کلمه جو
صفحه اصلی

vantage


معنی : مزیت، برتری، تفوق، بهتری
معانی دیگر : موقعیت مناسب، جای خوب، مجال، فرصت (بیشتر به صورت vantage point به کار می رود)

انگلیسی به فارسی

برتری، بهتری، مزیت، تفوق، فرصت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a condition or position that offers superiority; advantageous position.
مشابه: command, edge

(2) تعریف: a position or situation that offers a broad or especially good view, comprehension, or the like.
مشابه: edge, viewpoint

- From their vantage on the hill, they could easily see the approach of enemy troops.
[ترجمه ترگمان] آن ها از دید خود به بالای تپه، به آسانی می توانستند نزدیک شدن قشون دشمن را ببینند
[ترجمه گوگل] از مزیت آنها بر روی تپه، آنها به راحتی می توانند رویکرد نیروهای دشمن را ببینند

• advantage, position of superiority; position providing an advantage in perspective

مترادف و متضاد

مزیت (اسم)
benefit, advantage, privilege, boon, preponderance, excellence, superiority, preference, profit, behoof, vantage

برتری (اسم)
influence, power, leadership, precedence, advantage, preponderance, excellence, superiority, supremacy, preference, priority, profit, predominance, vantage, primacy, hegemony, distinction, predomination, prominence, salience, saliency, headship, majesty, excellency, predominancy, pre-eminence

تفوق (اسم)
prevalence, influence, advantage, excellence, superiority, supremacy, predominance, domination, ascendancy, vantage, ascendency, hegemony, headship, predominancy, pre-emimence

بهتری (اسم)
advantage, vantage, betterment

جملات نمونه

1. From a concealed vantage point, he saw a car arrive.
[ترجمه ترگمان]از یه جایی که مخفی بود، دید که یه ماشین میرسه
[ترجمه گوگل]از یک نقطه قوت پنهان، او یک ماشین را دید

2. From our lofty vantage point, we could see the city spread out below us.
[ترجمه ترگمان]از دید وسیع ما می توانستیم شهر را ببینیم که در زیر ما گسترده بود
[ترجمه گوگل]از دیدگاه عالی ما، می توانیم شهر را در زیر ما گسترش دهیم

3. From today's vantage point, the 1987 crash seems just a blip in the upward progress of the market.
[ترجمه ترگمان]از نقطه نظر امروز، سقوط ۱۹۸۷ فقط a در ترقی رو به بالا در بازار به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]از نقطه نظر امروز، سقوط سال 1987 به نظر می رسد فقط یک حرکت در پیشرفت بازار است

4. The whole dispute looked silly from my vantage point.
[ترجمه ترگمان]همه این مشاجره، از دید من احمقانه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]کل مناقشات به نظر من احمقانه است

5. From the vantage point of the late 20th century, the war seems to have achieved nothing.
[ترجمه ترگمان]از نقطه برتر قرن بیستم به نظر می رسد که جنگ هیچ نتیجه ای نگرفته است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که از نقطه نظر اواخر قرن بیستم چیزی به دست نیاورده است

6. The cafe was a good vantage point for watching the world go by.
[ترجمه ترگمان]کافه جای مناسبی برای تماشای دنیا بود
[ترجمه گوگل]کافه یک نقطه عالی برای تماشای جهان بود

7. From their vantage - point on the cliff, they could watch the ships coming and going.
[ترجمه ترگمان]از بالای صخره آن ها می توانستند کشتی ها را تماشا کنند و بروند
[ترجمه گوگل]از مزایای خود - نقطه در صخره، آنها می توانند کشتی های آینده و رفتن را تماشا کنید

8. From this vantage point he watched, his searching eye never missing a detail.
[ترجمه ترگمان]از این زاویه دید که به نظر می رسید، چشم جستجو می کرد، هیچ چیز را از قلم نمی انداخت
[ترجمه گوگل]از این دیدگاه او تماشا کرد، چشم او جستجو هرگز جزء جزئیت را از دست نداد

9. From your current vantage point, you are well positioned to see how alcohol can get at these pain fibers.
[ترجمه ترگمان]شما از نقطه نظر خود در موقعیت مناسبی قرار دارید تا ببینید چگونه الکل می تواند در این الیاف درد گیر کند
[ترجمه گوگل]از نقطه نظر فعلی شما، شما به خوبی موقعیت را ببینید که چگونه الکل می تواند در این الیاف درد دریافت کنید

10. From her vantage point in Galway Cathedral she watched him ordain a priest into the celibate life.
[ترجمه ترگمان]از محل دید her که در شورای کلیسا بود کشیش را تماشا کرد که در زندگی celibate کشیشی قرار داشت
[ترجمه گوگل]از نقطه نظر او در کلیسای جامع Galway او تماشا کرد او یک کشیش را به زندگی celibate

11. Regardless, Zhu's speech provided a fascinating vantage point on the corruption problem facing the Communist Party.
[ترجمه ترگمان]صرف نظر از این، سخنرانی ژو نقطه مناسبی برای مساله فساد پیش روی حزب کمونیست ارائه کرد
[ترجمه گوگل]صرفنظر از این، سخنرانی ژو، نقطه عطفی در مورد مساله فساد با حزب کمونیست بود

12. The Vantage is sure to become a classic.
[ترجمه ترگمان]The به سبک کلاسیک تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]Vantage مطمئنا تبدیل به یک کلاسیک می شود

13. From such a vantage point you can scan up to a mile along many beaches and spot objects cast up by the tides.
[ترجمه ترگمان]از چنین نقطه ای می توانید به یک میل در امتداد بسیاری از سواحل برسید و اشیا را با جزر و مد تشخیص دهید
[ترجمه گوگل]از چنین نقطه ای، می توانید به یک مایل در امتداد بسیاری از سواحل و اشیاء نقطه ای که توسط جزر و مد ریخته شده اند، اسکن کنید

14. Richard Montacune had been driven from his first vantage post, where ambush had given him the edge of surprise.
[ترجمه ترگمان]ریچارد Montacune از موقعیت خود در محلی که در آن کمین نشسته بود رانده شده بود
[ترجمه گوگل]ریچارد مونتاکون از نخستین پست عالی خود رانده شده بود، جایی که کمین او را به لبه تعجب برد

پیشنهاد کاربران

به صورت vantage point نیز استفاده می شود:
مکان یا موقعیتی که دید و چشم انداز خوب و مناسبی از چیزی را فراهم می کند

فرصت مناسب


کلمات دیگر: