کلمه جو
صفحه اصلی

unicorn


معنی : تکشاخ، جانور افسانهای دارای یک شاخ
معانی دیگر : (اسطوره ی یونان) اسب تک شاخ، جانور افسانه ای دارای یک شا

انگلیسی به فارسی

اسب تک شاخ، تک شاخ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mythical animal having the body of a horse and a single horn projecting from its forehead.

• mythical horse-like creature with one spiraling horn growing from its forehead
in stories and legends, a unicorn is an imaginary animal that looks like a white horse and has a horn growing from its forehead.

مترادف و متضاد

تک شاخ (اسم)
unicorn

جانور افسانه ای دارای یک شاخ (اسم)
unicorn

جملات نمونه

1. He's modelled a unicorn in wax.
[ترجمه ترگمان]او با یک اسب تک شاخ در موم شده است
[ترجمه گوگل]او تک اسپور را در موم طراحی کرده است

2. The unicorn is a fabulous creature/beast.
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک حیوان افسانه ای است
[ترجمه گوگل]تک شاخ موجودات افسانه / جانور است

3. The unicorn is a mythical creature.
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک جانور افسانه ای است
[ترجمه گوگل]تک شاخ یک موجود اسطوره ای است

4. The unicorn is an imaginary beast.
[ترجمه ترگمان]اسب تک شاخ یک جانور خیالی است
[ترجمه گوگل]تک شاخ یک جانور خیالی است

5. In the Empire they would be called unicorn.
[ترجمه ترگمان]در امپراطوری آن ها اسب تک شاخ نامیده می شدند
[ترجمه گوگل]در امپراطوری آنها یک اسطوره نامیده می شوند

6. There are also problems with words like unicorn, roc, elf and dragon.
[ترجمه ترگمان]همچنین با کلمات مثل اسب تک شاخ، الف و اژدها مشکل وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین مشکلات با کلمات مانند تکشاخ، roc، elf و اژدها وجود دارد

7. George Orwell, 1940. The Lion and Unicorn. ibid.
[ترجمه ترگمان]جورج اورول، ۱۹۴۰ شیر و اسب تک شاخ ibid
[ترجمه گوگل]جورج اورول، 1940 شیر و تکوین همانجا

8. The unicorn is a lonely, solitary creature that symbolizes hope.
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک موجود تنها و تنها است که نشانه امید است
[ترجمه گوگل]اسب شاخدار یک موجود انفرادی است که نماد امید است

9. The captain of the Unicorn was led to the royal palace.
[ترجمه ترگمان]فرمانده تک شاخ را به کاخ سلطنتی هدایت کردند
[ترجمه گوگل]کاپیتان تکریت به کاخ سلطنتی منجر شد

10. The survey of this research was conducted at Unicorn Leisure Farm with convenient sampling method. This research is able to accumulate 376 valid questionnaires.
[ترجمه ترگمان]بررسی این تحقیق در مزرعه Leisure Leisure با روش نمونه گیری مناسب انجام شد این تحقیق می تواند ۳۷۶ پرسشنامه معتبر جمع آوری کند
[ترجمه گوگل]تحقیق در این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری آسان در مزرعه یادگیری تک شاخ انجام شد این پژوهش قادر به جمع آوری 376 پرسشنامه معتبر است

11. He's modeling a unicorn in wax.
[ترجمه ترگمان]اون یه اسب تک شاخ با موم شده
[ترجمه گوگل]او یک تک شاخ را در موم طراحی می کند

12. Prized by medieval royalty, inspiration for unicorn myths, narwhal tusks have driven men to extremes for centuries. Today the quest for tusks and skin threatens some populations.
[ترجمه ترگمان]Prized توسط خانواده سلطنتی قرون وسطی، الهام برای افسانه های تک شاخ، کشتی های ناروال، مردان را تا قرن ها به حد افراط سوق داده است امروز تلاش برای tusks و پوست برخی جمعیت ها را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]طلاق های سلطنتی قرون وسطایی، الهام بخشیدن به افسانه های اسب شاخدار، طاغوت های نهنگ ها، قرن ها را هدایت کرده اند امروز تلاش برای کاوش و پوست برخی از جمعیت ها را تهدید می کند

13. I believe unicorn was once living in the world.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم اسب تک شاخ یه زمانی توی دنیا زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]من معتقد هستم که یکسال در دنیا زندگی می کند

14. The sculpture is the mythical unicorn.
[ترجمه ترگمان]مجسمه اسب تک شاخ افسانه ای است
[ترجمه گوگل]مجسمه سازی اسطوره ای تک شاخ است

پیشنهاد کاربران

اسب تک شاخ

اسب تک شاخ، با شاخ طلایی و یال هایی همانند رنگین کمان

اصطلاح یونیکورن اصطلاحی در حوزه سرمایه گذاری خطرپذیر است که اشاره به استارتاپی دارد که ارزش بازار آن از یک میلیارد دلار عبور میکند.

● اسب تکشاخ
● کالسکه ای که توسط سه اسب کشیده میشود، یکی در جلو و دوتا در پس او و کنار هم
● کیس سرمایه گذاری با ارزش بازار میلیارد دلاری


کلمات دیگر: