1. unlike bread and water, luxuries are not necessary to life
تجملات مثل آب و نان نیست که برای زندگی لازم باشد.
2. unlike yesterday, today it is very warm
بر خلاف دیروز امروز هوا خیلی گرم است.
3. ahwaz, unlike most other iranian cities, is located near a large river
برخلاف اکثرشهرهای ایران اهواز در نزدیکی یک رود بزرگ قرار دارد.
4. an experience unlike any other
تجربه ای بی شباهت به هر تجربه ی دیگر
5. it is unlike her to cry
گریه کردن از او بعید است.
6. he is quite unlike his brother
او کاملا با برادرش فرق دارد.
7. human beings are profoundly unlike
انسان ها عمیقا با هم تفاوت دارند.
8. Unlike other trees, it doesn't taper very much. It stays fat all the way up.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف درختان دیگر، زیاد طول نمی کشد این همه راه رو چاق می مونه
[ترجمه گوگل]بر خلاف درختان دیگر، آن بسیار نازک نیست این چربی تمام می شود
9. Unlike many other politicians, he refuses to indulge in cheap jibes at other people's expense.
[ترجمه ترگمان]برخلاف بسیاری از سیاستمداران دیگر، او حاضر به شرکت در jibes های ارزان با هزینه افراد دیگر نمی شود
[ترجمه گوگل]بر خلاف بسیاری از سیاستمداران دیگر، او مخالفت خود را با هزینه های دیگران از بین می برد
10. This was a foreign country, so unlike San Jose.
[ترجمه ترگمان]این یک کشور خارجی بود، بنابراین برخلاف سن خوزه
[ترجمه گوگل]این یک کشور خارجی بود، بر خلاف سان خوزه
11. The mountain is so unlike creeping in people's feet.
[ترجمه ترگمان]کوه آن قدر شبیه به خزیدن روی پای مردم است
[ترجمه گوگل]کوه بسیار پرمشغله در پاهای مردم است
12. Tammy was unlike any other woman I have ever known.
[ترجمه ترگمان]تامی \"شبیه هیچ زنی بود که من تا حالا شناختم\"
[ترجمه گوگل]Tammy بر خلاف هر زن دیگر که تا به حال شناخته شده بود
13. This book is quite unlike anything I've ever read before.
[ترجمه ترگمان]این کتاب کاملا شبیه چیزی است که تا به حال خوانده ام
[ترجمه گوگل]این کتاب کاملا بر خلاف چیزی است که تا کنون خوانده ام
14. Her voice was quite unlike her usual one.
[ترجمه ترگمان]صدایش کاملا بر خلاف همیشگی او بود
[ترجمه گوگل]صدای او کاملا بر خلاف معمول او بود
15. Unlike aerobics, walking entails no expensive fees for classes or clubs.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف ایروبیک، پیاده روی مستلزم هیچ هزینه گران قیمت برای کلاس ها یا کلوب ها وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بر خلاف ایروبیک، راه رفتن مستلزم هزینه های گران قیمت برای کلاس ها یا باشگاه ها نیست
16. She is unlike her mother; she is tall and her mother is very short.
[ترجمه ترگمان]به مادرش شباهتی ندارد؛ او قد بلندی دارد و مادرش خیلی کوتاه است
[ترجمه گوگل]او بر خلاف مادرش است؛ او بلند است و مادرش بسیار کوتاه است
17. He managed to finish the race, unlike more than half of the competitors.
[ترجمه ترگمان]او با بیش از نیمی از رقبا توانست مسابقه را تمام کند
[ترجمه گوگل]او بر خلاف بیش از نیمی از رقبا توانست مسابقه را تمام کند