زیر کاه و کلکی که برای کمک من اومدی صدا می کنی؟
[ترجمه گوگل]شما از آن دسته از تاکتیک های زیر پا گذاشتن که زیر دست من هستند کمک می کنید؟
13. But how could he be so . . . underhand?
[ترجمه ترگمان]اما او چطور می تواند این قدر احمق باشد؟
[ترجمه گوگل]اما چگونه می تواند چنین باشد زیر ذره بین؟
14. But you must watch for underhand dealings, if not deception, in early April and July.
[ترجمه ترگمان]اما در اوایل آوریل و ژوئیه باید مراقب معاملات underhand باشید
[ترجمه گوگل]اما در اوایل ماه آوریل و ژوئیه، باید در مورد معاملات زیرزمینی، اگر نه فریب، تماشا کنید
15. He generally fielded at point and his underhand bowling was formidable.
[ترجمه ترگمان]او معمولا سر اصل مطلب را درک می کرد و بازی بولینگ او مهیب بود
[ترجمه گوگل]او به طور کلی در نقطه ای قرار گرفت و بولینگ زیر دستانش قدرتمند بود