کلمه جو
صفحه اصلی

walnut

معنی : گردو، چوب گردو، درخت گردو، رنگ گردویی، گردکان
معانی دیگر : (گیاه شناسی) درخت گردو (جنس juglans تیره ی juglandaceae وراسته ی juglandales)، شیز

انگلیسی به فارسی

گردو، گردکان، درخت گردو، چوب گردو، رنگ گردویی

گردو، چوب گردو، درخت گردو، رنگ گردویی، گردکان

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• (1) تعریف: any of various trees related to the hickory, bearing edible nuts, and used as shade trees and as a source of high-quality wood.
• (2) تعریف: the nut of the walnut tree, having a hard, light brown shell and an edible wrinkled, two-lobed meat.
• (3) تعریف: the hard dark wood of such a tree, used for furniture and finishing.
• (4) تعریف: the slightly reddish dark brown color of this wood.
• large shady deciduous tree cultivated for its nuts and wood; nut of the walnut tree which is encased in a hard wrinkly round shell; wood of the walnut tree; light brown color
a walnut is a tree. its wood is light brown in colour and is also called walnut.
a walnut is also a nut with a wrinkled, hard brown shell that comes from a walnut tree.

مترادف و متضاد

گردو (اسم)
walnut
چوب گردو (اسم)
walnut
درخت گردو (اسم)
walnut
رنگ گردویی (اسم)
walnut
گردکان (اسم)
walnut

جملات نمونه

1. walnut wood
چوب گردو
2. a walnut shell
پوست گردو
3. the walnut shell includes the kernel
پوست گردو هسته ی آنرا در بر دارد.
4. a distressed walnut table
میز چوب گردوی کهنه نما
5. a hollow walnut
گردوی پوک
6. a solid walnut table
میزی که همه اش از چوب گردو است
7. the table with a walnut veneer
میز دارای روکش چوب گردو
8. under the shade of a walnut tree
در زیر سایه ی یک درخت گردو
9. Lot number 134 is a fine old walnut bureau.
[ترجمه ترگمان]شماره ۱۳۴، یه میز تحریر قدیمی از جنس چوب گردو هست
[ترجمه گوگل]تعداد لاتین 134 یک اداره خوب گردو می باشد
10. The walnut is a hard-seeded fruit.
[ترجمه ترگمان]گردوی سخت و seeded است
[ترجمه گوگل]گردو یک میوه سخت دانه است
11. Spread walnut pieces on a baking sheet and bake for 5 to 8 minutes, until lightly browned and fragrant.
[ترجمه ترگمان]قطعات گردوی آن را روی یک صفحه پخت پراکنده کرده و به مدت ۵ تا ۸ دقیقه بپزد تا آن که به آرامی قهوه ای و خوشبو است
[ترجمه گوگل]قطعات گردو را بر روی یک ورق پخت قرار دهید و برای مدت 5 تا 8 دقیقه پخت، تا زمانی که به آرامی browned و معطر باشید
12. Spread on rounds of toasted rye or walnut bread.
[ترجمه ترگمان]روی گلوله های نان برشته یا نان گردو گسترده می شد
[ترجمه گوگل]در دورهای چاودار شده یا نان گردو گسترش یافته است
13. I've got to know the walnut tree over a whole year now.
[ترجمه ترگمان]حالا یک سال است که باید درخت گردو را بدانم
[ترجمه گوگل]من باید در طول یک سال درخت گردو ببینم
14. Mix together yogurt and walnut oil in a medium-sized mixing bowl.
[ترجمه ترگمان]ماست و روغن گردو را در یک کاسه مخلوط با سایز متوسط مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]مخلوط ماست و روغن گردو را در یک مخلوط متوسط ​​مخلوط کنید
15. And pictured right is Magnet's stunning new Walnut kitchen - currently available in selected stores only.
[ترجمه ترگمان]و تصویر سمت راست kitchen s جدید گردو است که در حال حاضر تنها در فروشگاه های انتخاب شده موجود است
[ترجمه گوگل]و تصویر درست است آشپزخانه Walnut جدید مغناطیسی جدید است که در حال حاضر در فروشگاه های انتخاب شده تنها موجود است

پیشنهاد کاربران

درخت گردو
هسته گردوی سفید، nutty، butternut
درخت گردو
گردو ، a nut can you eat
Walnut tree
چارمغز، چهارمغز
A Walnut - size brain : مغز گردویی ( مغز سایز گردویی )
کلمات دیگر: