1. the universality of attar's insight
جهان روایی بینش عطار
2. I have been amazed at the universality of all of our experiences, whatever our origins, sex or age.
[ترجمه ترگمان]من از جهان شمولی تمام تجربیات ما، هر چیزی که ریشه، جنسیت یا سن دارد، شگفت زده شده ام
[ترجمه گوگل]من به جهانی بودن تمام تجربیات ما، هر کدام از ریشه های ما، جنسیت یا سن، شگفت زده شده ایم
3. The universality of social representations is also expressed when theorists draw general implications for the discipline of social psychology.
[ترجمه ترگمان]جهان شمولی این نمایش های اجتماعی زمانی بیان می شود که نظریه پردازان معانی عمومی را برای نظم روانشناسی اجتماعی رسم می کنند
[ترجمه گوگل]جهانی بودن بازنمودهای اجتماعی نیز بیان می شود که نظریه پردازان به طور کلی مفاهیم را برای رشته روانشناسی اجتماعی می رسانند
4. This concrete universal unites universality and particularity and asserts the primacy of experience.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی جهانی، جهان شمولی را به هم پیوند می دهد و اولویت تجربه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این جهانی بنیادی جهانگرائی و خاصیت را پیوند می دهد و برتریت تجربه را تضمین می کند
5. The claim of universality of his theory is speculation by others. and adult education.
[ترجمه ترگمان]ادعای جهانی بودن نظریه او، گمانه زنی توسط دیگران است و آموزش بزرگسالان
[ترجمه گوگل]ادعای جهانشمول تئوری او، حدس و گمان دیگران است و آموزش بزرگسالان
6. These measures will be conducive to enhancing the universality of the Convention and the future Pro tocol.
[ترجمه ترگمان]این اقدامات برای افزایش عمومیت این کنوانسیون و آینده پرو tocol مساعد خواهد بود
[ترجمه گوگل]این اقدامات موجب ارتقاء جهانی بودن کنوانسیون و آیندۀ طرفین خواهد شد
7. Aesthetic education can influence man because of its universality and unconventionality .
[ترجمه ترگمان]آموزش زیبایی شناسی می تواند به دلیل جهان شمولی و unconventionality آن مرد را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه گوگل]آموزش و پرورش زیبایی می تواند به دلیل جهانشمول بودن و عدم انطباق آن تاثیر بگذارد
8. The severity, universality, complexity of peasant burden overweight, is to determined fundamentally that solving peasant burden overweight needs long period of time and arduousness of problem.
[ترجمه ترگمان]شدت، عمومیت، پیچیدگی بار روستایی اضافه وزن، این است که اساسا تعیین کند که حل مشکل وزنی روستایی نیازمند دوره زمانی طولانی و arduousness مشکل است
[ترجمه گوگل]شدت، جهانی شدن، پیچیدگی بار عاری از دهقانان اضافه وزن، به طور اساسی تعیین شده است که حل و فصل دهی دهندگان بار اضافه وزن به مدت زمان طولانی و سختی مشکل نیاز دارد
9. Its criteria should have universality, inheritableness, practicability, factuality, common people's characters, innovativeness, eternalness and sacredness .
[ترجمه ترگمان]معیارهای آن باید جهان شمولی، inheritableness، practicability، factuality، شخصیت های عمومی مردم، نوآوری، eternalness و تقدس داشته باشند
[ترجمه گوگل]معیارهای آن باید جهانی بودن، ارثی بودن، عملی بودن، واقعیت، شخصیت های رایج، نوآوری، ابدی و مقدس باشد
10. A vast universality of soul, an intense unity with all, is the base and fixed condition of the supramental consciousness and spiritual life.
[ترجمه ترگمان]عمومیت کامل روح، وحدت شدید با همه، اساس و شرایط ثابت ضمیر خودآگاه و زندگی معنوی است
[ترجمه گوگل]جامعیت وسیع روح، وحدت شدید با همه، پایه و ثابت وضعیت آگاهی سوپراستالی و زندگی معنوی است
11. There exist arguments between universality of human rights and cultural relativity.
[ترجمه ترگمان]بحث هایی بین جهان شمولی حقوق بشر و نسبیت فرهنگی وجود دارد
[ترجمه گوگل]استدلال بین جهانشمول حقوق بشر و نسبیت فرهنگی وجود دارد
12. One of the lessons we have already begun to learn is the almost uncanny universality of the religious experience.
[ترجمه ترگمان]یکی از درس هایی که ما هم اکنون یاد گرفته ایم عمومیت تقریبا غیر عادی تجربه مذهبی است
[ترجمه گوگل]یکی از درس هایی که ما قبلا شروع به یادگیری کرده اید، جهانی بودن تقریبا غریب تجربه مذهبی است
13. Very frequently in the literature earlier discussions about sign language universality are described as myths or misconceptions.
[ترجمه ترگمان]به کرات در این مقاله بحث های پیشین در مورد جهان شمولی زبان اشاره به عنوان افسانه یا تصورات غلط توصیف شده است
[ترجمه گوگل]در مباحث قبلی اغلب در مباحث مربوط به جهانی شدن نشانه زبان به عنوان اسطوره یا تصورات غلط توصیف شده است
14. How does one explain or interpret this diversity in universality?
[ترجمه ترگمان]چگونه میتوان این تنوع را در جهان شمولی توضیح داد و تفسیر کرد؟
[ترجمه گوگل]چگونه این تنوع در جهانی بودن توضیح داده یا تفسیر می شود؟