1. He's modelled a unicorn in wax.
[ترجمه ترگمان]او با یک اسب تک شاخ در موم شده است
[ترجمه گوگل]او تک اسپور را در موم طراحی کرده است
2. The unicorn is a fabulous creature/beast.
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک حیوان افسانه ای است
[ترجمه گوگل]تک شاخ موجودات افسانه / جانور است
3. The unicorn is a mythical creature.
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک جانور افسانه ای است
[ترجمه گوگل]تک شاخ یک موجود اسطوره ای است
4. The unicorn is an imaginary beast.
[ترجمه ترگمان]اسب تک شاخ یک جانور خیالی است
[ترجمه گوگل]تک شاخ یک جانور خیالی است
5. In the Empire they would be called unicorn.
[ترجمه ترگمان]در امپراطوری آن ها اسب تک شاخ نامیده می شدند
[ترجمه گوگل]در امپراطوری آنها یک اسطوره نامیده می شوند
6. There are also problems with words like unicorn, roc, elf and dragon.
[ترجمه ترگمان]همچنین با کلمات مثل اسب تک شاخ، الف و اژدها مشکل وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین مشکلات با کلمات مانند تکشاخ، roc، elf و اژدها وجود دارد
7. George Orwell, 1940. The Lion and Unicorn. ibid.
[ترجمه ترگمان]جورج اورول، ۱۹۴۰ شیر و اسب تک شاخ ibid
[ترجمه گوگل]جورج اورول، 1940 شیر و تکوین همانجا
8. The unicorn is a lonely, solitary creature that symbolizes hope.
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک موجود تنها و تنها است که نشانه امید است
[ترجمه گوگل]اسب شاخدار یک موجود انفرادی است که نماد امید است
9. The captain of the Unicorn was led to the royal palace.
[ترجمه ترگمان]فرمانده تک شاخ را به کاخ سلطنتی هدایت کردند
[ترجمه گوگل]کاپیتان تکریت به کاخ سلطنتی منجر شد
10. The survey of this research was conducted at Unicorn Leisure Farm with convenient sampling method. This research is able to accumulate 376 valid questionnaires.
[ترجمه ترگمان]بررسی این تحقیق در مزرعه Leisure Leisure با روش نمونه گیری مناسب انجام شد این تحقیق می تواند ۳۷۶ پرسشنامه معتبر جمع آوری کند
[ترجمه گوگل]تحقیق در این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری آسان در مزرعه یادگیری تک شاخ انجام شد این پژوهش قادر به جمع آوری 376 پرسشنامه معتبر است
11. He's modeling a unicorn in wax.
[ترجمه ترگمان]اون یه اسب تک شاخ با موم شده
[ترجمه گوگل]او یک تک شاخ را در موم طراحی می کند
12. Prized by medieval royalty, inspiration for unicorn myths, narwhal tusks have driven men to extremes for centuries. Today the quest for tusks and skin threatens some populations.
[ترجمه ترگمان]Prized توسط خانواده سلطنتی قرون وسطی، الهام برای افسانه های تک شاخ، کشتی های ناروال، مردان را تا قرن ها به حد افراط سوق داده است امروز تلاش برای tusks و پوست برخی جمعیت ها را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]طلاق های سلطنتی قرون وسطایی، الهام بخشیدن به افسانه های اسب شاخدار، طاغوت های نهنگ ها، قرن ها را هدایت کرده اند امروز تلاش برای کاوش و پوست برخی از جمعیت ها را تهدید می کند
13. I believe unicorn was once living in the world.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم اسب تک شاخ یه زمانی توی دنیا زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]من معتقد هستم که یکسال در دنیا زندگی می کند
14. The sculpture is the mythical unicorn.
[ترجمه ترگمان]مجسمه اسب تک شاخ افسانه ای است
[ترجمه گوگل]مجسمه سازی اسطوره ای تک شاخ است