کلمه جو
صفحه اصلی

vehemence


معنی : شدت
معانی دیگر : حرارت، تندی، غیظ و غضب، غضب شدید

انگلیسی به فارسی

شگفتی، شدت، غیظ و غضب، تندی، سختی، حرارت، غضب شدید


شدت، حرارت، تندی، غیظ و غضب، غضب شدید


انگلیسی به انگلیسی

• passion, fervor, force, strong conviction
vehemence is intense and violent emotion, especially anger.

مترادف و متضاد

شدت (اسم)
intensity, acrimony, severity, force, gravity, violence, hardness, fury, inclemency, extremity, intension, duress, stringency, vehemence, tensity

جملات نمونه

1. She was astonished at his vehemence.
[ترجمه ترگمان]از شدت هیجان او متعجب شده بود
[ترجمه گوگل]او از خستگی او شگفت زده شد

2. She argued with such vehemence against the proposal that they decided to abandon it.
[ترجمه ترگمان]او با این تندی علیه این پیشنهاد مخالفت کرد که تصمیم گرفتند آن را رها کنند
[ترجمه گوگل]او با چنین تحقیرآمیز علیه این پیشنهاد مخالفت کرد که تصمیم گرفتند آن را رها کنند

3. She was surprised by the vehemence of his reply.
[ترجمه ترگمان]از شدت جوابش تعجب کرد
[ترجمه گوگل]او از شدت پاسخ او شگفت زده شد

4. He spoke more loudly and with more vehemence than he had intended.
[ترجمه ترگمان]با حرارت بیشتری سخن می گفت و با حرارت بیشتری سخن می گفت
[ترجمه گوگل]او با صدای بلندتر و با شگفتی بیشتر صحبت کرد، آنچنان که قصد داشت

5. The vehemence of her answer surprised them both.
[ترجمه ترگمان]تندی پاسخ او هر دو را متعجب ساخت
[ترجمه گوگل]شدت پاسخ او هر دو را شگفت زده کرد

6. But the vehemence of their hatred remains something of a mystery.
[ترجمه ترگمان]اما شور و هیجان آن ها چیزی از یک راز باقی می ماند
[ترجمه گوگل]اما تنفر از نفرت آنها چیزی جز یک راز نیست

7. Her peculiar mixture of vehemence and quietism caused people discomfort.
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از حرارت و quietism که باعث ناراحتی مردم می شد
[ترجمه گوگل]مخلوط عجیب و غریب او با خشم و خشونت باعث ناراحتی مردم شد

8. There was, moreover, a vehemence of utterance and gesture curiously at variance with the reticence of our Virginians.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با لحنی حاکی از ادا و اطوار خاص، با لحنی که به طور عجیبی مغایر با the of بود، بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شگفتی سخنرانی و ژست کنجکاو با تضاد ویرجینیا ما بود

9. Dooley stepped back and cursed with such vehemence that the rector stared in disbelief.
[ترجمه ترگمان]کشیش با چنان حرارتی به عقب قدم گذاشت که کشیش با ناباوری به او خیره شد
[ترجمه گوگل]دوولی به عقب برگشت و لرزید با چنین بی حرمتی که رکورد در کابوس خیره شد

10. But the vehemence and anger of this response take her by surprise.
[ترجمه ترگمان]اما خشم و خشم این پاسخ او را غافلگیر کرد
[ترجمه گوگل]اما خشونت و خشم این پاسخ او را با تعجب فرا می گیرند

11. The attack increased in vehemence.
[ترجمه ترگمان]حمله به شدت افزایش یافت
[ترجمه گوگل]حمله شدید شد

12. He was surprised at the vehemence of the Don's answer.
[ترجمه ترگمان]از شدت جواب دن متعجب شد
[ترجمه گوگل]او با شگفتی پاسخ دون شگفت زده شد

13. Moses was astonished by his vehemence, and fierce, glowing look.
[ترجمه ترگمان]موسی از شدت خشم و شدید و درخشان خود حیرت کرده بود
[ترجمه گوگل]موسی از شگفتی او و نگاه شدید و خیره کننده شگفت زده شد

14. But the real reason was the vehemence of China's reaction.
[ترجمه ترگمان]اما دلیل واقعی، تندروی واکنش چین بود
[ترجمه گوگل]اما دلیل واقعی آن، شدت واکنش چین بود

15. Bridge vehemence in Kinmen grandiosity, the shape grand view, the tone is special, having become the marking of San Franciscos.
[ترجمه ترگمان]تندروی پل در grandiosity Kinmen، دیدگاه بزرگ، این لحن مخصوص است، که به عنوان نماد سن Franciscos شناخته می شود
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز بودن پل در قوت Kinmen، شکل بزرگ نمایش، تن خاص است، تبدیل شدن به علامت گذاری از سان فرانسیسکو

پیشنهاد کاربران

هیجان
حرارت
شور


کلمات دیگر: